سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 تعداد کل بازدید : 560500

  بازدید امروز : 34

  بازدید دیروز : 67

ناب - طالب پور

 
مجلس حکمت، نهالستان فضلاست . [امام علی علیه السلام]
 
نویسنده: حمید طالب پور ::: دوشنبه 90/10/12::: ساعت 9:28 عصر

 بسم رب الشهداء           

باز،دری به سوی ملکوت باز شد وکسی از خیل عاشقان قرآن و دوستداران اهل بیت علیهم السلام صلای ارجعی را لبیک گفت و رایحه ی  خوش  شهادت را به ارمغان آورد .

مهدی جان شهادتت مبارک.شهید مهدی فتوحی

به خانواده وآشنایان بردبارومتدین ایشان تسلیت می گویم    

واز خداوند علو درجات شهید مهدی فتوحی وصبر جزیل برای خانواده ی محترمشان خواستارم ./.                                        


 
نویسنده: حمید طالب پور ::: دوشنبه 90/10/12::: ساعت 9:0 صبح

به نام خدا

  تذکر :دوستان، اینجانب در صدد بیان حقایق تاریخ ام ،چرا که امام خمینی (ره) فرمودند :درست، آنچه امروز برای ما روشن وواضح است ،برای نسلهای آینده مبهم می باشد وتاریخ روشنگر نسل های آینده است وامروز قلم های مسموم در صدد تحریف واقعیات هستند .باید نویسندگان امین  این قلم ها را بشکنند. (صحیفه ی نور ج 2 ص 84)

  (توجه فرمایید: این حلقه ها را دنبال کنید تا به ارباب آنها دست یابید)

 شماره (6)

 حلقه ی مشارکت

مشارکت گسترده ی مردم در دوم خرداد1376 رویدادسیاسی وغیر منتظره ای بود که برداشتهاوتحلیلهای مختلف وبی سابقه ای در باره اش شد ،از جمله اینکه برخی آن را انقلاب  وفراتر از نظام اسلامی  وچارچوب های آن دانسته  وبرخی ان رابا انقلاب 57 سنجیدند با این تفاوت که آن را خشونت بار واین را آرام ترسیم کردند، وبرخی آن را جمع بین دو شیوه ی انقلابی واصلاحی تبیین کردند و<جنبش اصتعلابی>نام نهادند؛یعنی مطالبات جنبش را از بیرون ساختار حکومت ولی بدون توسل به خشونت پی گیری کردند.

فعالان حزب مشارکت قبل از تشکیل حزب در صددمصادره ی دوم خردادبودند تا آن را از حالت یک چرخش قدرت در چارچوب نظام ،خارج نمایند و این مشارکت را از یگ گفتمان داخلی  وبه اصطلاح بین گفتمانی بودن به یک جنبش ضد حکومتی آرام تحلیل و وانمود کنند ،بر این اساس جمعی از فعالان ستادهای آقای سید محمد خاتمی پس از دوم خرداد 76 که عمدتاً از نزدیکان ودوستان  وی بودند با هدف بهره برداری حد اکثری از فرصت  وبا سوار شدن بر موج حاصل از بیست میلیون رأی ملت  ونشستن بر سر «سفره ی دوم خرداد»پی ریزی وتشکیل یک حزب سیاسی را دنبال کرده  که «حزب جبهه ی مشارکت ایران اسلامی »نام گرفت  ومحمد رضا خاتمی به عنوان دبیر کل آن حزب معرفی شد .وی در مصاحبه ای اذعان کرد که: هدف از تشکیل جبهه ی مشارکت ارائه ی برنامه ای است تا همه ی بیست میلیون احساس کنند در این حلقه  واردند .

فعالان حزب،از جمله سعید حجاریان تئورسین واستاد جنگ روانی حزب مشارکت در پی  قبولاندن رهبری حزب مشارکت به محمد خاتمی بر می آیند که جواب می شنوند: «من نمی خواهم ،هم رییس جمهور باشم  ودر عین حال رئیس اپوزیسیون هم باشم».

محمد رضا خاتمی در تبیین هدف تشکیل حزب مشارکت می گوید:<اگر ما یک تشکیلات منسجمی در داخل کشور نداشته باشیم در دراز مدت برنامه های آقای خاتمی به نتیجه نخواهد رسید>.

(لطفا گفته ها را با دقت کنار هم گذارید و با تاریخ تحلیلی ما همراه شوید).

اکثر مشارکتی ها به مباحث ناشی از موج جدید روشنفکری ومباحث دگر اندیشی در فکر دینی علاقه مند شده وبدان گرایش یافتند .بیشتر آنها حول محور شخصیتهایی چون عبدالکریم سروش  وحسین بشیریه ،محملی برای باز سازی فکری واجتماعی خود پیدا کردند، این ویژگیها باعث شد ،این عده به هم پیوند بخورند  وهویت فکری وفرهنگیشان به هم مرتبط شود. 

تحلیلگران ونویسندگان ،برآمدن گفتمان چرخش یافته ی چهره های شاخص حزب مشارکت را ناشی از حلقات ذکر شده، یعنی حلقه ی کیان ،حلقه ی آیین ،مرکز مطالعات استراتژیک ریاست جمهوری ،گروه دانشجویان اعزامی به غرب وبرخی تحصیل کرده های دانشکده ی حقوق وعلوم سیاسی دانشگاه تهران،حلقه ی روزنامه ی سلام وسازمان مجاهدین انقلاب اسلامی،می دانند .

{شرح یک لغت:در فضای سیاسی موجود ایران اپوزیسیون به گروههایی اطلاق می شود که مخالف نظام جمهوری اسلامی اند و بر علیه نظام سیاسی و در راستای براندازی نظام فعالیت سیاسی می کنند.}

(در ادامه  بر پرونده ی اعضای ارشد حزب مشارکت ،مروری کوتاه خواهیم داشت.) 

(برای مطالعه ی بیشتر:به کتابهای ؛ تاکتیکهای اصلاح طلبان ومحافظه کاران ،دولت پنهان ،کالبد شکافی جریانهای سیاسی ایران ، جامعه شناسی جنبش های اجتماعی، 8 سال بحران آفرینی اصلاح طلبان -اصلاح طلبان تجدید نظر طلب وپدر خوانده ها -کالبد شکافی ذهنیت اصلاح گرایان و...مراجعه نمایید.)   

 


 
نویسنده: حمید طالب پور ::: یکشنبه 90/10/11::: ساعت 6:0 عصر

به نام خدا

   تذکر :دوستان، اینجانب در صدد بیان حقایق تاریخ ام ،چرا که امام خمینی (ره) فرمودند :درست، آنچه امروز برای ما روشن وواضح است ،برای نسلهای آینده مبهم می باشد وتاریخ روشنگر نسل های آینده است وامروز قلم های مسموم در صدد تحریف واقعیات هستند .باید نویسندگان امین  این قلم ها را بشکنند. (صحیفه ی نور ج 2 ص 84)

  (توجه فرمایید: این حلقه ها را دنبال کنید تا به ارباب آنها دست یابید)

 شماره (5)

 حلقه ی مجاهدین انقلاب اسلامی

    این سازمان از ائتلاف هفت گروه  تشکیل شد که محور عمده ی اتصال آنان ،اعتقاد به ایدئولوژی اسلامی ورهبری حضرت امام خمینی(ره)بود،اما اختلاف سلیقه های فراوانی در آنان وجود داشت.بالا گرفتن این اختلاف ها در سازمان مجاهدین موجب شد نهایتاًبا نظر حضرت امام (ره)در سال 1364 سازمان عملاًفعالیت خود را متوقف کند.

 در شرایط سیاسی جدید وپس از رحلت حضرت امام (ره)یک جناح فکری سازمان (چپ تندرو)مجدداًفعالیت خود را از سر گرفت ونشریه ی «عصر ما»را به صورت دو هفته نامه منتشر کرد.

سازمان جدید با نام «سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی »به ثبت رسید؛( که دو تن از رادیکال ترین اعضای فعال آن یعنی «سعید حجاریان ومصطفی تاج زاده»در اواخر سال 1377 نقش ایجاد «حزب مشارکت »را بر عهده داشتند).آنچه در مواضع سازمان جدید کاملاًآشکار است ،چرخشی است که اعضای آن در زمینه ی مسائل اعتقادی وایدئولوژیک خود به گونه ای ایجاد کرده اند ، به طوری که مبارزه ی دائمی وهمه جانبه با امپریالیسم به ویژه آمریکا وضدیت با لیبرالیسم از استراتژی سازمان کنار رفت .

در چرخشی دیگر وعجیب تر ،«نهضت آزادی»را که نماد لیبرالیسم در ایران است ،به عنوان اپوزیسیون (مخالف نظام)قانونی معرفی وبه رسمیت شناخت .

طرح مسائلی نظیر «عدم تابو بودن رابطه با آمریکا»نشان دادکه سازمان عملاًاز شعارهای قبلی خود مبنی بر ضرورت مبارزه ی همه جانبه ودائمی با آمریکا عدول کرده است.

«سازمان مجاهدین»برای جلوگیری از نفوذ رقبا یا نشت اطلاعات از یک سو ونیز آسیب پذیری کمتر ،ترجیح می دهد که از «حزب مشارکت» به عنوان کانال ارتباطی بیرونی با افکار عمومی بهره گیرد واز این طریق ،تأثیر عملی در مشی سیاسی «دولت اصلاحات»داشته وفضای سیاسی جامعه را تحت تأثیر قرار دهد. از این جهت جا دارد که این سازمان را «پدر خوانده ی تشکیلاتی حزب مشارکت»به حساب آوریم. همچنین این تشکیلات تلاش کرد تا در سطح حکومتی برای به دست گرفتن پستِ معاونتهای وزیران «دولت اصلاحات»،یک دولت در سایه به وجود آورد./.

شاید به ذهن هیچ کس خطور نمی کرد ،کسانی که روزگاری خود را پرچمدار انحصاری دفاع از خط امام (ره)،مبارزه با آمریکا  وحمایت از مستضعفین  می دانستند وتمام رقبای سیاسی وسلیقه ای خود را با بر چسب «اسلام آمریکایی» از صحنه به در می کردند ،طی چند سال ، دچار چنان دگردیسی وچرخشی شوندکه در نقطه ی مقابل دیدگا ههای انقلابی سابق خود صف آرایی کنند ./.

(برای مطالعه ی بیشتر:به کتابهای ؛ چریکهای پشیمان،کالبد شکافی جریانهای سیاسی ایران ، جامعه شناسی جنبش های اجتماعی، 8 سال بحران آفرینی اصلاح طلبان -اصلاح طلبان تجدید نظر طلب وپدر خوانده ها -کالبد شکافی ذهنیت اصلاح گرایان و...مراجعه نمایید.)   


 
نویسنده: حمید طالب پور ::: یکشنبه 90/10/11::: ساعت 6:0 صبح

به نام خدا

 تذکر :دوستان، اینجانب در صدد بیان حقایق تاریخ ام ،چرا که امام خمینی (ره) فرمودند :درست، آنچه امروز برای ما روشن وواضح است ،برای نسلهای آینده مبهم می باشد وتاریخ روشنگر نسل های آینده است وامروز قلم های مسموم در صدد تحریف واقعیات هستند .باید نویسندگان امین  این قلم ها را بشکنند. (صحیفه ی نور ج 2 ص 84)

(توجه فرمایید: این حلقه ها را دنبال کنید تا به ارباب آنها دست یابید)

 شماره (4)

 حلقه ی سلام ودانشجویان اعزامی به فرنگ

نمود ونقش اعضای «مرکز مطالعات استراتژیک ریاست جمهوری » بیش از آنکه در فعالیت های این مرکز مشخص باشد ،در فعالیتهای «روزنامه ی سلام »نمایان بود.«روزنامه ی سلام»که بیشترین تلاش را در معرفی <سید محمد خاتمی > داشت ، پایگاهی برای چپ گرایان بود که در گذشته در «کیهان فرهنگی»مستقر وبا تعطیلی آن دنبال پایگاهی برای فعالیت می گشتند. 

در روزنامه ی سلام علاوه بر افرادی از «حلقه ی کیان» و«مرکز مطالعات استراتژیک ریاست جمهوری» ،افرادی از <سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی> (که توضیحش در حلقه های بعدی می آید)فعالیت می کردند.

 «عباس عبدی»دلیل اصلی تأسیس «روزنامه ی سلام »را نبود ارگان مطبوعاتی خاص برای «مجمع روحانیون مبارز» می داند ؛ وی «روزنامه ی سلام»را خاستگاه روزنامه های زنجیره ای می داند : «هنگامی که «سلام» توسط نظام تعطیل شد ، این روزنامه نگاران که هر کدام پیشرفت کافی کرده بودند، هریک دست اندر کاران یکی از روزنامه های جدید التأسیس(زنجیره ای)شدند»(روزنامه های زنجیره ایی  یکی پس از دیگری به دلیل نوشته های مخالف آموزه های اسلامی و  انقلاب توسط نظام اسلامی تعطیل ومنحل شد ).

 در راستای اهداف سازمانی واز پیش تعیین شده ،تعداد 2500 نفر در دوران ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی برای تحصیل در دوره ی دکتری به کشورهای انگلستان ،کانادا،استرالیا وفرانسه اعزام شده بودند.

«حمید رضا جلایی پور»که در آن جمع حضور داشته به عنوان دانشجوی دکترا در دانشگاه لندن با همکاری اعضای انجمن اسلامی انگلستان ، «سروش» را به انگلستان دعوت می کنند .

«عبدالکریم سروش به عنوان تئورسین حلقه ی کیان»به مدت شش ماه برای دانشجویانِ بورسیه ای ، جلسات بحث وگفتگو داشت . از این دانشجویان می توان به «محسن میردامادی  ومحمد رضا خاتمی » که نقش کلیدی در <حزب مشارکت >داشتند ودر رأس لیست نمایندگان تهران در مجلس ششم قرار گرفتند اشاره نمود ./.

(برای مطالعه ی بیشتر:به کتابهای ، جامعه شناسی جنبش های اجتماعی، 8 سال بحران آفرینی اصلاح طلبان -اصلاح طلبان تجدید نظر طلب وپدر خوانده ها -کالبد شکافی ذهنیت اصلاح گرایان و...مراجعه نمایید.)   


 
نویسنده: حمید طالب پور ::: شنبه 90/10/10::: ساعت 5:0 صبح

به نام خدا

   تذکر :دوستان، اینجانب در صدد بیان حقایق تاریخ ام ،چرا که امام خمینی (ره) فرمودند :درست، آنچه امروز برای ما روشن وواضح است ،برای نسلهای آینده مبهم می باشد وتاریخ روشنگر نسل های آینده است وامروز قلم های مسموم در صدد تحریف واقعیات هستند .باید نویسندگان امین  این قلم ها را بشکنند. (صحیفه ی نور ج 2 ص 84)

    (توجه فرمایید: این حلقه ها را دنبال کنید تا به ارباب آنها دست یابید)

 شماره (3)

 حلقه ی مطالعات استراتژیک ریاست جمهوری

    «مرکز مطالعات استراتژیک ریاست جمهوری »برای ساماندهی توسعه ی سیاسی در سال 1368در دوران ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی شروع به کار کرد .«موسوی خوئینی ها»در آغاز ،ریاست این مرکز را به عهده داشت . شاخص ترین بخش این مرکز ،معاونت سیاسی آن بود که افرادی مثل«حجاریان،علوی تبار،عباس عبدی ومجید محمدی»در آن فعالیت داشته وپروژه هایی برای توسعه ی سیاسی دنبال می کردند.

«حجاریان»تئورسین حزب مشارکت در باره ی برنامه های مرکز مطالعات ریاست جمهوری در آن زمان متذکر می شود : معاونت سیاسی مرکز تحقیقات استراتژیک ،یک پروژه بیشتر نداشت وآن هم پروژه ی«توسعه ی سیاسی» بود. نتیجه ای که آنها طی تحقیقات مختلف گرفته بودند، این بود که «توسعه ی سیاسی» در ایران در مرحله ی اول نیازمند برخی تغییرات در ساختار سیاسی کشور است (توجه داشته باشید که تغییر ساختاری حتی تغییر حاکمیتی را هم در بر دارد)ودر مرحله ی بعد باید فرهنگ سیاسی ایران متناسب با فرهنگ یک جامعه ی غربی تغییر کند .

 وی می گوید :«در پروژه ی توسعه ی سیاسی همه چیز تعریف شده بود ؛مشارکت یعنی چه؟ رقابت یعنی چه؟ جامعه ی مدنی یعنی چه؟ چرا ضعیف است و...حتی برای مسایل ،راه حل داشتیم» . «مصطفی تاج زاده»عضو شاخص دو حزب منحله ی مشارکت وسازمان مجاهدین،بخش «توسعه ی سیاسی»مرکز مطالعات را این گونه توصیف می کند:«در مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری ،آقای «موسوی خوئینی ها» مسئولش بود ...آقای «حجاریان » در معاونت سیاسی بود که افرادی چون «بهزاد نبوی ، سازگارا ، امین زاده ، آرمین ،آغاجری» خودم  ودیگران  با آن همکاری می کردیم .» 

(برای مطالعه ی بیشتر:به کتابهای، 8 سال بحران آفرینی اصلاح طلبان -اصلاح طلبان تجدید نظر طلب وپدر خوانده ها -کالبد شکافی ذهنیت اصلاح گرایان ،و...مراجعه نمایید.) 

 

(توجه به این نکته، مهم به نظر می رسد که ؛در تغییر دادن فرهنگ سیاسی وبه طبع آن ساختار سیاسی، زمان مندی وتدریج ،امر ضروری است لذا برای اجرای پروسه ی تغییر ساختار وفرهنگ ،برنامه های دراز مدت وپرورش نیروهای آموزش دیده در این امر  احتیاج بوده که سازماندهی شده است .توضیح بیشتر خواهد آمد.) 


 
نویسنده: حمید طالب پور ::: جمعه 90/10/9::: ساعت 10:0 عصر

به نام خدا

احترام به مردم یعنی تبیین ودفاع صحیح از دین

احترام به مردم یعنی پاسداشت افتخارات این ملت

احترام به نظر مردم یعنی احترام به حماسه ی 9 دی

احترام به مردم یعنی تبیین وتحلیل فتنه ی ضد دینی

احترام به مردم یعنی انعکاس خواست حقیقی مردم

احترام به مردم یعنی تحمیل نکردن نظر خود بر دیگران

احترام به مردم یعنی قانون مداری واحترام به مرّقانون

احترام به مردم یعنی گفتن حق ولو تلخ باشد  

احترام به مردم یعنی پذیرش واقعیات

احترام به مردم یعنی یاد شهیدان ورهروی راهشان

احترام به مردم یعنی حفظ انقلاب ودستاوردهای آن

احترام به مردم یعنی ایجاد نشاط واقعی وامید

احترام به مردم یعنی انتقال وتبیین خواست واقعی مردم

احترام به مردم یعنی احترام به رأی ونظر مستدل نمایندگان مردم

احترام به مردم یعنی بصیرت وولایت مداری

احترام به مردم یعنی رفع مشکل مردم نه طیف وجناح خاصی

احترام به مردم یعنی مدیریت بدون تبعیض

احترام به مردم یعنی تخصص همراه با تعهد

احترام به مردم یعنی رعایت مساوات طبق قانون اساسی

احترام به مردم یعنی نقض نکردن جمهوریت واسلامیت

احترام به مردم یعنی حفظ وحدت ملی

احترام به مردم یعنی تقوی وعدم وابستگی به دنیا 

احترام به مردم یعنی ساده زیستی

احترام به مردم یعنی متواضع بودن در فکر وعمل

احترام به مردم یعنی شفاف ،صادق و رو راست بودن

احترام به مردم یعنی قطع رابطه با دشمن

 احترام به مردم یعنی حفظ بیت المال

واما

بی احترامی به مردم یعنی حیف ومیل اموال عمومی ودست اندازی به بیت المال

بی احترامی به مردم یعنی رابطه با دشمن این نظام مردمی

بی احترامی به مردم یعنی منافق ،دروغگو ودو رو بودن 

بی احترامی به مردم یعنی اتراف وتکاثر

بی احترامی به مردم یعنی کبر وغرور علمی وعملی

بی احترامی به مردم یعنی بی تقوایی ودنیازدگی

بی احترامی به مردم یعنی بی احترامی وبی اعتنایی به 9 دی

بی احترامی به مردم یعنی ...

     انسان تعجب می کند  چگونه فریاد حق خواهی ،اخلاق مداری واحترام به نظر وخواست مردم، توسط برخی مدعیان (منظورم که معلوم است برخی به اصطلاح اصلاح...)گوش فلک ،شجر،مدر،ملک ،عالم ناسوت ،ملکوت ولاهوت را کر کرده،اما... آیا در فضای مجازی، توقع بی جایی است که برای حفظ شعائر دینی وملی ، این ایام الله(حماسه ی مردمی  9 دی) را پاس بدارند ویاد کنند اما حتی دریغ از اندکی ...، دریغ از یک عکس یا جمله ای ، معنی احترام به مردم واخلاق مداری (وتبلیغات زود هنگام و...) را، در مرام آقایان اصلاح ... فهمیدیم ،خوب هم فهمیدیم ومردم غیور وبصیر هم ،در 9 دی بسیار خوب فهمیدند./. 


 
نویسنده: حمید طالب پور ::: جمعه 90/10/9::: ساعت 3:10 صبح

به نام خدا

                               در نمازم خم ابروی تو در یاد آمد

                        حالتی رفت که محراب به فریاد آمد

«السلام علیک یا صاحب الزمان»

<خدایا به حق دختر سه ساله ی امام حسین (ع)ما را لایق ظهور امام عصر ارواحنا له الفداء فرما>

                          رواق منظر چشم من آشیانه ی توست

                        کرم نما وفرود آ که خانه خانه ی توست


 
نویسنده: حمید طالب پور ::: جمعه 90/10/9::: ساعت 12:0 صبح

«روز بصیرت وولایتمداری»

در فتنه غبارهای غمگین آمد
امید به دلهای شیاطین آمد

روز نه دی روز خدا شد به وضوح
ملت همگی به یاری دین آمد

 

آن عهد که در روز ازل می بستیم
با لطف خدا ز دام شیطان رستیم

روز نه دی دوباره ثابت کردیم
در صحنه همیشه با ولایت هستیم

 

 

با ولی باش مگو راه ولایت سخت است
آنکه همپای ولایت نرود بدبخت است

"روز تاریخ ساز «9 دی »گرامی باد"


 
نویسنده: حمید طالب پور ::: پنج شنبه 90/10/8::: ساعت 6:0 عصر

 با نام خدا

حتما مطالعه کنید وبا حوصله بخوانید(در 4 قسمت)

گزارش کمیسیون اصل 90 مجلس شورای اسلامی

درباره فتنه 88 وحماسه ی مردم ولایتمدار وبصیر ایران در 9 دی (قسمت چهارم)

   در جلسه علنی روز چهارشنبه 7/10/1390، چکیده گزارش کمیسیون اصل 90درباره رسیدگی به حوادث پس از انتخابات دوره دهم ریاست‌جمهوری 22 خرداد 1388 که منجر به شکل‌گیری جریان فتنه شد، قرائت گردید.
متن بخشی از این گزارش به شرح ذیل است:

3- تحلیل محتوای مواضع و اقدامات مجرمانه جریان فتنه و راهبرد آنها:

مجرمانه بودن مواضع و اقدامات جریان فتنه را می‌توان از طریق مواضع اصحاب فتنه در مطبوعات و بیانیه‌ها و مصاحبه‌های ایشان، به اثبات رساند و در این گزارش به چند راهبرد اصلی آنها بسنده می‌کنیم:

1- راهبرد ابطال انتخابات و اغتشاش‌گری در خیابان‌ها

با پایان یافتن انتخابات و شکست موسوی، این گروه راهبرد ابطال انتخابات را در پیش گرفتند و با استفاده از ترفندها و فشارهای گوناگون از جمله موارد زیر، سعی در رسیدن به خواسته‌های خود داشتند:

1- تحریک مردم به ادامه اعتراضات خیابانی
2- تلاش برای گسترش اعتراضات به شهرهای دیگر
3- تحریک علما و مراجع عظام تقلید و تلاش برای تأثیر‌گذاری بر نظرات آنان
4- استفاده از اهرم حمایت برخی دول غربی

2- راهبرد شبکه‌سازی اجتماعی

در ادامه مسیر اعتراضی، علیرضا بهشتی از عناصر اصلی گروه مشاوران موسوی، مسئولیت بررسی وضعیت جنبش و تهیه راهبردهای جدید را برعهده گرفته و پس از انجام یک کار منسجم اطلاعاتی جزوه‌ای در 43 صفحه تهیه و آن را در آذر ماه سال 88 تحویل گروه می‌دهد تهیه‌کنندگان این جزوه، شبکه‌سازی اجتماعی را بهترین روش ادامه مبارزه عنوان نمودند.

جزوه مذکور برای تعدادی از عناصر اصلی گروه مشاوران تشریح در اختیار آنان قرار داده شده و از تمامی روش‌های پیشنهادی در ایام پس از انتخابات استفاده شده است.

به طور کلی کارآمدی شبکه‌سازی اجتماعی از آن روست که اعضای شبکه ارتباط نزدیک برقرار می‌کنند؛ به همین جهت پذیرش نظرات و اخبار منتشر شده در شبکه بدون در نظر گرفتن درصد صحت آن بسیار آسان است و عمدتا طراحی چنین شبکه‌هایی با اهداف خاص سران آن صورت می‌گیرد.

نوع طراحی و شبکه‌سازی جریان فتنه به نحوی بود که اولاً در صورت وجود اخلال در وسایل ارتباطی جریان می‌توانست برای انتشار و بزرگ‌نمایی اخبار از این شبکه استفاده کنند و ثانیاً انتشار شایعه پذیرش اخبار در این شبکه به جهت انسانی بودن آن سهل‌تر بود.

از آن رو که این شبکه با هدف تخریب نظام و کمک به تشنج‌آفرینی طراحی شده بود، در زمره اقدامات مغایر با قانون قرار می‌گیرد.

3- راهبرد تداوم اغتشاشات خیابانی

با گسترش اغتشاشات خیابانی، ضرورت تحلیل روند و سازمان‌دهی اغتشاش‌گران و همچنین تحرکات ایذایی آنان، در میان عناصر جریان فتنه دنبال می‌گردد.

در همین ایام «محمدرضا تاجیک» اقدام به تهیه جزوه‌ای با عنوان «چیست یاران طریقت بعد از این تدبیر ما» می‌نماید که در آن جزوه، ضمن بررسی وضعیت جنبش موسوم به سبز در ایام پس از انتخابات، راهکارهای متعددی را نیز برای ادامه جنبش پیشنهاد نموده است، برخی از مهم‌ترین این راه‌کارها عبارتست از:

1- پذیرش رهبری متکثر
2- سامان‌دهی انبوهی از رسانه‌های حقیقی و مجازی
3- راه‌اندازی جنگ قرائت‌ها از دین و قانون
4- سازمان‌دهی افراد و شخصیت‌های مؤثر سراسر کشور
5- استفاده از امکانات و مقدورات انسانی و غیرانسانی خارج از کشور
6- هدایت اعتراض‌های مختلف در یک مسیر
7- پی‌گیری حقوقی وضعیت زندانیان
8- راه‌اندازی کمپین امضای میلیونی
9- ارتباط با مراجع و روحانیون ذی نفوذ
10- خلق مناسبت‌ها و برنامه‌ریزی‌ برای بهره‌برداری از آن

4- اقدامات و فعالیت‌های گروه مشاوران فتنه‌گران

گروه مشاوران «میر حسین موسوی» در ایام منتهی به انتخابات و ماه‌های پس از آن، فعالیت‌های و اقدامات جمعی و مجرمانه مختلفی انجام دادند که از جمله مهم‌ترین این فعالیت‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

1- تشکیل کمیته صیانت از آراء
2- صدور بیانیه‌های میرحسین موسوی
3- تشکیل کمیته پی‌گیری امور آسیب‌دیدگان حوادث پس از انتخابات با علم به دروغ بودن بسیاری از ادعاها
4- اقدامات رسانه‌ای با هدف ایجاد اغتشاش
5- برگزاری جلسات گروه مشاوران با هدف طراحی عملیات ناامنی و فریب
6- تهیه گزارش موسوم به 370 صفحه‌ای

این گزارش، توسط گروه دیده‌بانان سبز انتخابات، ده روز پس از سخنان مقام معظم رهبری مبنی بر این که انتخابات تمام شده است و معترضان نتوانسته‌اند دلیلی برای وقوع تقلب در انتخابات ارائه دهند، تهیه شد.

این گروه بیش از سیصد و هفتاد صفحه از مستندات خود را در اثبات تقلب و تخلف‌های گسترده در انتخابات دهم ریاست جمهوری منتشر کردند.

الگو‌پذیری فتنه 88 از مدل‌های براندازانه جنگ نرم( فتنه 88، مصداقی از مدل نافرمانی مدنی جین شارپ)

بررسی دقیق و تطبیقی مجموعه سخنان و عملکرد سران معترض به انتخابات ریاست جمهوری سال 1388، نشان می‌دهد الگوی رفتاری آنها از تئوری‌های نظریه پردازان حکومت‌ها در غرب برداشت شده بود که از آن به انقلاب‌های رنگی یا مخملی یاد می‌شود. بنابر اسناد و اعترافات متهمین جریانات پس از انتخابات، در اغلب موارد از 198 دستورالعمل جین شارپ برای مبارزات خشونت پرهیز و نافرمانی مدنی الگوبرداری شده است.

اسناد درون گروهی حزب مشارکت واقعیت‌های تلخی را روشن می‌سازد. در جلسه کمیسیون تدوین استراتژی حزب که در تاریخ 19 تیرماه 1378 تشکیل گردید پس از بیان مدل‌های مختلف برای در دست گرفتن قدرت آقای حجاریان با اشاره به مدل جین شارپ برای کودتای مخملی با تاکید بر فشار از پایین و استفاده توده‌ای، آن را این گونه تبیین می‌کند:

این راه که یعنی جلوی پارک ملت و این طور جاها شلوغ راه بیفتد و کم‌کم از این گوشه و آن گوشه شروع بشود و یک کارگر بشود رهبر برود با رژیم چنانه بزند. آقای تاج‌زاده ضمن برشماری مدل‌های در دست گرفتن قدرت در کشور می‌گوید: راه چهارم هم سلاح آمریکاست و انقلاب مخملی که من موافق راه چهارم هستم، تئوری جین شارپ و براندازی نرم خارجی و اینها هم در همین راه چهارم است محمدرضا خاتمی می‌گوید: در عین اینکه پشتوانه داخلی را حساب می‌کنیم پشتوانه خارجی را هم حساب کنیم. تاج‌زاده می‌گوید: این همان مدل چهارم است، مدلی که در برخی از کشورها به صورت مخملی اتفاق افتاد و دو تا کار می‌کنند یعنی اینکه شما در جامعه چطوری
NGO بزنید و دوم اینکه آمریکا چه کمک‌هایی برای گسترش روند دموکراسی خواهد کرد.

علاوه بر این همانطور که گفته شد و مستندات آن در پیوست این گزارش موجود است موسوی در جلسات داخلی خود از سال 1385 روی مدل براندازی مخملی با الگو‌گیری از انقلاب‌های رنگی کار می‌کرده است.

به عنوان نمونه "جین شارپ" در کتاب از دیکتاتوری تا دموکراسی به بیان روش‌های مبارزه‌های خشونت پرهیز و روش‌های براندازی مسالمت‌آمیز دولت‌ها اشاره می‌کند. تمرکز بر روی تئوری شارپ مبنی بر ضرورت ایجاد همبستگی اجتماعی و تشکیل هسته‌های به هم پیوسته‌ی حاصل از پیوند خرده جنبش‌های اجتماعی همان موضوعی است که موسوی نیز با رونوشت‌برداری کامل از نسخه‌ی وی در بیانیه شماره 11 خود نوشته است:

اولین قدم در راه حل پیشنهادی اینجانب آن است که ما ایرانیان، در هر کجای جهان که هستیم، باید این هسته‌های اجتماعی را در میان خود تقویت کنیم.

باید خانه‌هایمان را رو در روی یکدیگر بسازیم؛ به تعبیر قرآن خانه‌های خود را قبله قرار دهیم، یعنی به این هسته‌های اجتماعی که واحدهای بنیادین جامعه ما هستند بپردازیم، ... یعنی اگر تا بیش از این هر دو ماه یک بار همدیگر را ملاقات می‌کردیم اینک هفته‌ای دو بار گرد هم جمع شویم. قدرت شبکه‌های اجتماعی ما در این امر است.

جمع‌های خویشاوندی، همسایگی، دوستی، جلسات قرآن، هیئت مذهبی، کانون‌های فرهنگی و ادبی...، هر کدام از ما در چندین نمونه از این زیر مجموعه‌های کوچک عضویت داریم... تجربه‌های اخیر نشان داد خورده رسانه‌هایی که از این روابط زاده می‌شوند، می‌توانند سریع‌تر و موثرتر از هر رسانه عمومی دیگر عمل کنند، مشروط بر آنکه ظرفیت‌های این شبکه از طریق توافق برروی یک آرمان بزرگ به فعالیت برسد.

آموزش شیوه‌های عملیاتی مبارزه بدون خشونت پیش از انتخابات در سایت‌های متعدد وابسته به فتنه‌گران از جمله گذار، بی‌شمار، ارتش سبز، گرین سوروس و .... و نحوه اغتشاش و آشوب‌ آنها در حوادث پس از انتخابات، کپی‌برداری‌ آنها از آموزه‌های شارپ در جزوه 198 روش نافرمانی مدنی را به وضوح نشان می‌دهد.

هم زمان با تئوری‌سازی منطبق با براندازی در داخل کشور عده‌ای ضد انقلاب خارج‌نشین نظیر عطاء‌الله مهاجرانی، محسن کدیور، اکبر گنجی، عبدالکریم سروش، ابوالفضل بازرگان در مجموعه اقداماتی هماهنگ در راستای پروژه بی ثبات‌سازی امنیت داخل کشور سناریویی را مبنی بر اجماع نهادهای بین‌المللی علیه نظام اسلامی به اجرا درآوردند.

در بخش‌هایی از این سناریو صدور بیانیه‌های متعدد دال به وجود خفقان و دیکتاتوری در نظام اسلامی، نقض گسترده حقوق‌بشر، سلب آزادی عمومی، پایمال شدن حقوق مردم انتخاب نماد رنگی یعنی رنگ سبز در تبلیغات انتخاباتی، پیش‌بینی وقوع تقلب در انتخابات، درخواست ابطال انتخابات و لشکر‌کشی خیابانی، تقویت شبکه‌های اجتماعی و بر هم زدن نظم و امنیت کشور وجود داشت.

همگی موارد منطبق با رخدادهای منتهی به وقوع انقلاب‌های مخملی در کشورهای دیگر است که به وضوح گویای پیروی معترضان از نظریات تئوری پردازان براندازی در غرب به خصوص جین شارپ می‌باشد.

نکته کلیدی در این میان آن است که صرف نظر از الگوی شارپ و تطبیق صد درصدی وقایع فتنه 88 با آن، الگوی رفتار فتنه گران با الگوهای کلاسیک کودتای مخملی هم کاملا تطبیق داشته است. در تمامی نمونه‌های شناخته شده کودتای مخملی به کمک عوامل رسانه‌ای و اطلاعاتی غرب از قبل از انتخابات مردم را به خیابان می‌کشاند و اعلام می‌کند که اگر نام کسی غیر غز وی به عنوان پیروز انتخابات اعلام شود حتما در انتخابات تقلب شده است.

پس از انتخابات نیز کاندیدای مأمور کودتای مخملی سعی می‌کند نظام را وادار به خشونت وسیع کند و به این ترتیب زمینه لازم برای حضور بیشتر مردم در خیابان و تبدیل ان به اعتصاب و تحصن فراهم آورد و نهایتا دولت پیروز در انتخابات را ساقط نماید.

این دقیقاً همان فرایندی است که پس از انتخابات رخ داد و با مستندات موجود می‌توان مورد به مورد آن را تشریح کرد. تمرین‌های خیابانی هواداران موسوی که در قالب گروه‌های مختلف جذب ستادها شده بودند با فرماندهی ستاد فیطریه و با هدف آمادگی برای آشوب‌های پس از انتخابات در طول دهه آخر منتهی به 22 خرداد انجام گرفت. آمار جذب هواداران ستادها حدود 300 هزار نفر بوده است.

5 ـ نتیجه‌گیری:

بررسی سطح گسترده و عمق حوادث پس از انتخابات بیانگر هدف قراردادن اسلامیت و جمهوریت نظام و منافع و وحدت ملی است که در ردس آن هدف قرار دادن ولایت فقیه و شخص ولی فقیه می‌باشد. ماجرای فتنه، شیرینی و حضور مشارکت 80 درصدی ملت بزرگ ایران در انتخابات سال 88 را به تلخ کامی مبدل کرد.

در واقع نظام سلطه و ضد انقلاب و فتنه‌گران از ملت ایران انتقام گرفتند که البته ملت ایران در 9 دی‌ماه پاسخ آنها را دادند.

هر چه به واکاوی این توطئه بزرگ می‌پردازیم به ظلم عظیمی که در حق اسلام، انقلاب، نظام اسلامی، امام، رهبری، شهدا، مردم، مسلمانان جهان، آزادگان بیشتر پی می‌بریم که در گزارش مشروحا به ابعادآن پرداخته شده بر این اساس است که حضور هوشمندانه ملت بزرگ ایران در صحنه‌های مختلف همچون روز قدس 13 آبان و یوم‌الله 9 دی ماه و 22 بهمن سال 88 معنا پیدا می‌کند.

یوم‌الله 9 دی‌ماه یعنی روز بصیرت و وحدت ملت ایران در سایه ولایت.

یوم‌الله 9 دی ماه یعنی تجلی عشق ورزیدن آحاد ملت ایران به امام و شهدا و رهبری و روز میثاق با آنها و اعلان برائت از دشمن، روز فرصت شناسی و دشمن ستیزی ملت بزرگ ایران جا دارد که از نعمت بزرگ رهبری این سکاندار کشتی انقلاب به درگاه خداوند کریم شکرگذاری نموده و از قادر متعال تا انقلاب حضرت مهدی(عج) برای رهبر فرزانه، حکیم، بصیر و شجاع حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای طول عمر خواستار باشیم و از خداوند مسئلت داریم به ما توفیق دهد سربازی صادق در رکاب ایشان برای خدمت صادقانه به ملت بزرگ ایران باشیم./.   والسلام علیکم ورحمةالله وبرکاته


 
نویسنده: حمید طالب پور ::: پنج شنبه 90/10/8::: ساعت 5:0 عصر

 با نام خدا

حتما مطالعه کنید وبا حوصله بخوانید(در 4 قسمت)

گزارش کمیسیون اصل 90 مجلس شورای اسلامی

درباره فتنه 88 وحماسه ی مردم ولایتمدار وبصیر ایران در 9 دی (قسمت سوّم)

   در جلسه علنی روز چهارشنبه 7/10/1390، چکیده گزارش کمیسیون اصل 90درباره رسیدگی به حوادث پس از انتخابات دوره دهم ریاست‌جمهوری 22 خرداد 1388 که منجر به شکل‌گیری جریان فتنه شد، قرائت گردید.
متن بخشی از این گزارش به شرح ذیل است:

ب - زمینه‌ها و عوامل داخلی:

    اما در صحنه‌ داخلی، پیشینه وقایعی را که منجر به فتنه پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم شد باید حداقل در 20 سال قبل جست‌وجو کرد. پس از رحلت حضرت امام خمینی‌(ره) بعضی ، عدالت را پیش پای توسعه قربانی کردند و سپس با ترویج روحیه مصرف‌گرایی و تجمل، از ادبیات و آرمان‌های انقلاب فاصله گرفته و زمینه را برای حمله وسیع فرهنگی و اعتقادی دشمن علیه ایران اسلامی آماده ساختند.

با وجود تصریح مکرر مقام معظم رهبری (مدظله‌العالی) مبنی بر شدت تهاجم فرهنگی دشمن، مرعوبین غرب با اِعمال برخی سیاست‌های مشکوک فرهنگی و امنیتی، سیاسی ، زمینه برای بازگشت بسیاری از عناصر ضد انقلاب گریخته از کشور، مهیا شد و با افزایش زاویه‌گیری از اهداف نظام، همان‌گونه که خاتمی در اولین نطق خود پس از ریاست جمهوری مطرح کرد، دولت کارگزاران مسیر روی کار آمدن دولت اصلاحات را هموار ساخت.

   زاویه‌گیری از اهداف نظام توسط افراطیون دوم خردادی به اوج خود رسید و حالتی بسیار صریح‌تر و علنی‌تر پیدا کرد. مدعیان گفتمان توسعه سیاسی نیز در عرصه‌های مختلف سیاست، امام‌زدایی و انقلاب‌زدایی را در دستور کار خود قرار دادند و با حاکم شدن نوعی لیبرالیسم جزمی و منحط بر عرصه  ی فرهنگی کشور، بسیار از منابع دولتی، در اختیار منحرف‌ترین جریان‌های مدعی روشنفکری قرار گرفت، تا آنجا که به تعبیر رهبر معظم انقلاب (مدظله‌العالی)، انبوهی از مطبوعات کشور به پایگاه‌های دشمن تبدیل شد.

تلاش وسیع برای هتک و هدم مبانی ارزشی و باورهای انقلابی مردم نتیجه حضور همین عناصر در عرصه‌های تولید فکر و حمایت و پشتیبانی بی‌دریغ دولت از آن‌ها بود.

به این ترتیب برای نخستین بار در تاریخ انقلاب اسلامی، دولت و دستگاه اجرایی در قامت اپوزیسیون نظام ظاهر شد.

   در عرصه سیاست خارجی نیز در این دوران قبح رابطه با کشورهایی که دشمنی آن‌ها با انقلاب اسلامی و میراث امام ثابت شده بود، مورد نفی و انکار قرار گرفت. و حتی کسانی از مشاوران دولت به صراحت گفتند باید هژمونی آمریکا را پذیرفت و به آن عادت کرد و سودای ایستادن در مقابل آمریکا را از سر بیرون برد؛ چرا که اساساً امکان پیروزی بر آمریکا در جهان کنونی وجود ندارد. در این برهه یکی از مشاوران دبیر شورای عالی امنیت ملی این ایده را حتی به اسرائیل هم بسط داد و گفت باید مسئله رابطه با اسرائیل را از سطح ایدئولوژیک فروتر آورد و آن را در سطح منافع ملی ارزیابی کرد! همین طرز تفکر بود که باعث شد در مقطعی کل برنامه هسته‌ای فقط به خاطر خوشایند غرب تعطیل شود.

   با ظهور دولت نهم در تیرماه 1384 به یکباره این سیستم دچار لرزشی اساسی شد ویژگی‌های فضای اصولگرایی موجب شد که پیوند آسیب‌دیده دولت - ملت به سرعت ترمیم شود و در کنار برخی از زخم‌خوردگان داخلی، حتی برخی قدرت‌های خارجی هم نگران شوند که با تداوم این روند دیگر هرگز نخواهند توانست جلو راه تبدیل شدن ایران به یک قدرت بلامنازع منطقه‌ای و جهانی را سد کنند.

حمایت‌های رهبر معظم انقلاب از کلیت مشی دستگاه اجرائی کشور که البته نه حمایت از یک شخص یا جریان خاص بلکه حمایت از گفتمان مردمی، انقلابی و خدمتگذار بودن دولت بود، بر نگرانی دشمنان خارجی و داخلی می‌افزود.

مطابق مجموعه اطلاعات موجود، خشم و سرخوردگی مجموعه عوامل داخلی و خارجی علیه این وضعیت چنان شدت گرفت که در ماه‌های منتهی به انتخابات ریاست جمهوری دهم و در حالی که سرویس‌های اطلاعاتی غربی هیچ برآورد روشنی از عواقب طراحی‌های خود نداشتند به دلیل اصرار برخی عناصر فعال داخلی و لابی عناصر خارج‌نشین فعال در مؤسسات بین‌المللی، سناریوی کودتای مخملی در دستور کار دشمنان انقلاب اسلامی قرار گرفت.

هدف بنیادی این سناریو، براندازی دولت و متعاقب آن، زمین زدن رهبری نظام جمهوری اسلامی بود و در اثر تلاش‌هایی که انجام شد، برای نخستین‌بار سنگین‌ترین طراحی ممکن برای تحقق این هدف در دستور کار همه نیروهای داخلی و خارجی قرار گرفت که توانسته بودند روی شعار محوری "نه، به گفتمان انقلاب" توافق کنند. منابع و اسناد، نشان‌دهنده آن است که جریان برانداز داخلی در یک هماهنگ استراتژیک با غرب و به ویژه امریکا، در تحقق هدف براندازی نظام جمهوری اسلامی می‌اندیشیده است.

یکی از نزدیک‌ترین افراد به سران فتنه 88 در اعترافات خود می‌گوید: "جریان اصلی طراحی کننده فتنه در داخل، آماده بود برای زمین زدن دولت هر مقدار منابع مالی که لازم است فراهم بیاورد و با هر کسی حتی ضد انقلاب یا هر گروه دیگری ائتلاف و همکاری کند.

به این ترتیب صحنه گردانان نظام سلطه، جبهه گسترده‌ای را شکل دادند که از هیچ اقدامی برای وارد آوردن یک ضربه کاری به رهبری نظام فروگذار نمی‌کرد. برای ایجاد هماهنگی در میان این طیف وسیع، جلسات و حلقه‌های متعددی شکل گرفت که نقش اتاق فکر فتنه را ایفا می‌کردند.

از جمله قدیمی‌ترین این جلسات جلسه صبحانه 22 است که از سال 86 به صورت هفتگی با حضور طیف کثیری از اصلاح طلبان و با هدف اقناع خاتمی جهت پذیرفتن کاندیداتوری و زمینه‌سازی برای حضور در انتخابات تشکیل می‌شد.

سلسله جلسات بنیاد باران نیز با حضور خاتمی و 100 نفر از وزرا و معاونین دولت سازندگی و دوره اصلاحات تشکیل می‌شد و در آن موضوعاتی مانند سیاست‌های کلان و پشتیبانی‌های تدارکاتی از قبیل راه‌های جذب سرمایه از داخل و خارج برای ستادهای تبلیغاتی، مورد بحث قرار می‌گرفت.

علاوه بر این می‌توان از سلسله جلسات دفتر مهدی هاشمی نیز که با هدف حضور و مهیا کردن شرایط پیروزی اصلاح طلبان در انتخابات تشکیل می‌شد یاد کرد که به تعبیر خودش توانسته بود از طریق این جلسات، یک اتاق جنگ کامل به وجود بیاورد.

گروه مشاوران موسوی نیز جلسات منظمی را برای سازماندهی تیم خود برگزار می‌کردند این گروه شامل بهزادیان نژاد، محمدرضا حسینی بهشتی، علیرضا حسینی بهشتی، عرب مازار، باقریان، حاضری، مومنی، امیرارجمند، عابدی جعفری، علیرضا بهشتی شیرازی و فروزنده پور بود.

مشاوران موسوی با حمایت و نظرات وی موسسات و گروه‌های مختلفی را راه‌اندازی کرده بودند که عبارتند از:

-توسعه دانش و پژوهش ایران
-تحقیقات و توسعه علوم انسانی
-مطالعات فرهنگی و تمدن ایران زمین
-دین و اقتصاد
-مؤسسه گفتمان جهانی مسلمانان
-جمعیت توحید و تعاون

جمعیت توحید و تعاون یکی از فعال‌ترین گروه‌های تأسیس شده توسط موسوی بود که با هدف تدوین گفتمان انقلاب اسلامی و پاسخ به این سؤال‌ها که انقلاب اسلامی چه اهدافی داشت و به چه میزان در دستیابی به این هدف موفق بوده، شکل گرفت.

فعالیت این جمعیت در انتخابات 84 به اوج خود رسید که محصول آن یک بسته نظری تحت عنوان "الگوی زیست مسلمانی"‌بود. این بسته راه‌کاری برای تبدیل تئوری تهیه‌کنندگان آن به حرکت اجتماعی بود که با بررسی عملکرد سه دهه جمهوری اسلامی، کارآمدی نظام را نیازمند تغییرات بنیادین اعلام کرده و هدف گفتمان زیست مسلمانی، را هم تبیین و پیشبرد چنین تغییراتی دانسته بود.

اعضای گروه مشاوران موسوی علاوه بر حضور و همکاری در موسسات مذکور، دارای محافل و جلسات اختصاصی نیز بودند که مهمترین محفل این گروه در سال‌های منتهی به انتخاباتت ریاست جمهوری دهم جلسات پنجشنبه‌ها و اصلی‌ترین جلسات آن در ایام پس از انتخابات جلسات گروه مشاوران نام داشت.

در پی برگزاری همایشی با عنوان ایران در قرن 21 توسط موسسه دانش و پژوهش ایران و بازتاب‌های منفی این همایش در محافل سیاسی، موسوی (در یک جلسه خصوصی) از بهزادیان نژاد درخواست کرد تا جمعی از همفکرانش را سازماندهی کند تا درباره مسائل کشور به بحث و تبادل‌نظر بپردازند. بهزادیان‌نژاد جمع 14 نفره‌ای را سازماندهی و جلسات مستمری را دراین موسسه پایه‌گذاری می‌کند که به جلسات پنجشنبه‌ها معروف شد.

عناصر تشکیل‌دهنده این جلسات از اعضای مؤسسات و گروه‌ها بود و در واقع نقطه تلاقی آنها محسوب می‌شدند. گردانندگان این جلسات، آنها را به چند دوره تقسیم کرده بودند. دوره‌های چهارم و پنجم جلسات موسوم به پنجشنبه‌ها از مهمترین دوره‌های برگزاری این جلسات از نظر سیاسی بود که به ترغیب میرحسین موسوی جهت حضور در صحنه انتخابات اختصاص داشت.

مطابق مستندات موجود، مهمترین مباحث مطرح شده در این دو دوره شامل محورهای زیر بوده است:

نقد عملکرد نظام در طی سالیان گذشته
بررسی جریان‌های فکری (سروش، شریعتی، فردید، گروه‌های چپ غیرمذهبی در ایران و ..)
بررسی اقوام و اقلیت‌های دینی و مذهبی
بررسی قرائتی از اسلام که با چپ جدید همخوانی داشته باشد
بررسی امکان ایجاد چپ جدید در کشور

در جلسات بعدی موسوی بحث جدید و موقعیت آن در ایران را مطرح کرد و با فرض این نکته که جمهوری اسلامی بعد از رحلت امام خمینی (ره) از آرمان‌های اساسی خود فاصله گرفته اعضا به دنبال ارائه مدل جدیدی از حکومت با نگاه سوسیالیسم مذهبی افتاده و در عمل با طرح دیدگاه‌های چپ جدید درصدد عملیاتی کردن این ایده برآمدند.این مباحث مبنای تهیه الگوی زیست مسلمانی قرار گرفت و پیشنهاد شد که به جای استفاده از عبارت چپ جدید از قرائت امام خمینی از اسلام استفاده شود.

نکته بسیار مهم این است که سنگ بنای پروژه کودتای مخملی دقیقا در همین جلسات گذاشته شد. یکی از اعضای حاضر در این جلسه در یکی از اولین جلسات به لزوم بازپس‌گیری مواضع از دست رفته اصلاح طلبان از جمله بسیج، مردم، مساجد و دانشجویان اشاره کرد و برای این منظور ساماندهی جنبشی جدید را پیشنهاد می‌کند.

در جلسات بعدی بر مبنای این پیشنهاد اعضا به تحلیل انقلاب‌های رنگین پرداخته و سقوط نظام جمهوری اسلامی را از طریق انقلابی همانند انقلاب سال 57 ناممکن دانسته و در نهایت انقلاب نرم را نقطه آسیب نظام معرفی می‌کنند. بنابر مستندات موجود در این زمینه تیم میرحسین موسوی از مدت‌ها قبل از حدود سال 85 روی موضوع کودتای رنگی ومخملی در ایران فکر و برای عملیاتی کردن آن برنامه‌ریزی کرده بودند.

مجموعه این جلسات که اغلب آنها در زمانی کوتاه و با هدف پیروزی در انتخابات نهم برگزار شد و اصلاح طلبان مدت‌ها قبل از آن تعبیر به مرگ و زندگی کرده بودند، به یک سلسله طراحی‌های سیاسی و امنیتی انجامید که فتنه 88 در واقع سرجمع آنها بوده است. خلاصه برخی از مهمترین طراحی‌های انجام گرفته در این جلسات چنین است:

1- تدوین مانیفست براندازی در حزب مشارکت:

پس از انتخابات 22 خرداد سندی محرمانه با عنوان سند تأملات راهبردی در منزل یکی از اعضای حزب مشارکت کشف شد که تمامی صفحات آن مهمور به مهر حزب مشارکت بود. سند تاملات راهبردی نظام، سندی رسمی و دربرگیرنده نگاه حزب منحله مشارکت به نظام جمهوری اسلامی و برنامه‌های آینده آن به عنوان یک حزب سیاسی است.

محتوای این سند نشان دهنده بی‌اعتقادی عمیق حزب مشارکت به مبانی نظام و برنامه‌ریزی تفصیلی آن جهت ضربه زدن به ساختار نظام است.

به گونه‌ای که می‌توان فتنه 88 را نسخه اجرایی آن دانست. سند تاملات راهبردی ساختار حقوقی و حقیقی قدرت در نظام را به مثابه نظام سلطانی و دیکتاتوری ارزیابی و تاکید می‌کند که باید به این ساختار ضربه زد و آن را شکست. همچنین تاکید می‌کند که به وجود آمدن هر گونه تهدید برای کلیت نظام جمهوری اسلامی برای حزب مشارکت و مجموعه اصلاح طلبان فرصتی است که باید از آن برای چانه‌زنی با نظام و گرفتن امتیازهای بیشتر استفاده کنند.

2- زیر سؤال بردن پیشاپیش سلامت انتخابات با مطرح کردن احتمال وقوع تقلب: در همین راستا و با هدف اعتماد زدایی از نهادهای رسمی ناظر بر انتخابات، کمیته صیانت از آرا تشکیل و توسط افرادی چون مهدی هاشمی به فناوری‌های پیشرفته مجهز شد.

بهزاد نبوی در این مورد گفته است بحث صیانت از آرا همیشه و خصوصاً پس از آنکه احساس می‌شد وزارت کشور و شورای نگهبان هم موضع نیسنند در بین اصلاح طلبان مطرح بود.

مصطفی تاج‌زاده نیز در نمایشگاه مطبوعات 1387 طی اظهاراتی علنی می‌گوید: چنانچه فاصله آرا کاندیداها زیاد باشد قطعا تقلب رخ داده است. در همین راستا ابطحی نیز در اعترافات خود گفته است اصلاح طلبان برای باخت احتمالی برنامه‌ریزی کرده بودند که از ماه‌ها قبل مسئله تقلب را مطرح کنند. کمیته صیانت از آرا تشکیل دهند که اگر رای نیاوردند از آن استفاده کنند تاحداقلی انتخابات را به مرحله دوم بکشانند. جالب‌تر از همه اظهارنظر مربوط به مهدی هاشمی است که در 20 خرداد 88 است که به زنگنه می‌گوید همه چیز را برای صیانت از آراء آماده کرده و یک اتاق جنگ درست کرده‌ام.

مقصود مهدی هاشمی در این جا پروژه‌ای است که می‌توان آن را پروژه ارتباط پیامکی خواند چند روز پیش از انتخابات پروژه‌ای منبی بر اینکه پیامکی لحظه به لحظه با نمایندگان موسوی حاضر در پای صندوق‌های رای که توسط مهدی هاشمی طراحی و نرم افزاری هم برای آن نوشته شده بود کشف شد.

این پروژه جهت رصد مستمر و دائمی حوزه‌های اخذ رای و ابطال آرای صندوق‌هایی که رای موسوی در این پایین بود پیش‌بینی شده بود که در شب 21 خرداد مورد ضربه اطلاعاتی قرار گرفت و خنثی شد. نکته مهم در اینجا این است که جریان فتنه در ایام انتخابات سال 88 کاملا نسبت به این موضوع که تقلبی صورت نگرفته و باخت موسوی محصول عدم اقبال مردم به او بوده علم کامل داشت اما با هدف استفاده از ظرفیت وی برای انجام پروژه کودتای مخملی و به خیابان کشاندن بخشی از مردم به طور سیستماتیک و سازماندهی شده بحث تقلب را به وی القا کرد.

به عنوان نمونه یافته‌های اطلاعاتی مفصلی وجود دارد که نشان می‌دهد مجموعه نظرسنجی‌های ارائه شده به موسوی از جانب مهدی هاشمی جعلی و با هدف آماده کردن ذهن وی برای طرح بحث تقلب بوده است.

همچنین یک کد اطلاعاتی دیگری وجوددارد که نشان می‌دهد یکی از استراتژیست‌های برجسته جریان دوم خرداد یک هفته قبل از انتخابات می‌گوید: علاوه بر این افرادی مانند محمد خاتمی و موسوی خویینی‌ها قبل از انتخابات به صراحت گفته بودند که عقیده ندارند نه موسوی و نه هیچ کس دیگر قادر به پیروزی بر احمدی‌نژاد باشد و تاکید کرده بودند که دولت وی تکرار خواهد شد.

بنابر این طرح موضوع تقلب از جانب سران جریان اصلاحات یک دروغ گویی عمدی با هدف پیشبرد پروژه کودتای مخملی بوده است نه شبهه‌ای که آنها مایل به رفع آن باشند.

3- حذف احمدی‌نژاد به هر قیمت: یکی از استراتژی‌های توافق شده در جلسات محفلی جریان فتنه این بود که به هر قیمت ممکن مانع تکرار دولت نهم شوند. ادبیات فتنه‌گران در این مورد به گونه‌ای است که می‌توان از آن نتیجه گرفت هدف نهایی آن ها این است که به دولت بسنده نکنند و نظام را به تسلیم در مورد مطامع خود وادار نمایند. در واقع حذف احمدی‌نژاد اساسا به این دلیل به عنوان هدف اصلی انتخاب شد که تصور می‌کردنتد حذف او به معنای ارد آمدن یک ضربه اساسی به نظام است. حسین مرعشی در این مورد میگوید: تنها چیزی که برای ما اهمیت دارد فقط رای نیاوردن احمدی‌نژاد است تاج‌زاده نیز در گفت‌وگو با ابطحی گفته است: ‌اگر هیچ کدام (کروبی و موسوی) قبول نکردند که به نفع دیگری کنار بروند مهم نیست. ما فقط اگر بتوانیم احمدی‌نژاد را از صحنه خارج کنیم، کار خوبی کرده‌ایم.

4- سیاه نمایی و تخریب کلیت نظام و ارائه فضای یاس‌آلود توسط کاندیداهای معترض

مهمترین جبنه این محور از سند تاملات حزب مشارکت این بود که با اتهام زنی سازمان یافته و دروغ گو خواندن دولت آن را نزد افکار عمومی ناکارآمد و بی‌اعتبار جلوه دهند و زمینه را برای باور پدیر کردن دروغ بزرگ تقلب که بنا بود که بعدا گفته می‌شود فراهم آورند. علاوه بر این مطابق مستندات موجود برخی از چهره‌های شاخص جریان اصلاحات مکرار به میر جسین موسوی القا می‌کردند که دولت را دروغگو خطاب کند تا به تعبیر یکی از آنها (سعید حجاریان) کار به جایی برسد که حتی اگر دولت گفت ماست سفید است هم کسی باور نکند.

5- برنامه‌ریزی منسجم جهت ایجاد جنبش‌های اجتماعی فراگیر و خیابانی کردن آنها

این امر با هدف توانمندسازی جبهه معارض نظام و تشدید بحران‌های امنیتی به گونه‌ای که نظا ناچار شود برای مهار آن به مخالفان امتیاز بدهد انجام شد. گواه این مطلب درج مقاله‌ای در روزنامه کلمه در تاریخ 6/3/88 با عنوان "آن موج که به هوا خاست" به قلم محمدرضا تاجیک است که صراحتا به تائید آشوب‌های خیابانی می‌پردازد.

وی در این مقاله و در پوشش بحثی نظری نوشته است:‌خیابان جایی است که در آن نظم و نظام مسلط به چالش کشیده می‌شود و مشروعیت و مقبولیت آن مخدوش می‌شود.

اعترافات برخی از طراحان این موضوع نشان می‌أهد که باور سران فتنه این بوده است که فقط در صورتی که فضا را امنیتی کرده وحجم زیادی از مردم را به خیابان بکشانند می‌توانند از نظام امتیاز بگیرند لذا بنا داشتند به هر قیمت ممکن این کار را انجام بدهند.

تعبیر یکی از بازداشت‌شدگان در این مورد این است که بنا داشتیم به هر قیمت ممکن اینکار را انجام بدهند. تعبیر یکی از بازداشت‌شدگان در این مورد این است: که بنا داشتیم به هر قیمت ممکن مردم را به خیابان بیاوریم حالا اگر باختیم به بهانه تقلب و اگر بردیم به بهانه جشن.

یافته‌های نهادهای مسئول نشان می‌دهد که موضوع مناظره‌های انتخاباتی- اگرچه در آنها خطاهایی رخ داد فقط یک عامل فرعی بوده و جریان اصلاح طلب با اهدافی که به آنها اشاره کردیم بنا داشته به هر شکل ممکن بخشی از مردم را به خیابان بکشانند و آن را به سمت درگیری با نظام سوق دهد.

بر اساس شواهد و اعتراف مستدل متهمین کودتای انتخاباتی در ایران کاملا از پیش طراحی شده و طبق جدول زمانبندی و مراحل کودتای مخملی پیش رفته بود به گونه‌ای که بیش از 100 مورد 198 مورد دستورالعمل‌های جین شارپ، برای کودتای مخملی اجرا شده بود با بررسی کلی جریان فتنه مشخص می‌گردد یکسری افراد در این سناریو نقش فعال‌تری را ایفا می‌کردند.

یک آمار کاملا مستند موجود نشان می‌دهد دستگاه‌های اطلاعاتی و قضایی در چند ماه اوج فتنه 32 عضو موثر نفاق، 12 عضو فعال نهضت آزادی، 15 عضو برجسته بهائیت، 7 چپ مسلح مارکسیست، 9 جاسوس بسیار فعال، 3 عضو گروهک تندر، 2 سلطنت طلب، 3 تروریست مرتبط با رادیو فردا و یک ملی مذهبی را دستگیر کرده‌اند که همه آنها تاکید دارند به دلیل مناسب دیدن شرایط در اثر اقدامات موسوی، کروبی،‌خاتمی و... دست به ارتکاب جنایت علیه ملت ایران زده‌اند.

و آخرین نکته تلاش برای برقراری پیوند ارگانیک با خارج از ایران از جانب سران فتنه است. مستندات قطعی اطلاعاتی موجود نشان می‌دهد موسوی، کروبی و خاتمی در جلساتی که در تابستان 1389 برگزار شده رسما افرادی را به نمایندگی از خود در خارج از ایران معرفی نموده‌اند و این افراد اکنون در چارچوب تشکلی به نام شورای هماهنگی راه سبز امید در ارتباط مستمر و دائم با سرویس‌های اطلاعاتی بیگانه هستند.

تشکیک در سلامت انتخابات دو ماه قبل از انتخابات از تریبون نماز جمعه بهترین زمینه برای بهره‌برداری جریان فتنه بود.

میرحسین موسوی از عواملی بود که بیشترین نقش را در اجرای فتنه داشت در آستانه انتخابات طی مصاحبه‌ای با مجله تایم با اشاره به اینکه هدف فراتر از پیروزی در انتخابات است موضع خود مبنی بر عناد با نظام را نشان داد و اعلام کرد: تجمعات خیابانی چشمگیر هفته‌های گذشته احتمالا ماهیت ساختار قدرت را به نحوی بنیادین دگرگون خواهد ساخت.

در واقع دگرگونی و تغییر در ساختار قدرت با فشار بر رهبری در جهت پذیرش بیشتر افکار عمومی رخ خواهدداد. وی همچنین ادامه می‌دهد: تغییرات مدت‌هاست که آغاز شده است.

تنها گوشه‌ای از این تغییرات به پیروزی در انتخابات مربوط می‌شود و بخش‌های دیگر تغییر ادامه خواهند یافت و هیچ عقب گردی در کار نخواهد بود.

موسوی در راستای برنامه‌های از پیش طراحی شده به ابیاری بذر تردید کاشته شده در دل مردم توسط دیگران پرداخت و با هدف القای جعل و تقلب در انتخابات و تشویش اذهان عمومی طبق یک الگوی انقلاب رنگی، خود را پیروز انتخابات معرفی کرد و هر نتیجه‌ای غیر از آن را نشان دهنده تقلب مطرح کرد و از هیچ تلاشی جهت آماده سازی اذهان برای درگیری و آشوب فراگذار نکرد آنچنمان که در بیانیه ستاد انتخابات وی قبل از برگزاری انتخابات آمده است: پیروزمندان انتخابات آینده نیازی به ایجاد درگیری و تشنج ندارند.

همچنین بر اساس اعترافات بدست آمده از متهمین مجریان این جریان با اعتقاد به عدم امکان تقلب از چند ماه پیش از برگزاری انتخابات خط تقلب در انتخابات را در کانون توجهات خود قرار دادند و به گونه‌ای زمینه چینی کردند که اگر کاندیدای مورد نظر آنان در انتخابات پیروز نشد این حرکت را یک کودتا در آرای مردم تلقی کنند.

موسوی خوئینی‌ها در تصریح هدف از این برنامه بیان کرده است: ما نباید فتیله‌ی بحث تقلب در انتخابات را پایین بکشیم چون موقع جر زدن لازم می‌شود. در این راستا می‌توان به تشکیل کمیته صیانت از ارا توسط مهدی هاشمی با هدف اعتماد زدایی از نهادهای رسمی ناظر بر انتخابات و مصاحبه تلویزیونی نزدیکان هاشمی یک روز قبل از انتخابات و غیره اشاره نمود.

موسوی بلافاصله بعداز انتخابات به مدد رسانه‌های بیگانه و اپوزیسیون و شبکه‌های اجتماعی خود با کوبیدن بر طبل خط امامی بودن با انتشار بیانیه‌های متعدد غیرقانونی و کذب اقدام به زیر سؤال بردن انتخابات و دولت قانونی دعوت به ادامه آشوب‌ها، القای بی‌اعتمادی به نظام آموزش و مدیریت شبکه سازی اجتماعی نمود.

به نظر می‌رسد یکی از اهداف انتخاب موسوی برای انتخابات ریاست جمهوری دهم از سوی جبهه طرفدار موسوی با توجه به تجربه استعفا موسوی در زمان حضرت امام خمینی مبنی بر مقابله با رهبری این بود که وی در صورت شکست در پرده آخر با طرح ادعای تقلب باز هم عده‌آی (هر چند اندک) را فریب داده و به خیابان بکشد تا با متشنج کردن اوضاع و کشته گرفتن از مردم بی‌گناه و مسائل بعدی آن به بهانه خون خواهی و قیام برای دفاع از مظلوم، اغتشاشات را دامن زده تا به فتنه‌ای تبدیل شود.

سپس از این راه رهبری را تحت فشار قرار داده و در این میان افراد موجه نیز با نامه‌های سرگشاده و یا سکوت خود آتش این فتنه را شعله‌ور کرده و رهبری را به پذیرش خواسته‌های خود وادار کنند.

با وجود آنکه موضع محمد خاتمی پیش از انتخابات مبنی بر این بود که در ایران تقلب ممکن نیست با اقدامی زیرکانه در راستای تحقق پروژه القای تقلب روز جمعه 22 خرداد هنگام انداختن رای خود به صندوق یعنی در حالی که هنوز چند ساعت بیشتر از آغاز رای‌گیری نمی‌گذشت ذهن‌ها را برای پذیرش ادعای تقلب آماده کرد: همه شواهد امر حاکی است موسوی انتخابات را برده است اما من پیش گو نیستم.

از این زمان به بعد خاتمی مطابق الگوی رفتاری پیشین خود با وجود پیاده سازی سناریوی غرب خود را از مظان اتهام دور نگه داشت.

وی هیچ گاه در مواضع سخنرانی‌ها و بیانیه‌هایش از واژه تقلب استفاده نکرد اما با پیشنهاد تشکیل کمیته بی‌طرف که بعدها با عنوان طرح رفراندوم ارائه کرد بخش دیگری از این سناریو را به اجرا درآورد.

پس از حوادث روز عاشورا که شکست فتنه بر همگان مبرهن گشت، خاتمی با ادبیات متفاوتی سخن گفت: انشاءالله امسال هم ایرانیان با هر گرایش و موقعیتی سی و یکمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی راگرامی خواهند داشت امری که به طور قطع متعلق به یک جناح یا بخش خاصی از جامعه نیست.» این سخنان خاتمی در حقیقت اجرای یکی از دستور‌العمل‌های ارائه شده در فرمول "جین شارپ" مبنی بر عقب‌نشینی بعد از ناکامی فتنه است.

«مهدی کروبی» نیز یکی دیگر از بازیگران اصلی فتنه 88 بود، گر چه نمی‌توان او را از طراحان اصلی "فتنه" نام برد ولی وی نقش مهمی در اجرای این سناریو جهت براندازی نرم ایفا نمود.

تا حدود دو ماه پیش از انتخابات، کروبی عمده تلاش سیاسی خود را بر مرزبندی با جناح تندرو جبهه اصلاحات قرار داد و تلاش می‌کرد تمایز میان خود و آنها را شفاف کند اما با نزدیک شدن به انتخابات وضعیتی کاملاً متفاوت پیدا کرد و با وجود آنکه خود یکی از کاندیداتورهای ریاست جمهوری دهم بود، در جبهه حامیان موسوی قرار گرفت.

مبارزه کروبی در این جبهه پس از انتخابات شدت گرفت، او که تا هنگام رأی‌گیری هم تأکید بر سلامت انتخابات داشت، پس از انتخابات به عنوان یکی از عاملان همیشه در صحنه فتنه، با نامه‌ها و بیانیه‌های خود مبنی بر شبهه‌افکنی و تردید‌افکنی در خصوص سلامت انتخابات، القای عدم مقبولیت و مشروعیت دولت و ابطال انتخابات، آتش بیار معرکه شد.

علاوه بر این کروبی در طرح کشته‌سازی فتنه و حمایت از اغتشاشگران بازداشت شده به منظور موج‌سواری بر احساسات مردم به خوبی نقش‌آفرینی نمود.

بررسی‌ها حاکی از آن است که تلاش‌های کروبی و برخی اطرافیان وی در حوادث پس از انتخابات، به منظور خروج کروبی از انزوای شدید برآمده از انتخابات (330 هزار رأی) و نشان دادن این موضوع بود که او هم‌چنان مهم و اثرگذار است.   ادامه دارد...


 
<      1   2   3   4   5      >
 
 
 

موضوعات وبلاگ

 

درباره خودم

 

حضور و غیاب

 

آوای آشنا

 

اشتراک