بازدید امروز : 73
بازدید دیروز : 568
به نام خدا
انسان ،عمرش به سرعت الکترونهای بدنش ، به سرعت تیک تیک ساعت ، به سرعت نور می گذرد !
چه کرده ایم؟
در محضر علم حضوری امام عصر ارواحنا فداه چگونه بوده ایم؟
آیا سربلندیم یا شرمنده؟
السلام علیک یا صاحب الزمان یا خلیفةالرحمن یا شریک القرآن ویا امام الانس والجانّ.
امام (ره) و شهدا را یاد کنیم با صلوات
در تاریخ 10/11/1390، جوانان 57 کشور اسلامی و 16 کشور دارای اقلیت مسلمان، مهمان ولی امر مسلمین حضرت آیتاللهخامنهای بودند. این دیدار در دومین روز از برگزاری اجلاس «جوانان و بیداری اسلامی» برگزار شد، بانظرات چند تن از حاضرین در این دیدارهمراه می شویم :
زینتالله اسماعیلاف از تاجیکستان گفت: آیتالله خامنهای به خوبی به ما یادآور شدند که چگونه باید در برابر دولتهای مستبد به مقابله پردازیم و از حقوق اسلامی خود دفاع کنیم و چند بار بر وحدت اسلامی تأکید کردند و از دیدگاه ایشان به نظر میرسد که ادامهی بیداری اسلامی در گرو وحدت اسلامی است.
خانم تقوی دلاجی از تونس گفت: ایشان تحلیل جامعی از شرایط منطقه ارائه داد و برایم خیلی جالب بود که رهبر ایران در وسط شهر و کنار مردم و در محیطی ساده و متواضعانه زندگی میکند و محل زندگی ایشان هیچ شباهتی به کاخ پادشاهان نداشت.
جهاد حلمی، جوان فلسطینی که چفیهی رهبر انقلاب را از ایشان هدیه گرفت، گفت: احساسم را نمیتوانم توصیف کنم. ما از وجود ایشان احساس نصر و پیروزی میکنیم و سیدنا القائد همواره در برابر طغیانگران و کسانی که میخواهند امت اسلامی را به تفرقه بکشانند ایستادگی میکند.
ضیاء الصاوی از فعالین انقلابی مصری که در حضور رهبر انقلاب به ارائهی نظرات خود پرداخت، گفت: این نخستین بار نبود که از مواضع آیتالله خامنهای بهرهمند میشدیم. ایشان در مقاطع مختلف، دیدگاههای خود دربارهی تحولات منطقه را ابراز داشته است. یادمان نمیرود که ایشان در خطبهی نماز جمعه در سال گذشته، حق را به ملت ما داد. هر چند رسانهها سعی بر تحریف اهداف انقلاب اسلامی ایران و مواضع ایشان داشتند اما بحمدلله نتوانستند تأثیر ایران را بر انقلاب مصر و سایر کشورها کم کنند.
نسیمی عسکروف از جمهوری آذربایجان اظهار داشت: مهمترین نکتهای که توجه مرا به خود جلب کرد، نگاه جامع ایشان به تحولات منطقه و جهان بود، بهطوری که تمام این تحولات در کشورهای عربی را مقدمهای برای سرنگونی آمریکا بیان کردند.
بسم اللّه الرّحمن الرّحیم
آغاز امامت وولایت وارث انبیاء،خاتم اوصیاء،قائم منتظَر،عدل مشتهر ،سیف شاهر ،قمر زاهر ،نور باهر، شمس ظلّام ، بدر تمام ، ربیع انام ، نضره ی ایام ، صاحب صمصام ، بقیة الله در بلاد ، ولیّ الله بر عباد، قطب عالم امکان ،مظهر ایمان ،ملقّن احکام قرآن ،صاحب العصر والزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف؛ وتقارنش با شروع دهه ی مبارک فجر انقلاب اسلامی ،گرامی باد./.
به نام خدا
السلام علیک یا ابا الامام المنتظر
طبق روایتی(کافی، جلد 1 ص 503) در روز هشتم ربیع الاول سال 206 هجری قمری امام یازدهم شیعیان در سن 28 سالگی در سامرّا (سر من رأی ) در حالی که تقریبا تمام مدت عمر شان تحت نظر ودر پادگان و مقرّ افسران حکومت بنی العباس بودند ،مظلومانه به شهادت رسیدند.
شهادت امام حسن بن علیّ العسکری علیه الصلوة و السلام گرامی باد
مرحوم شیخ طوسی از ابوهاشم جعفری از امام حسن عسکری (ع)نقل می کند که فرمودند: قبر من در «سرّمن رأی»امان (از بلاها وعذاب الهی )برای هر دو گروه است.(1) (منظور شیعه واهل سنت که در انجا ساکنند)وطبعا معنای این روایت آن خواهد بود که ؛برکت قبر آن حضرت ،برکت عامّی است که همه را احاطه کرده است .
(1) <تهذیب الاحکام جلد 6،ص 93 حدیث 3 وبحارالانوار ،جلد 99،ص 59،ح 1 ومفاتیح نوین ،اعمال ماه ربیع الاول ص 587>
وآغاز ایام الله دهه ی فجر انقلاب شکوهمند اسلامی ایران تهنیت باد .
بیانات ولی امر مسلمین در اجلاس جهانى «جوانان و بیدارى اسلامى»
«این قرن، قرن اسلام است. این قرن، قرن معنویت است. اسلام، عقلانیت را و معنویت را و عدالت را با یکدیگر؛ به ملتها هدیه می دهد؛ اسلامِ عقلانیت، اسلامِ تدبر و تفکر، اسلامِ معنویت، اسلامِ توجه و توکل به خداى متعال، اسلامِ جهاد، اسلامِ کار، اسلامِ اقدام؛ اینها تعالیم خداى متعال و تعالیم اسلامى است به ما.»(10/11/1390)
بسم الله الّرحمن الّرحیم
رفقا کاریکاتوری جالب !؟
به نام خدا
می توان اصول وارکان ایدئولوژی لیبرالیسم ،به لحاظ فلسفی ومعرفت شناختی (اپیستمولوژی )را عناصر زیردانست:
- فرد گرایی هستی شناختی واخلاقی(ایندیویدوآلیسم)
- تجربه گرایی روش شناختی (پوزیتیویسم )
- اعتقاد به جدایی باید ها از هستها
- سود ونفع گرایی اخلاقی (یوتیلیتاریانیسم)
- نسبیت گرایی اخلاقی،ارزشی ومعرفت شناختی(رلاتیویسم)
آنتونی آربلاستر در کتاب <ظهور وسقوط لیبرالیسم> می نویسد:
«هسته ی متافیزیک وهستی شناختی لیبرالیسم ،فردگرایی است ،...در این شیوه ،تفکر فرد از هر لحاظ مقدم بر جامعه قرار می گیرد ،...فرد گرایی هستی شناختی ،مبانی لازم برای فرد گرایی اخلاقی وسیاسی را به وجود می آورد ،... جدایی وخود مختاری ،کیفیت بنیادین متافیزیکی انسان به حساب می آید» .(مترجم ،عباس مخبر صص 19 و20)
اریک فروم در مقاله ای،تعبیر روابط کالایی را در انتقاد از درک لیبرال بورژوایی ،فروید مطرح کرده : «از منظر این ایدئولوژی ،انسانها به صورت اتمهای مستقل وخود بنیاد – که از خدا وآسمان واز دیگر مردمان ،مستقل وبی نیازند – فرض می گردند وروابط آدمیان با یکدیگر ،نوعی روابط کالایی وشیئی است».(بحران روانکاوی ، ترجمه ی اکبر تبریزی )
این فرد گرایی دقیقا ملازم با روش شناسی تجربی (آمپریسم) ونسبی انگاری ارزشی (رلاتیویسم) است لذا طی تاریخ فلسفه ی جدید غرب شاهد همراهی پوزیتیویسم ورلاتیویسم با لیبرالیسم سیاسی هستیم .
درک اتمیستی که پس از رنه دکارت در نظریه ی «موناد (جوهر بسیط)» های لایب نیتز ظاهر گردید تا امروز در بستر ایدئولوژی لیبرالیستی به عنوان یک اصل کلیدی تداوم پیدا کرده است (اشاراتی در باره ی لیبرالیسم در ایران ص 15).(کائنات از تعدادی بی شمار ،موناد که دارای اجزاءنیستند تشکیل شده است ،مونادها غیر قابل تقسیم ودائما فعال اند .../.برای شناخت بیشتر مونادها رجوع کنید به :فلسفه وایمان مسیحی -کالین براون ،ص 51)
البته تاریخ فرد گرایی به پس از رنسانس اختصاص دارد ، دوتوکویل می نویسد: «واژه ی فردگرایی که ما در پاسخ به نیازهای خود ابداع کرده ایم برای اجدادمان ناشناخته بود».
همین فردگرایی اتمیستی ،جوهر نظریه ی «حقوق طبیعی» ،«قرارداداجتماعی» و«اعلامیه ی حقوق بشر» غربی را تشکیل می دهد .این فردگرایی به معنای آزادی مطلق صورت نفس فردی در ارضاء تمنیات وخواستها وشهوات خود است ،تا جایی که این تمنیات وخواستها با امیال دیگران (دیگر صور فردی نفس امّاره) در تضاد وتقابل قرار نگیرد .
اساس وجوهر آزادی خواهی لیبرالی در همین عبارتی که گفتیم خلاصه می شود وبه دلیل تکیه وتأکید مبنایی ای که بر نفسانیت وخود بنیادی دارد ،در تضاد با اندیشه ی الهی و دینی قرار می گیرد .
آربلاستر در مورد نقش «فرد» در لیبرالیسم می نویسد :«خود مفهوم فرد با پیچیدگی ها و ابهام های فراوانش ، کلید درک لیبرالیسم محسوب می شود »(همان ص 79)
امتداد فردگرایی لیبرالی ،نوعی آنارشیسم ویرانگر است که ریشه در امیال شهوانی وغضبی ،ساحت نفسانی بشر دارد.
یک سو نگری وگریز از معنویت وخدا باوری، گام به گام همراه با پیشرفت صنعتی غرب ،بلا های خانمان سوزی را متوجه شهروندان وساکنان مغرب زمین به ویژه حاکمان آن ساخته ومی سازد./.
(تذکر این نکته لازم است که هیچ تمایل قلبی نسبت به بکار بردن کلمات خارجی ندارم اما همچنان که مستحضرید در مواردی از نوشته های پژوهشی ،چاره ای وگریزی از استفاده ،نیست ) .طالب پور
به نام خدا
برخی بدون معیار وشاخص به کجا می روند؟!!
«آنجایی که پای حفظ ارزشها و تداوم بخشیدن به آنهاست یا صحبت از استحاله ارزشهاست یک خط کشی وجود دارد شما نمیتوانید بگویید من نه این طرف هستم نه آن طرف ،مگر میشود».
(رهبر انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنه ای - ( 1380/05/01
به نام خدا
این جمله را بارها شنیده اید که:«اگر دین در برابر آزادی قرار بگیرد ،این دین است که باید محدود شود نه آزادی »(دانشگاه تهران /2/3/87)
با مروری در نوشته های چند روز اخیر در برخی وبلاگها وروزنامه های خاص ،به بهانه ی جایزه ی GOLDENGLOBE به فیلم جدایی نادر از سیمین ،چند نکته قابل توجه است :
1- این نوشتار ناظر به جنبه ی دینی ومذهبی این موضوع است وبه مسایل هنری وسیاسی آن نمی پردازد (هرچند برادر بزرگوارم آقای پورروستایی در وبلاگشان <تریبون> به جنبه ی سیاسی آن اشاره ای دارند).
2- نوشتار حاضر نوعی تبیین برای برخی وبلاگ نویسان وگویندگان ،به ویژه جوانان بااستعدادی است که خود آگاه ،یا ناخودآگاه دچار دگردیسی از تفکر دینی واسلامی به تفکرات لیبرال دموکراسی با لعاب مذهبی شده اند.(البته نوشته را به عنوان یک نظر کارشناسی با پشتوانه ی پزوهشی در غرب شناسی وکلام جدید ،وبا نظر به کم بضاعتی ام مطالعه کنید)
3- این نوشتار به بهانه ی آزادی و زیر پا گذاردن ارزشها ی مسلم دینی وبی اعتنایی به اولیات هنجارهای مسلمین بویژه شیعیان ،توسط فرد یا افراد ویژه ای هم نیست
4- این نوشتار در صدد اعتراض به عملکرد ضد ارزشی فرد خاصی در عدم التزام به حکم عقلی ،عرفی وشرعی< ارتباط نداشتن با نامحرم>هم نیست
5- این نوشتار به باز شدن بابی مخصوص ،در حریم شکنی و تحقق کمترین ثمره اش یعنی غیر امن شدن روابط نزدیک ترین محارم انسان با بیگانگان ونامحرمان که هیچ فرد با غیرتی تحمل آن را ندارد ،نیز نظر ندارد
6- بلکه این نوشتار در صدد تبیین این نکته است که : برخی از جوانان ما در جریانات سیاسی تنها نوعی موضع سیاسی صرف نداشتند بلکه متأثر از تفکر ی شدند که نمونه ی بارز تأثیر گذاری آن ،انفعال ایشان در برابر اعمال خلاف شرع بیّن است ،فرعی خواندن آموزه های دینی وارزشهای اخلاقی ،و اصلی وکلی دانستن تفکرات انحرافی وغیر دینی، است
انسان به چه قیمتی، نظرو فکری را می پذیرد؟ آیا شما بزرگواران که ادعای انصاف وحق دارید وواقعا ادعای مقدسی است ،تالی ها واثرات التزام به این نظرها وتفکرات را ملتزم می شوید ؟ شما که در خانواده های مذهبی وبا علایق اسلامی وعرق دینی رشد نموده اید ،کجا ملتزم به ارتباط محارمتان با بیگانگان ونامحرمان ودر نتیجه آزادی مطلق زن ومرد ودختر وپسر ونسبی گرایی ارزشی می شوید؟ آیا غیرت دینی شما حتی به حداقل های آن راضی است ؟ آیا ملتزم به نا امن گردیدن حریم خانواده ها می شوید ؟آیا مطمئنید که با القاءتفکر نسبی گرایی اخلاقی واصلی دانستن آن اولین آسیب به خانواده ی خودتان نمی رسد؟
آری اگر آثار چنین تفکراتی تبیین شود اولین کسانی که آن را کنار می گذارند وبه آموزه های اسلام ناب بر می گردند، همانهایی اند که به صور مختلف به دام آن افتاده اند وطرفدار سینه چاکش شده اند .
آیا واقعا در تقابل دین وآزادی ،آزادی ورهایی مطلق، مقدم است ودین را باید به بند کشید ویاکنار گذاشت ؟ این چه تفکر غیر عقلی وعقلایی است ،چه پذیرش لیبرال دمکراسی ای است که در عمل ،ضد خودش می شود ونوعی انتحار وخودکشی است ؟آیا با قبول این تفکر بوده که هنوز برخی از جوانان ما اصل را فرع می یابند، اخلاق وارزشهای اخلاقی و مسایل شرعی را درجه ی چندم می دانند، اما افتخار آفرینی به هر قیمت را، ایرانی بودن به هر قیمت را ،چسبیدن به مسایل هنری به هرقیمت را ،نسبی گرایی وانسان محوری به هر معنا را،آزادی به هر قیمت را ،اباحه گری وجامعه ی مدنی به هر سبکی را،حضور در صحنه های مختلف به هر قیمت را و...را اصل می دانند، وبدون التزام به لوازم این تفکر، در دفاع از آن همه را پشت سر می گذارند؟
انسان، که خداوند به او بهترین ووالاترین نعمت را یعنی عقل واندیشه را هدیه کرده واورا به وسیله ی این ابزار قوی ،برترین موجود ساخته ،چرا باید به دنبال رهبرانی برود که اورا از خدامحوری ، حقایق مسلم هستی وآب حیات به سوی انسان محوری ، تفکرات غیر حقیقی وسراب ببرد ؟
وااسفا وقتی اندیشه ای بی حیا شود... ./. والامر الیکم
بسم الله الرحمن الرحیم
«...آنچه که براى همهى ما ،براى همهى بسیجیان عزیز براى جوانها در هر نقطهاى از این عرصهى عظیم که مشغول کار هستند باید به عنوان شاخص مطرح باشد عبارت است از این سه عنصر بصیرت ،اخلاص، عمل بهنگام و به اندازه. این سه عنصر را همیشه با یکدیگر توأم کنید و در نظر داشته باشید. این عناصر سهگانه باید براى ما شاخص باشد بصیرت اخلاص عمل بهنگام و به اندازه.
...اگر بخواهیم این سه عنصر را تأمین کنیم باید در درون خودمان با خودمان مجاهدت کنیم یعنى جهاد اکبر. جهاد با نفس تلاشى است که امروز همهى ما به آن احتیاج داریم. آنچه که براى فهم درست قضایا لازم است از جمله این است که ببینیم دشمن چه خطى را دارد دنبال میکند.
امروز یکى از خطوط اصلى کار دشمن که از عناصر مهم جنگ نرم به حساب مىآید این است که واقعیات را دگرگون جلوه دهد حوادث گوناگون را دگرگون جلوه دهد. خود تبلیغاتى که دشمن در این زمینه انجام می دهد نشانهى ضعف اوست. دشمن هر جا که در میدان واقعیت دچار مشکل میشود و کم مىآورد بر حجم تبلیغات مىافزاید.
امروز اگر به تبلیغات دشمن نگاه کنید مىبینید اگر در مسائل اقتصادى اظهارنظر می کنند همهى حرفشان این است که بنبست است ،گره ناگشودنى است، اشکالات فراوان است ،فردا چنین خواهد شد. یک عدهاى هم این مسائل را باور می کنند و همانها را در داخل تکرار می کنند.
قبل از شروع انتخابات و آن قضایاى فتنه بعضى از کسانى که بعداً امتحان خودشان را در فتنه دادند به ما مراجعه می کردند که آقا سال آینده سال سختى است یعنى همان سال 88 از لحاظ اقتصادى چنین است چنان است فضا را تنگ ،تاریک، مشکل، غیر قابل عبور ،جلوه می دادند مسئولین را یک جور می خواستند دلسرد کنند ،مردم را یک جور. این تبلیغات نشانهى این است که آنها از این حرکت عظیم و پرشتابِ مسئولین و مردم عقب ماندند. پس اگر چنانچه این جهتگیرى دشمن دانسته شد نگاه انسان به واقعیت نگاه درستى خواهد شد نگاه نافذى خواهد شد».
(بیانات مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای در جمع بسیجیان استان قم-
2/8/1389)
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
آوای آشنا
بایگانی
اشتراک