بازدید امروز : 34
بازدید دیروز : 159
به نام خدا
اغلب ما ، خدا را به حمل اولی ومفهومی عبادت می کنیم ،بیاییم او را به حمل شایع ومصداقی عبادت کنیم ،در فعالیتها،در نماز ،در تفریح وهمه ی زندگی ،حالت قیومیت را درک کنیم ،اینکه هم ی عوالم وجود از اوست ،همه ،از ذات اویند وهستیشان را وامدار اویند ،قائم به ذات کبریایی اند .
انسان اگر درک کند که معلول محض ،فقیر ذاتی ووابسته ی به آن ذات مقدس بی نهایت است ،بینش وکشش او به زندگی ،الهی ونورانی می شود ،خود را دائما در محضر او جل وعلا می یابد .
مدتی است لطف خدا شاملم شده وتوفیق رفیق راه گشته ،در درس استاد بزرگوار وحکیم متأله حضرت آیت الله آقای ممدوحی که از شاگردان مرحوم علامه طباطبایی(ره)هستند ،شرکت می نمایم ،این درس که با حدود سی نفر از اساتید وعلاقه مندان به فلسفه ی اسلامی در مدرسه ی حضرت آیت الله بروجردی (خان)تشکیل می شود ،حول «السفر الثالث فی العلم الالهی» جلد ششم کتاب «الحکمةالمتعالیة»(اسفار) حکیم الهی مرحوم آخوند ملا صدرا است .
ایشان امروز داستانی را مشافهتا (مستقیم و از لبهای مرحوم علامه ی طباطبایی)بیان کردند که نشان از درک مرحوم علامه ازحقیقت قیّومیت الهی در همه ی زندگی واز جمله رزق و روزی دهندگی خداوند ، دارد
تذکر این نکته ضروری است : اینها حقایقی است که اگر آن را درک نمی کنیم حداقل انکار نکنیم ،البته این به معنای عدم تلاش و فعالیت نیست ،چشمه هایی از عمق درک مرتبه ی قیومیت خداوند است.
«در نجف ،قبرستان وادی السلام سابقا اندازه ای بالا تر از خیابان بود ،همینکه قدم بالا گذاشتم باغ بزرگ وزیبایی دیدم که چند نفر از دوستانم نشسته بودند ،یکی از ایشان به من خطاب کرد که آقای سید محمد حسین در دنیا مقداری به شما بدهکار بودم می خواهم به جای آن مقداری برنج به شما بدهم ،گفتم چیزی که آن را حمل کنم ندارم ،گفت عبایت را پهن کن ،عبایم را انداختم واو مقداری برنج ریخت ،بیدار شدم در کنارم مقداری برنج بر روی عبایم دیدم».
قدرت درک حقایق هستی را به ما عنایت نما ،خدایا قبل از اینکه با قالب جسمی وبدن مادی بمیریم ما را به مقام انتباه برسان ،اذا ماتوا فانتبهوا.اللهم ارزقناه
ترک گناه ومعصیت ومیراندن صفات غیر الهی ،قدرت فوق العاده ای دارد در انقطاع الی الله .
(قابل ذکر است که حضرت آیت الله ممدوحی عضو جامعه ی مدرسین و نماینده ی کرمانشاه در مجلس خبرگان واز اساتید مبرّز سطوح عالی حوزه ی علمیه ی قم می باشند ) ./. من الله التوفیق - طالب پور
به نام خدا
در هر گروه وحزب وطایفه ای یافت شوند کم شان هم زیاد است کاری به چپ ،راست ،اصولگرا ، اصحاب فتنه و پیاده نظامشان ومجریان جریان انحرافی و... نداریم .
آیا دیده اید :
جاهلان عالم نما
صوفیان عارف نما
متفلسفان فیلسوف نما
فرصت طلبان خادم نما
متحجران عاقل نما
خائنان اصلاح طلب نما
مخالفان موافق نما
منافقان مؤمن نما
تاریک دلان روشنفکرنما
دیکتاتورهای قانون مدارنما
محافظه کاران اصولگرا نما
ظالمان مظلوم نما
نبود های بودنما
تفریط گرایان حق جو نما
کافران مسلمان نما
کم های بیشمارنما
خارج نشینان ایرانی نما
مصلحت اندیشان ولایت محورنما
ساکتین زرنگ نما
رابطه اندیشان ضابطه مند نما
ایدئالیستهای رئالیست نما
غرب گرایان اسلام دوست نما
بت های خدا نما
مغروران متواضع نما
بد اخلاقان اخلاق مدار نما
غاصبان مالک نما
دشمنان دوست نما
علّافان کوشا نما
بدبختان خوشبخت نما
نمود های بودنما
عجولان صبور نما
افراط گرایان اعتدال محور نما
مجرمان بیگناه نما
جهنمیان بهشت نشین نما
و...
امان،الامان، خدایا پناه بر تو
خدایا ،مارا پیرو ولایت، قرار بده
بر دین مان ثابت قدم بدار
مشمول ادعیه ی زاکیه ی امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف بفرما . طالب پور
به نام خدا
دنیا تا بوده چنین بوده وتا هست همین گونه است چون دار تزاحم است :
برخی می آیند ومی نویسند خداپسند
برخی می آیند ومی نویسند شیطان پسند
برخی می آیند ومی نویسند برای خودشان
برخی می آیند ومی نویسند برای خود شیرینی
برخی می آیند ومی نویسند برای افزودن آمار
برخی می آیند ومی نویسندبرای جنجال وشورش
برخی می آیند ومی نویسند برای فشار
برخی می آیند ومی نویسند برای امنیت
برخی می آیند ومی نویسند ضد امنیت
برخی می آیند ومی نویسند برای ولایت
برخی می آیند ومی نویسند ضد ولایت
برخی می آیند ومی نویسندبرای خداحافظی
برخی می آیند ومی نویسند...
{در آستانه ی 19دی منتظر سخنان حکیمانه ،ولایی وراهگشای
رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای حفظه الله هستیم .}
پاسداشت 19 دی :
روز نوزدهم دی ماه، یادآور حماسه بزرگ و با شکوهی است که برگ دیگری از کتاب زرین انقلاب اسلامی را رقم زد. 19 دی سالروز قیام خونین مردم قم است؛ همان روزی که در تاریکی استبداد و ستم روزنه ها را به سوی روشنایی گشود و روند انقلاب را به گونه ای شکل داد که طومار دو هزار و پانصد ساله نظام شاهنشاهی در مدت زمان کوتاهی در هم پیچیده شود. این روز بزرگ و به یاد ماندنی را گرامی می داریم و بر شهیدان و ایثار گران این حماسه جاوید درود می فرستیم .
پس از قیام خونین 15 خرداد 42 نام قم به عنوان مرکز اصلی و هدایت کننده مبارزات بر سر زبان ها افتاد و پس از چهارده سال، قیام 19 دی 56 که آن را «جرقه انقلاب» نیز نامیده اند بار دیگر موجب قیامی همگانی و مبارزاتی گسترده شد.
در روز هفدهم دی ماه سال 56 مقاله ای با عنوان «استعمار سرخ و سیاه»، با امضای احمد رشیدی مطلق در روزنامه اطلاعات درج گردید. نویسنده این مقاله، که در سالروز کشف حجاب به چاپ رسید، به حضرت امام خمینی (ره) اهانت کرده بود. با این که برای اولین بار نبود که عوامل نظام ستمشاهی به حضرت امام (ره) اهانت می کردند و این بار حتی اهانت به طور صریح صورت نگرفته بود، امّا جرقه ای در شهر مقدس قم زده شد که به قیامی خونین و تاریخ ساز مبدل گردید. این مقاله احساسات و عواطف مردم را نسبت به رهبر و مقتدایشان - که در تبعید به سر می برد - برانگیخت و خشم و انزجار عمومی از نظام را به همراه داشت.
از عواملی که در شکل گیری قیام نوزده دی و تسریع شکل گیری انقلاب نقش مهمی داشت، شهادت فرزند گران قدر امام بود. شهادت سید مصطفی خمینی (ره) موجی از انزجار و نفرت را نسبت به نظام در بین مردم برانگیخت ؛ چرا که آن را اقدامی از سوی نظام دیکتاتوری و به دستور شخص شاه می دانستند. به همین دلیل مجالس گرامی داشت حاج آقا مصطفی به صحنه های مبارزه علیه نظام ستمشاهی و حمایت از امام تبدیل می شد. در همین محافل بود که مردم به پاس مجاهدت ها و رنج هایی که رهبرشان متحمل گردیده بود، به او لقب «امام» دادند. پیام ها و سخنان امام (ره) در آن ایام شعله های انقلاب را فروزان تر و مردم را بیدارتر نمود. نظام که از روی آوردن همه جانبه مردم به رهبرشان خشمگین شده بود در اقدامی عجولانه، با چاپ مقاله ای توهین آمیز شخصیت حضرت امام (ره) را زیر سؤال برد.
این اقدام تاوان سختی برای نظام شاهنشاهی به همراه داشت و به قیام بزرگی علیه حکومت جور انجامید.
درباره نویسنده ی مقاله حرف های فراوانی به میان آمده است. ولی آنچه از اسناد و مدارک و اعترافات کارگزاران نظام پلید پهلوی بر می آید، این است که شاه در چاپ آن نقش اساسی داشته است. محافل مطبوعاتی آن را به داریوش همایون، وزیر اطلاعات وقت نسبت می دهند. وی در خاطرات خود می گوید: «مقاله از وزارت دربار سرچشمه می گرفت. این مطلب که شاه روایت اولیه مقاله را نپسندید و گفت باید تندتر بشود، درست است».
اولین حرکت اعتراض آمیزدربرابرانتشارمقاله موهن در روزنامه اطلاعات،توسط روحانیت ومردم قم،فردای انتشار آن یعنی روز هیجدهم دی ماه شکل گرفت. در این روز دروس حوزه تعطیل شدومراجع نیز درس خودراتعطیل نمودند. پس از آن بازار قم هم به حوزه ملحق گردید ومردم به همراه علما و روحانیان به منزل مراجع می رفتندوآمادگی خودرابرای اقدام علیه این حرمت شکنی اعلام می نمودند .مراجع هم با سخنان خود، ضمن آرام ساختن مردم وروحانیت وتسلی دادن به آنها،علاوه برمحکوم ساختن نظام در این اقدام توهین آمیز بر ادامه مبارزه واعتراض ها تاکید نمودند.
مردم و علما صبح روز هجدهم دی ماه به سمت منزل آیت الله گلپایگانی حرکت کردند. خیلی زود محوطه درونی و بیرونی منزل ایشان از جمعیت پر شد. آیت اللّه گلپایگانی با چهره ای غمگین و افسرده وارد می شوند. پس از این که ایشان آیه استرجاع (انا لله و انا الیه راجعون) را می خواند بغض مردم می ترکد وصدای گریه از هر سو بلند می شود .آیت اللّه گلپایگانی ادامه می دهند: «ما هم از وارد شدن این ضایعه بزرگ بر جامعه روحانیت و بر فقه و اجتهاد خبردار شدیم. این ها اشتباه می کنند ؛ این ها فکر نکنند، ما دیگر سکوت کرده ایم و چیزی نخواهیم گفت و دست بر می داریم. این ها باید بدانند که اگر سر نیزه را حتی به زیر گلوی ما بگذارند، ما حرفمان را می زنیم».
صبح روز نوزدهم دی ماه 1356 ( برابر با بیست و نهم محرم 1398)، با تعطیل شدن بازار قم در حمایت از حوزه و محکوم کردن اقدام نظام و نیز ادامه تعطیلی دروس حوزه، جمعیت زیادی در مسجد اعظم گرد آمدند. رفتن به منازل آیات پی گرفته شد و به ترتیب آقایان آیت الله میرزا هاشم آملی، علامه طباطبائی، آیت الله وحید خراسانی و آیت الله مکارم شیرازی برای مردم سخنرانی و از حضرت امام خمینی (ره) حمایت نمودند.
در بعد از ظهر نوزدهم دی ماه 56 آیت الله نوری همدانی سخنرانی کردند. مردم پس از سخنان ایشان آرام و بی سر و صدا به طرف منزل آیت الله مشکینی به راه افتادند. جمعیتی بیش از ده هزار نفر که در آن ایام خفقان و اضطراب جمعیت بسیار زیادی بود، با عزمی راسخ و اراده ای پولادین بر آن بودند تا قدرت پوشالی نظام شاهنشاهی را در زیر گام های استوارشان خرد کنند. مردم به توصیه آیات و مراجع، آرام راهپیمایی می کردند و فریادها در حنجره ها به دنبال راه گریزی می گشت. بعدها سخنرانان مذهبی از این سکوت بهره برده، رژیم را آماج حملات خود قرار دادند که چرا به روی مردمی که حتی شعار نمی دانند آتش گشود.
ساعت حدود 30/4بعد از ظهر نوزده دی، مأموران شهربانی و ساواک که در یکی از میادین قم راه مردم را سد کرده بودند به دنبال یک برنامه ساختگی، با شکستن شیشه بانک به سوی مردم بی دفاع که حتی شعار هم نمی دانند، آتش گشودند. مردم نیز که ترسی به دل نداشتند با چوب و پرتاب سنگ، در برابر تیر و گلوله شجاعانه مقاومت کردند. با مشاهده اولین شهید، خشم و نفرت مردم نسبت به نظام بیش از پیش شد و ترس و وحشت از دل ها رخت بر بست . جمعیت با شعار «اللّه اکبر» و «لا اله الا اللّه» و با در دست داشتن سنگ و چوب به سوی عمّال شاه سرازیر شد و درگیری به اوج خود رسید.
غروب روز نوزدهم دی ماه، شفقْ سرخ و گلگون بود و فضای شهر پر از غم و غربت شده بود. همه جا پر از مأموران شهربانی بود و تظاهر کنندگان پراکنده شده بودند. تنها چیزی که در منطقه درگیری به چشم می خورد عبا، عمامه و کفش هایی بود که از روحانیان و مردم به جا مانده و آغشته به خون بود.
در مورد شهدا و مجروحان قیام 19 دی آمار دقیقی در دست نیست .آن گونه که از گفته ها و نوشته های شاهدان عینی برداشت می شود خیلی از مجروحان از ترس ساواک (سازمان اطلاعات وامنیت کشور)به بیمارستان مراجعه نکرده بودند؛ زیرا در آن زمان، ساواک،تظاهر کنندگان زخمی را با زنجیر به تخت بیمارستان می بست تا پس از بهبودی آنها را به ساواک منتقل نمایند. احتمال این که خانواده شماری از شهدا از ترس ساواک شهدای خود را مخفیانه به خاک سپرده باشند، ضعیف نیست. به هر تقدیر شمار مجروحان بسیار زیاد بود، اما تنها نام پنج شهید به ثبت رسیده است که سه تن از آنان طلبه، یک نفر جوان و دیگری نوجوانی سیزده ساله است.
ویژگی خاص قیام نوزده دی شرکت و همکاری همه اقشارمردم بود. این قیام نیز همچون همیشه با رهبری روحانیت شکل گرفت، اما اگر حمایت و پیوستن مردم به روحانیت نبود، به پیروزی نمی رسید. پس از این که علما دروس حوزه را تعطیل کردند، اقشار مختلف مردم نیز به آنان پیوستند. بازاریان با تعطیل کردن بازار قم، نقش عمده ای در اعتراض به اقدامات نظام داشتند.
به دنبال قیام 19 دی، نهضت به شهرهای دیگر کشیده شد و حماسه چهلم ها شکل گرفت. تبریز، یزد، جهرم، تهران، مشهد و شهرهای دیگر کشور شاهد قیام هایی خونین در گرامی داشت شهدا بودند.
19 دی نقطه عطفی در نهضت اسلامی مردم به رهبری امام خمینی(ره) بود که مشعل انقلاب را شعله ور ساخت و پیروزی علیه حکومت طاغوت را به ارمغان آورد.
امروز نسل نوزده دی رسالت و وظیفه ای بس سنگین و مهم بر دوش دارد. این نسل علاوه بر درک دوران مبارزه و جهاد علیه طاغوت، آفریننده زیباترین جلوه های ایثار و فدا کاری در هشت سال دفاع مقدس بوده و علاوه بر آن مدیریت و گردش امور اجرائی نظام را از آغازین روزهای پیدایش حکومت اسلامی بر عهده داشته است. انتقال روحیه و انگیزه های مبارزاتی و اعتقادی که باعث آفرینش قیام 19 دی و پیروزی انقلاب گردید، به نسل امروز و جوانان نسل سوم وچهارم ، اصلی ترین و مهم ترین وظیفه نسل 19 دی می باشد. بی شک بقای آینده نظام اسلامی در گرو انتقال تاریخ پر شکوه گذشته انقلاب به نسل آینده است.
نوزده دی ماه یادآور تکبیرهایی است که در برابر شلیک هر گلوله، فضای کفرآلود آن زمان را می شکافت و چون تیری بر قلب طاغوت می نشست.
یاد شهدای مظلوم و گلگون کفن قیام 19 دی و تمامی شهدای اسلام و انقلاب را گرامی می داریم و خالصانه ترین درودها را به روان پاکشان تقدیم می کنیم./.
برای اطلاع بیشتر رجوع کنید به : هفته نامه نوزده دی (ویژه نامه)
و کتاب حماسه نوزده دی.
بسم الله الرحمن الرحیم
قابل توجه فعالین عرصه های فرهنگی ،سیاسی و اجتماعی
ولی امر مسلمین حضرت آیت الله خامنه ای حفظه الله
در مورد هوشیاری درعملکردها وموضع گیری ها
«گاهى اوقات، دشمن کار را به گونهاى ترتیب مىدهد که حرف حقى، از زبان یک نفر صادر بشود! دشمن، ناحق و باطل است، پس چرا مىخواهد این حرف حق از زبان آن شخص صادر بشود؟ چون مىخواهد پازل خودش را کامل کند. این پازل از صد یا دویست قطعه تشکیل شده؛ یک قطعهاش هم همین حرف حقى است که آن شخص باید بزند تا این پازل را کامل کند! اینجا این حرف حق را نباید زد. پازل دشمن را کامل نباید کرد. در این حد هوشیارى لازم است! بله، وارد سیاست بشوید و فکرِ سیاسى کنید؛ اما بسیار هوشیار. دشمن نباید بتواند از هیچ حرکت و اظهار و موضعگیرى شما استفاده کند. این، اصل اول و یک "خط قرمز" است.»
به نام خدا
امواج هدف دار تحریم ها وتهدید ها بر علیه ایران اسلامی در داخل وخارج کشور ونا امن نمایاندن فضا و استفاده از تاکتیک القاءوحشت وبحران وتشویش افکار ؛نشان از سناریویی دارد که به نظر، اهداف ذیل را در بر داشته باشد :(لطفابادقت مطالعه کنید)
1- تبدیل برنده ی حقیقی منطقه ،(ایران اسلامی) به بازنده ،
2- جلوگیری از الگو بودن ایران در بیداری اسلامی وخود باوری منطقه وجهان،
3- چرخاندن ومتوجه کردن افکار عمومی از اوضاع وخیم اقتصادی وسیاسی دولتهای غربی و بویژه آمریکا در داخل ومنطقه به سمتی دیگر ،
4-سروسامان دادن به اوضاع آشفته ی خود(دول غربی وآمریکا) با فرافکنی،
5- بیرون آمدن آمریکا وغرب از باتلاق وگرفتاری خود ساخته،
6-القاء فکر تجدید نظر وتغییر در برنامه های راهبردی نظام اسلامی ،
(القاءاینکه این برنامه ها ی استراتژیک ایران، به جای افزایش اقتدار وتثبیت حکومت ،با توجه به چالشی بودن ،نا امنی افزایی وبحران آفرینی ، به ضد خود تبدیل شده وعامل تهدید نظام گردیده است)،
7- برنامه ریزی برای مشارکت حداقلی مردم ایران در انتخابات آتی وایجاد روزنه ای برای بهره برداری اصحاب فتنه واصلاح طلبان ومنحرفین ( یعنی پیاده نظام )وبدست آوردن بهانه برای مجاب نمودن نظام ومردم بر بازگشت به صحنه ی سیاسی ،
8- اینکه القاء وجود ناامنی وبحران وخفقان در کشور ،حاشیه ی امنی برای برخی فرصت طلبان ایجاد می کند،
9- القاء اینکه غرب وبه ویژه آمریکا ابرقدرت اند وباید از آنها ترسید ونمی توان در مقابله ی با آنها مقاومت کرد ،لذا تنها راه برون رفت از تهدیدات وتحریم ها وایجاد رونق اقتصادی وسیاسی ،وحل اختلافات داخلی وخفقان ها ،نزدیک شدن؛ مذاکره وارتباط با غرب وآمریکاست،
10- و در نهایت ،کم کردن اعتماد مردم به نظام اسلامی وتضعیف ایمان وباورهای مردم غیور ایران .
اما ناگفته پیداست که تحریم والقاء ناامنی ،بحران،خفقان ،رعب ووحشت در ایران اسلامی تا به حال اثر که نداشته است ، بلکه آنتی تزی بر علیه توطئه گران داخلی وخارجی شده و مردم بصیر ومؤمن ایران اسلامی نشان داده اند ، با وجود برخی مشکلات ،همچنان دوست دار وعاشق اسلام ونظام اسلامی اند ./.
برای شادی ارواح مطهر شهدا صلوات
(اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجّل فرجهم) - حمید طالب پور
به نام خدا
جمع بندی
از مجموعه ی مباحث مطروحه وبررسی حلقه ها ی علمی وعملی در بیست وچند سال اخیر می توان به این تحلیل رسید که جریان توسعه ی سیاسی با گستره ای ساختار شکنانه ،برون گفتمانی وفرهنگ ستیز با برنامه ریزی داخلی وهماهنگی وپشتیبانی خارجی ، در صدد استحاله ی فرهنگی سیاسی وبراندازی حاکمیتی بوده وافراد شاخص را نیز به عنوان ابزار ،در خدمت گرفتند ،بعضی از رؤسای جمهور ،وزرا، وکلا ،اشخاص ،حزبها وگروه هایی که زمانی مدافع سرسخت اسلام ، ولایت فقیه ونظام اسلامی ؛ودشمن جدی دشمنان بیگانه بویژه آمریکای ستمکار وظالم بودند ، با دستاویز قرار گرفتن در این جریان فرهنگی ، سیاسی اجتماعی طی پروسه ای، به چرخشی رسیدند که در مقابل اسلام ونظام اسلامی وارکانش ایستادند وبه واسطه ی گردش حلقه ها ایشان نیز به دگردیسی مبتلا شده ونهایتا توسط مردم مؤمن وبصیر ونظام اسلامی والبته با بی تقوایی و بی تدبیری خویش ،به سرانجام تلخ ریزش مبتلا گردیده؛ واز قطار انقلاب پیاده ،و یا به بیرون رانده شدند .
تذکر این نکته ضروری است که: افراد آزاده وجوانمردان عالم، هیچگاه بدی وانحراف وسقوط کسی را نمی پسندند اما آنگاه که علی رغم نصیحت ،راهنمایی ودلسوزی،این اتفاق افتاد وانحراف وکژی صورت گرفت، مجوز همراهی ویا سکوت در قاموس اموزه های الهی ،دینی و انسانی نیست ،بلکه هدایت انبیاء ورهبران الهی بر دفع این افراد وتفکرات است .
اما عده ای همچنان در دفاع از این جریان فاسد ومنحرف ،با ابزار وقوالب فریبنده ی مختلف ،اصرار دارند تا این تتمه ی رمق شان توسط مردم غیور ورشید وتدابیر عزتمند نظام اسلامی گرفته شود.
البته باید توجه کرد که غفلت ،پراکندگی وخواب آلودگی نسبی برخی نیروهای مخلص نظام وانقلاب اسلامی هم مزید علت این جریانات شد.
ولی آنچه مهمتر است فضل وتوجه خداوند به این نظام مقدس والهی ، درایت ورهبری داهیانه ی انقلاب وهوشیاری وزمان شناسی مردم ایران اسلامی در گذر از گردنه های سخت ونفس گیر بوده است وهمچنان به الطاف خدا ،توکل وبصیرت محتاجیم./.
رفقا ،ما را به خیر نزدیکتر نموده؛ وبا هدیه ی نظرها ویادداشتها،مهمان لطفتان کنید .
{انشاءالله تحلیلی از اهداف فشارهاو تهدیدهای خارجی و تحریم های داخلی (آمدن ونیامدن هاو...)در پست بعدی خواهد آمد.}
من الله التوفیق - طالب پور
به نام خدا
به سند معتبر از امام صادق (ع) روایت شده : «شب پنجشنبه وشب وروز جمعه فرشتگانی از آسمان فرود می آیند که کارشان تا غروب جمعه ،تنها نوشتن ثواب صلوات بر محمد وآل محمد است » (کافی ،ج 3 ص 416 ح 13)
مطابق روایتی مستحب است صلوات به این صورت باشد :
« اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجّل فرجهم ، واهلک عدوّهم من الجن والانس من الاوّلین والآخرین »
( بحار الانوار ج 86 ص 288 ح 20 به نقل از مصباح المتهجد ،شیخ طوسی ،ص 265)./.التماس دعا
به نام خدا
امام خمینی (ره) فرمودند :درست، آنچه امروز برای ما روشن وواضح است ،برای نسلهای آینده مبهم می باشد وتاریخ روشنگر نسل های آینده است وامروز قلم های مسموم در صدد تحریف واقعیات هستند.باید نویسندگان امین این قلم ها را بشکنند. (صحیفه ی نور ج 2 ص 84)
(توجه فرمایید: این حلقه ها را دنبال کنید تا به ارباب آنها دست یابید)
شماره 8)
حلقه ی مشارکت (3)
مروری بر پرونده ی اعضای ارشد حزب مشارکت
3- مصطفی تاج زاده
تحصیل کرده ی آمریکا بین سالهای 54 تا 57 بعداز اخذ دیپلم ؛مایل به مکتب مارکسیسم واز اعضای اصلی حزب مشارکت . سید مصطفی تاج زاده از مؤسسین سازمان منحله ی مچاهدین انقلاب اسلامی ،معاون بین الملل وزارت ارشاد آقای خاتمی ،ومدتی در تیم مرکز مطالعات استراتژیک بوده سپس معاون سیاسی وزیر کشور دولت خاتمی گردید وبا استیضاح عبدالله نوری وزندانی شدن او ،مدتی سرپرست وزارت خانه بود . تاج زاده به علت تخلفات متعددوگسترده در برگزاری انتخابات مجلس ششم ومخدوش ساختن آراء مردم تهران ،از سوی دادگاه ،از مسئولیت های دولتی کنار گذاشته شد.ضمنا وی داماد آقای محتشمی پور می باشد.
4-سعید حجاریان
در صفحات قبلی در لابلای مطالب کمی از او نقل کردیم ،سوابق اطلاعاتی وی (سعید مظفری ودر مجله ی کیان با نام مستعار جهانگیر صالح پور ) حاکی از آن داردکه در عملیات کودتای نقاب (نوژه) با کشمیری همکاری نزدیک داشته است ودر یک اتاق فعالیت داشته اند،(کشمیری عامل بمب گذاری در ساختمان نخست وزیری بود که منجر به شهادت رجایی وباهنر گردید) ، مدتی در وزارت اطلاعات بوده واز مؤسسین آن به شمار می ر فته سپس به مرکز مطالعات استراتژیک ریاست جمهوری برگشته ، واز این زمان با ادامه ی تحصیل در دانشکده حقوق وعلوم سیاسی تهران زیر نظر امثال حسین بشیریه قرار می گیرد ،چه کسی بهتر از بشیریه می توانست این جوان جویای نام ومدهوش تئوری های سحر آمیز وافسون کننده ی سیاسی غرب را از سرچشمه ی علوم انسانی غرب سیراب کند ؛لذاچرخش فکری حجاریان اغاز می شود .
وی در کارنامه اش ، همکاری در راه اندازی روزنامه سلام ،معاونت سیاسی مرکز مطالعات استراتژیک،احیای سازمان مجاهدین ،روابط نزدیک وتنگاتنگ با عبد الکریم سروش،مقاله نویسی در نشریه ی کیان که مقالات او در باب ولایت فقیه را «مطالبی که به صورت رندانه ای پنبه ی ولایت فقیه را می زند » تعبیر کردند،گفتگوی مکاتباتی با اپوزیسیون با نام مستعار<نادر صدیقی>،نوشتن در نشریات وروزنامه های زنجیره ای و برخی نشریات ضد انقلاب ،مشاورت سیاسی سید محمد خاتمی پس از خرداد 76وعضویت در شورای شهر تهران ،را داشته است .
حجاریان نظریه پرداز وتئورسین حزب مشارکت محسوب می شد وتئوریهای «فشار از پایین وچانه زنی از بالا»و«فتح سنگر به سنگر»و... ار سوی او، بعد از خرداد 76 مطرح شد وی معتمد عده ای از اعضای فعال گروهک منافقین همچون سعید شاهسونی بود ؛ همچنین او در جنگ روانی تبحر خاصی داشت .
5-محسن میر دامادی
او از تسخیر کنندگان لانه ی جاسوسی آمریکا ، معاون سیاسی موسوی خوئینی ها به عنوان دادستان کل کشور ،عضو شورای سر دبیری روزنامه ی سلام ، از عوامل محرّک پلیس عربستان در قتل حجاج ایرانی در سال 66 بود.
روزنامه ی «ملیت»از دبیر کل حزب منحله ی مشارکت چنین تعبیر می کند : او در کمبریج دکترای علوم سیاسی گرفته وبه این ترتیب با افکاری متفاوت آشنا شده است . حال از سوی گروه «خاتمی» وارد مجلس شده (دور ششم) وبا کت وشلواری به سبک لباسهای غربی به مجلس رفت وآمد می کند .میردامادی گویا نماد گذشته وآینده است ، تبدیل یک انقلابی آتشین به یک دموکرات لیبرال .»(ملیت ،ژوئیه ی 2000)./.
(برای مطالعه ی بیشتر:به کتابهای ؛ تاکتیکهای اصلاح طلبان ومحافظه کاران ،دولت پنهان ،کالبد شکافی جریانهای سیاسی ایران ، جامعه شناسی جنبش های اجتماعی، 8 سال بحران آفرینی اصلاح طلبان -اصلاح طلبان تجدید نظر طلب وپدر خوانده ها -کالبد شکافی ذهنیت اصلاح گرایان و...مراجعه نمایید.)
به نام خدا
تذکر :دوستان، اینجانب در صدد بیان حقایق تاریخ ام ،چرا که امام خمینی (ره) فرمودند :درست، آنچه امروز برای ما روشن وواضح است ،برای نسلهای آینده مبهم می باشد وتاریخ روشنگر نسل های آینده است وامروز قلم های مسموم در صدد تحریف واقعیات هستند .باید نویسندگان امین این قلم ها را بشکنند. (صحیفه ی نور ج 2 ص 84)
(توجه فرمایید: این حلقه ها را دنبال کنید تا به ارباب آنها دست یابید)
شماره (7)
حلقه ی مشارکت (2)
مروری بر پرونده ی اعضای ارشد حزب مشارکت
1- عباس عبدی
عباس عبدی آشکارترین نام در میان دانشجویان تسخیر کننده ی لانه ی جاسوسی آمریکا می باشد اما بعدها چنان از مشی انقلابی خود بر می گردد که پس از نوزده سال به دیدار <باری روزن>وابسته ی مطبوعاتی سفارت سابق آمریکا در تهران رفت تا بار دیگر گروگانگیر وگروگان ، در کنار هم بایستند اما اینبار همه چیز عوض شده بود .
اما دلیل این چرخش فکری چه بود؟فلاحیان وزیر اسبق اطلاعات می گوید: عبدی اگر تحت تأثیر حلقه ی کیان قرار نگرفته بود ،فقط یک نیروی چپ تندرو محسوب می شد اما یکباره تفکراتش گردش کرد.
معاون فرهنگی اجتماعی مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری ،یک مبارز شرمگین وفروشنده ی اطلاعات نظام به بیگانگان : «عباس عبدی »با تشکیل مؤسسه ی پژوهشی آینده،به دلیل موقعیت وارتباط گسترده ی سیاسی ،حزبی وامکان دسترسی اش به اسناد سرّی ومحرمانه، گرداننده ی اصلی این مؤسسه به شمار می آید .مؤسسه ی مذکور تحت پوشش فعالیتهای علمی با دو مرکز آمریکایی ،به نامهای مؤسسه ی اطلاعات «گالوپ» وبنیاد صهیونیستی «راگبی»متعلق به عناصر یهودی وصهیونیستی در آمریکا ویک مؤسسه ی فرانسوی به نام «وی - ام»متعلق به انجمن دولتی فرانسه وآمریکا در ارتباط بوده واقدام به فروش اطلاعات به بیگانگان ،نظر سازی ومستند سازی ادعاهای دشمنان نظام جمهوری اسلامی می کند.
وقتی از مبارزان شرمگین یاد می شود ناخودآگاه نام «یاسر عرفات»به ذهن می آید .زمانی انقلابی ومبارزی تمام عیار بود ،بعدها دست بیوه ی اسحاق رابین ملعون را می بوسد ،به راستی آیا عرفات وعباس عبدی و... از روز اول همین گونه بودند وبه یکباره از اوج مبارزه وحماسه آفرینی وجهاد وعزت به حضیض ذلت ودستبوسی وزبونی افتادند؟ اول بر سر میز نشستند،گفتمان ودیالوگ برقرار کردند،بعد اسلحه (فکری و...)را از کمر باز کردند،پرچم آمریکای جنایتکار واسراییل جانی را آتش نزدند ،به مذاکره با آنها فکر کردند ودر نهایت در صف مخالفین اسلام ونظام اسلامی در آمدندو... .
2- محمد رضا خاتمی
از دانشجویان پیرو خط امام واز افراد اصلی تسخیر کننده ی سفارت جاسوسی آمریکا در ایران بود .وی مدتی هم ازفرماندهان سپاه بوده ،همچنین با موسوی خوئینی ها در امور حج نیز همکاری داشته است .در آخرین روزهای وزارت ارشاد برادرش سید محمد خاتمی با بورسیه ی مرکز مطالعات استراتژیک ریاست جمهوری برای اخذ تخصص پزشکی در مجاری ادرار به لندن اعزام شد ودرسخنرانی ها وجلسات بحث وگفتگو ی انجمن اسلامی انگلستان که مدتی با حضور اشخاصی چون عبدالکریم سروش تشکیل می شد شرکت می نمود .
به گفته ی هفته نامه ی المجله ،علی رغم اینکه پدر او از علمای دینی بود (حضرت آیت الله سید روح الله خاتمی رحمةالله علیه )اندیشه ی «محمد رضا خاتمی»به سکولاریسم نزدیک تر است تا به مذهب وی می گوید که ورود روحانیون به حکومت موجب بی ارزشی وبی حرمتی دین شده است .(المجله ،11مارس 2000) .
خاتمی مدتی دبیر کل حزب مشارکت بود ودر رأس فهرست نمایندگان منتخب تهران در مجلس ششم قرار گرفت اما در بدو ورود به مجلس ،با پرداختن به مقاصد حزبی وجناحی وضدیت با ارکان نظام اسلامی در جریان «طرح جنجالی اصلاح مطبوعات توسط مشارکتی ها »و اینکه این طرح ساختارشکن را «مهمترین مسأله ی سیاسی مشارکتی ها» خواند، پرده از چرخش فکریی برداشت که تعدادی از سران مشارکت به آن مبتلا شده بودند .
طرح مشارکتی ها با توجه به حذف بند های مهمی که از نفوذ دشمنان در مطبوعات جلوگیری می کرد ،واز آنجا که جا پای معاندین نظام اسلامی را در رکن چهارم دموکراسی محکم ،وحرکت شتابان براندازانه ی نظام توسط دشمنان را تقویت می نمود ، طرحی ضد امنیت ملی جمهوری اسلامی به شمار می آمد لذا با چراغ سبز بیگانگان وتشویق وسوت وکف آنان وپخش برنامه هایی در حمایتشان در رادیوهایی چون کلن ،بی بی سی ، آمریکا واسراییل مواجه شد وگزارشگر آمریکایی ارائه این طرح را «نخستین آزمون عزم اصلاح طلبان در مقابل نظام »ارزیابی کرد.
از آن جایی که با آمدن این طرح به صحن علنی مجلس وتصویب آن ،تسریع در استحاله ی درونی جمهوری اسلامی و باز شدن پای دشمنان وبر اندازان بود ،رهبر معظم انقلاب با درایت وتدبیری بی نظیر ، بر اساس حق شرعی وقانونی ولی فقیه ،مصرح در اصول متعدد قانون اساسی ،با صدور حکمی حکومتی در قالب نامه ای خطاب به نمایندگان مجلس ،قاطعانه ادامه ی این توطئه ی براندازانه را از ریشه خشکاندند ،مجلس نیز طرح رااز دستور کار خود خارج نمود .
پس از آن مشارکتی ها ودر رأس آنها «محمد رضا خاتمی» در صدداز اکثریت انداختن جلسه (آبستراکسیون)بر آمدند ولی اقدامشان به بن بست رسید ؛ اما باز هم طی حرکتهای اعتراض آمیز وناپسند جهت توهین به حکم حکومتی مقام معظم رهبری حفظه الله والقاء اینکه خارج شدن طرح از دستور جلسه ،عملی غیر قانونی است فعالیت خود را پی گیری کردند؛از ان سو ی آبها نیز بیگانگان وضد انقلابیون ،ایجاد شورش وبحران را به تندروها پیشنهاد می کردند ورادیو لوس آنجلس گفت:«اصلاح طلبی را نباید با هدفهای فرعی وانحرافی مشغول کرد ،بلکه باید آن را به سمت رو در رویی با ولایت فقیه برد».
اقدامات هتاکانه ی مشارکتی ها ومخالفتهای آشکار وپنهان با نظام اسلامی ،ولایت وارگانهای مرتبط با رهبری در قالبهای مختلف ادامه یافت ،از جمله: طرحی برای انزوا وحذف شورای عالی انقلاب فرهنگی،طرح تشکیل هیئت منصفه جهت مخالف قانون اساسی نشان دادن شورای نگهبان،لوایح دوگانه (دوقلوی) «اصلاح قانون انتخابات مجلس » و«تبیین حدود واختیارات رئیس جمهور» که در صددحذف نظارت استصوابی شورای نگهبان وافزایش اختیارات رئیس جمهور (وبالتبع کاهش اختیارات رهبری)بود ؛ونیز با سناریوی مذاکره با هر کشور ی حتی با اسرائیل،حذف ولی فقیه در خط دهی سیاست خارجی ، پرچمداری فمنیسم اسلامی برای مبارزه با اسلام،ایجادجنگ روانی با تاکتیک «القاءیأس وناامیدی وغم ونیزنا کار آمدی اسلام ونظام اسلامی وهمچنین القاء رعب ووحشت در مردم» ، طرح «خروج از حاکمیت وبرگزاری رفراندم» بر نظام فشار آورده وبا اهانت نامه ای به مقام معظم رهبری (وائتلاف احزاب وسازمان های منحله ی مشارکت ، مجاهدین انقلاب وعناصر گردهمایی اپوزیسیون داخلی نظیر نهضت آزادی وملی مذهبی ها در قالب بیانیه ای تهدید آمیز ) فشارها وتهدیداتشان را به اوج رساندند وبا سرعتی عجیب در راه فاصله گرفتن از نظام بودند وبالاخره استراتزی تحصن وروزه ی سیاسی جهت خلع سلاح شورای نگهبان در ردّ صلاحیتها، نه تنها نظام اسلامی پایگاه خویش را بین مردم مؤمن وبا معرفت از دست نداد وخللی به ارکان نظام وارد نشد که به فضل خدا وسیله ی استحکام آن شده ،در عین حال سبب مرگ تدریجی تندروی وحق ستیزی وعوام فریبی شد.
قابل ذکر است که محمد رضا خاتمی به واسطه ی ایجاد جاده ی یکطرفه ی دست ساز وعملکرد ویژه اش، با ردّصلاحیت توسط شورای محترم نگهبان روبرو گردیدوراه باز گشتی برا ی خود وهمراهان نگذاشت و... ./. (ادامه دارد)
(برای مطالعه ی بیشتر:به کتابهای ؛ تاکتیکهای اصلاح طلبان ومحافظه کاران ،دولت پنهان ،کالبد شکافی جریانهای سیاسی ایران ، جامعه شناسی جنبش های اجتماعی، 8 سال بحران آفرینی اصلاح طلبان -اصلاح طلبان تجدید نظر طلب وپدر خوانده ها -کالبد شکافی ذهنیت اصلاح گرایان و...مراجعه نمایید.)
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
آوای آشنا
بایگانی
اشتراک