بازدید امروز : 556
بازدید دیروز : 6
انتقام یعنی چه ؟ واگر انتقام گرفتن مذموم وناپسند است چرا در مورد امام زمان (عج)تعبیر به منتقم خون شهدای کربلا می شود؟
انتقام از ریشه ی «ن ـ ق ـ م» و در لغت به معناى انکار کردن(1)، کینه کشیدن، کیفر دادن(2)، مؤاخذه همراه با کراهت و مبالغه در کیفر و عقوبت(3) آمده است(4) و در اصطلاح به عقوبتى خاص اطلاق مىشود و آن اینکه فرد در برابر کسى که به او بدى کرده به همان اندازه یا بیشتر بدى کند(5)؛ همچنین انتقام گاه به انسان نسبت داده مىشود و گاه به خداوند. تفاوت این دو در این است که انتقامهاى بشرى بیشتر در پى زیانى است که فرد بر اثر عجز از ناحیه دشمن دیده و بدین وسیله مىخواهد ناکامى و شکست خود را جبران کند، ازاینرو گاه ضمن گرفتن انتقام، از حدّ اعتدال بیرون رفته، مرتکب کار ناروا و خلاف حق مىشود؛ اما انتقام الهى بر اثر آسیب دیدن خداوند یا براى تشفى خاطراو نیست، زیرا خداوند آسیبپذیر نیست و تشفّى خاطر در او راه ندارد، بلکه انتقام او به معناى کیفر دادن گناهکاران براساس حق و عدالت است.(6)
انتقام بشرى نیز به فردى و اجتماعى تقسیم مىشود. انتقام فردى بیشتر برخاسته از احساس بوده ؛غایت وانگیزه آن تشفّى وآرامش خاطر است؛ اما انتقام اجتماعى که در قالب قصاص و مجازات صورت مىگیرد غالباً مبتنى بر عقل بوده و غایت آن حفظ نظامِ تربیتی واصلاحی افراد جامعه و بستن راههاى ناامنى در اجتماع است . این نوع از انتقام بیشتر در قلمرو وظایف حکومت است.(7)
اقسام انتقام:
حس انتقامجویى یک اصل حیاتى است که خداوند آن را در وجود همه انسانها و حتى برخى حیوانات به ودیعه نهاده است(8)؛ لیکن بهره ورى از این حس خدادادى به تناسب مورد و کیفیت و مقدار استفاده از آن داراى احکام و وجوه گوناگونى است که مىتوان آن را به انتقام پسندیده، مباح و ناپسند تقسیم کرد.
1- انتقام پسندیده و واجب
اسلام باهرگونه ظلم و تعدى، به فرد یا جامعه مخالف است، ازاینرو مقابله با ستمگران و گرفتن حق مظلومان را امرى ممدوح و گاه واجب مىشمارد. قرآن کریم در آیات 14و 15 سوره توبه به مسلمانان فرمان مىدهد که با کافران و مشرکان نبرد کنند تا ضمن رفع شرک و کفر از روى زمین، خشم مؤمنان ستمدیده فرو نشسته و دلهاى آنان تشفى یابد:«قـاتِلوهُم یُعَذِّبهُمُ اللّهُ بِاَیدیکُم ویُخزِهِم ویَنصُرکُم عَلَیهِم و یَشفِ صُدورَ قَوم مُؤمِنینَ و یُذهِب غَیظَ قُلوبِهِم » در آیه 39 شورى نیز قرآن یکى از ویژگیهاى مؤمنان راستین را یارى طلبیدن از دیگران براى رفع ظلم از خود و گرفتن انتقام از ستمگر دانسته است: «والَّذینَ اِذا اَصابَهُمُ البَغىُ هُم یَنتَصِرون» . شاید پسندیده بودن و وجوب انتقام در این موارد بدان جهت باشد که اگر از ظالمان انتقام گرفته نشود موجب گستاخى آنان و تضییع حقوق دیگران شده و فساد و ناامنى در جامعه گسترش مىیابد .
2-انتقام مُجاز
اگر ستم و تجاوز متوجه فردی شده باشد و انتقام گرفتن او پیامدى براى دیگران نداشته باشد این کار جایز و روا خواهد بود؛ بدین معنا که انسان در اینگونه موارد، بین گرفتن انتقام از ظالم یا عفو او، مخیّر است: «وجَزاؤُا سَیِّئَة سَیِّئَةٌ مِثلُها فَمَن عَفا واَصلَحَ فَاَجرُهُ عَلَى اللّهِ ... و لَمَنِ انتَصَرَ بَعدَ ظُـلمِهِ فَاُولـئِکَ ما عَلَیهِم مِن سَبیل»( شورى آیه های 40 و 41 و نیز سوره بقره آیه ی 194و سوره نحل آیه ی 126) البته گرفتن انتقام از بدى کننده به طور مطلق و در همه ی موارد روا نیست، بلکه در مواردى جایز است که اسلام آن را روا دانسته باشد.(9)
ادامه دارد...
پی نوشت
1- مفردات الفاظ القرآن ، ص 822 ؛ لسان العرب، ج 14، ص 272، واژه «نقم »
2- مجمع البحرین، ج 2، ص 366 واژه«نقم»
3- زادالمسیر فى علم التفسیر ، ج 2، ص 427
4- التحقیق فى کلمات القرآن الکریم ، ج 12، ص 227، واژه «نقم»
5- جامعالسعادات، ج1،ص334؛ المیزان، ج12، ص86
6- المیزان، ج 12، ص 87؛ اخلاق از نظر همزیستى و ارزشهاى انسانى ، ص 323
7- المیزان، ج 12، ص 86
8- همان
9- جامعالسعادات، ج1، ص334؛ محجةالبیضاء، ج 5 ، ص 315
معقل کیست ، چگونگی نفوذش درنهضت مسلم بن عقیل را بیان کنید؟
معقل یکی از غلامان وهواداران عبید الله بن زیاد در کوفه است ؛ وی به دستور ابن زیاد وتحویل مبلغ سه هزار درهم مأموریت یافت تا در شیعیان حسین علیه السلام نفوذ کرده وخود را از اهالی شام ومریدان امام (ع) معرفی کند ومبلغی را به امام یا نماینده اش تحویل دهد. لذا در مسجد جامع کوفه با مسلم بن عوسجه آشنا شده وقصدش را بیان می کند .او نیز معقل را نزد مسلم بن عقیل می برد تا ضمن تحویل پول با او بیعت کند .
معقل هر روز نزد مسلم می آمد وبه کسب اطلاعات نهضت مشغول می شد و شب ها برای ابن زیاد خبر می برد. هنگامی که عبیدالله هانی بن عروه را به جرم پناه دادن به مسلم بن عقیل دستگیر کرد ، هانی حضور مسلم در خانه اش را انکار کرد . ابن زیاد معقل را فراخواند و به هانی گفت آیا او را می شناسی؟! آری در اهمیت پرداختن وتوجه انقلابها و نهضتها به بحث نفوذ بیگانگان همین تجربه کافی است که جاسوسی ونفوذ معقل بین صفوف شیعیان ، ضربه ی سهمگینی به قیام ونهضت مسلم در کوفه زد و سر انجام به شهادت عده ای ازیاران با وفای امام حسین(ع) بویژه مسلم انجامید . (1)
پانوشت:
1-تاریخ طبری ، ج 5 ص 365؛ انساب الاشراف، بَلاذُری، ج2 ص 79؛ مقتل مُقرّم ، ص 156
به نام خدا
احلی من العسل یعنی؛ گذشتن از جان برای حفظ دین و ایمان
احلی من العسل یعنی؛ اوج بندگی یک نوجوان
احلی من العسل یعنی؛ رویش کنار ریزش
احلی من العسل یعنی ؛ تقدیم جان شیرین برای اسلام
احلی من العسل یعنی؛ امضای خون به پای تعهد
احلی من العسل یعنی؛ شکوفایی استعداد
احلی من العسل یعنی؛ تا آخر، ایستادگی
احلی من العسل یعنی؛ نه گفتن به زیاده طلبی ودنیازدگی
احلی من العسل یعنی؛ زلال عشق وحقیقت در دنیای وانفسا
احلی من العسل یعنی ؛عملگرایی بصیرت مدارانه
احلی من العسل یعنی؛ ولایت پذیری معرفت محور
احلی من العسل یعنی؛ پیوند قرآن،برهان وعرفان
احلی من العسل یعنی ؛ وثبّت لی قدم صدق عندک مع الحسین (ع)
احلی من العسل یعنی ؛خدا حافظی واقعی با دنیا خواهی، آلودگی،فساد وگناه
احلی من العسل یعنی ؛ آنی از خدا غافل نشدن
احلی من العسل یعنی ؛ خط بطلان بر قوم و قبیله گرایی
احلی من العسل یعنی ؛ رقص خون در نگاه خورشید
احلی من العسل یعنی ؛ جهاد بی ادعا
احلی من العسل یعنی ؛ تجلی جوهره ی انسانیت وکمال
احلی من العسل یعنی ؛ عینیت عقل وعشق، شور وشعور
احلی من العسل یعنی ؛سلوک الی الله در بستر خون وشهادت
سلام برشهید« قاسم بن الحسن سلام الله علیه» ، نوجوان بامعرفت
به نام خدا
منشأ زنجیرزنى، سینهزنى، تعزیه و علامت از کدام فرهنگ و ملل است؟
عمده ی بحث در عزای سید وسالار شهیدان علیه السلام رسیدن به درون مایه ی حقیقی نهضت عاشورا یعنی اقدام بر اساس تکلیف الهی است اما در این مسیر برای پاسداشت آن واقعه ی عظیم انسان ساز تاریخی هر فرد واجتماعی با شیوه های مختلف به گرامیداشت وهمسان سازی خود با آن حرکت بزرگ الهی پرداخته است مطابق آنچه در کتاب پرسشها وپاسخهای دانشجویی آمده*«زنجیرزنى»، از هندوستان و پاکستان به ایران آمده است. از آنجا که برخى به وضع نامناسبى با زنجیر عزادارى کرده و موجب زخمى شدن بدن و خون آمدن آن مىگشت، برخى از علما به حرمت آن فتوا دادند ولى اگر این عمل به شیوهاى انجام شود که موجب صدمه به بدن و تقبیح عاقلان نگشته و زمینه را براى وهن آموزههاى عاشورا فراهم نسازد، اشکالى ندارد چنان که در عموم عزادارىهاى ایران در خصوص زنجیرزنى، به دلیل رعایت شؤون عزادارى این نوع سوگوارى رایج است.(1)
اصل سنت «سینه زنى» در میان عربها رایج بوده و بعدها به صورت موجود درآمده است که با انتخاب نوحههاى سنگین، حرکات دست بر سینه مىخورد. اینگونه عزادارى ابتدا به صورت فردى بوده و زمانى که سوگوارى علنى و گسترده شد- خصوصاً در زمان صفویه- به شکل گروهى درآمده است.(2)
«تعزیه»، عبارت است از مجسم کردن و نمایش دادن واقعه جانسوز عاشورا. ظاهراً این نوع عزادارى در دوره کریمخان زند در ایران معمول و در زمان صفویه رایج شد و در زمان ناصرالدین شاه گسترش یافت منشأ آن هم مشاهدات شاه در سفرهاى خود از تئاترهاى اروپا بوده که این امر، نمایشدهى را در واقعه عاشورا عینى ساخته است. باید توجّه داشت که اجراى تعزیه، مخصوص ایران نبوده و در کشورهاى اسلامى و شیعى دیگرى نیز این سنت مورد توجّه بوده است و با سبکهاى گوناگون و اعتقادات و مراسم مختلف و ابزار و ادوات دیگرى اجرا مىشود از جمله در هند و پاکستان که رواج بیشترى دارد.(3)
«علامت»، از ابزار و وسایل عزادارى امام حسین (ع) است که در هیئتها و دستههاى مذهبى به کار گرفته مىشود. این ابزار پس از ارتباط ایران با اروپایىها در عصر قاجار، از آیینهاى مذهبى مسیحیت(صلیب) اقتباس شده است. این ابزار، نماد و مظهرى است که گاهى عزاداران را از محتوا و اصل عزادارى و اقامه شعائر دینى بازمىدارد.(4)
پی نوشت :
* پرسشها وپاسخهای دانشجویی -ویژه ی محرم - پرسش 36 با تصرف واضافات
(1) موسوعة العتبات المقدسة، ج 8، ص 873.
(2) موسیقى مذهبى ایران، ص 62.
(3) همان، ص 35- 33 و درآمدى بر نمایش و نیایش در ایران، ص 86، کیهان فرهنگى، مهر 63، ص 72.
(4) فرهنگ عاشورا، ص 643.
به نام خدا
مدل مدیریت پیامبر(صلی الله علیه وآله) و علی (علیه السلام) در امور راهبردی و کلان نظام اسلامی توسط رهبر عظیم الشان انقلاب باز طراحی و اجرایی شده است.
ایشان با نگاهی بلند مدت به مدیریت بحرانها در کشور و ارائه ی مدلی بسیار مترقی و حکیمانه در برخورد با معضلات ، چه در بحث فتنه ی 88 و چه در برنامه ی برجام ، دو کار بسیار مهم انجام دادند ، یکی در بخش سیاست خارجی و دیگری در مدیریت و هدایت امورداخلی کشور.
اما در بخش سیاست خارجی که به نظرم دارای نکات مغفول عنه وکمتر توجه داده شده ای است ؛ ایشان با زیرکی و فراست هرچه تمام تر جایگاه نظام اسلامی ایران را لا اقل در عرض شش کشور قدرتمند جهان قرارداده ، ضمن تثبیت هر چه بیشتر کشورمان در جهان و منطقه، قدرت و جایگاه نظام اسلامی را فوق العاده ارتقا داد به طوری که در عرصه ی سیاست خارجی به صورت طبیعی - حتی بگوییم برجام هیچ دستاوردی هم نداشت - همین که در مقابل شش کشور مدعی قدرت و ثروت جهان قرار گرفتیم برنده ی این جدال بزرگ معلوم شد .
واما فرزانگی و درایت مقام معظم رهبری در مدیریت و هدایت جریان های فکری و سیاسی داخلی در مسئله ی برجام و قضیه ی فتنه ی 88 ، ارائه ی مدلی مبتنی بر رهبری و هدایت صبورانه در ضمن آگاهی بخشی درونی جامعه بود و البته زمینه سازی نسبت به تجربه ای دیگر برای برخی جریانات فکری وسیاسی در شناخت دشمن غدار وخصم نابکار ، و از سویی غربال شدن،تصفیه و ریزش طبیعی و خودکار عناصر غیرخودی ، مغرض و خائن توسط خود مردم و نخبگان کشور بود.
رفقا ! با مطالعه ی تاریخ و سیره ی پیشوایان اسلام، می یابیم که این مدل و متد مدیریت کلان کشور، منطقه و حتی روش مدیریت جهانی کاملا برگرفته از آموزه های اسلام، قرآن و اهل بیت علیهم السلام با چاشنی نوآوری و خلاقیت توسط ولی امر مسلمین زمان دامت برکاته است.
اللهم احفظه و عجّل فرج مولانا صاحب العصر و الزمان (عج)
به نام خدا
ای علی، ای ارتفاعت تا خدا
بی نهایت، بیکران، بیانتها
ای علی، ای همسر بانوی آب
جلوه حق، اسم اعظم، نور ناب
ای علی ای خوب، ای تنهاترین
ای ملایک با نگاهت همنشین
ای علی، ای آفتاب حق سرشت
ای قسیم روشنیهای بهشت
ای فراتر از تصور، ازخیال
عید الله الاکبر، یوم العهد المعهود والمیثاق المأخوذ، مبارک باد
به نام خدا
روز هیجدهم ذی الحجه سال دهم هجری رسول خدا صلی الله علیه وآله به هنگام مراجعت از مکه به مدینه مردم را در وادی " غدیر"جمع کرد وفرمان خدا یعنی نصب علی علیه السلام به امامت وولایت بر امت را به آنان ابلاغ کرد ودین اسلام را کامل ودشمنان را ناامید ومأیوس ساخت.
لازم به ذکر است ؛بعد از این انتصاب سه روز متوالی مردم اعم از مرد و زن با امام علی علیه السلام بیعت کردند که به فرمان پیامبر صلی الله علیه وآله ظرف آبی تهیه شد وعلی علیه السلام دستشان را یک طرف ظرف، در آب نموده و زنها هم با ایشان بیعت کردند ؛ تعدادحاضرین در غدیر خم را، تا یکصد وبیست وچهارهزار نفر ثبت کرده اند، هیچ حدیثی به اندازه غدیر، راوی ندارد. این حدیث را بین 115 تا 150 نفر روایت کرده اند؛ حتی سنی ها هم نقل کرده اند ،که مرحوم علامه امینی در کتاب الغدیرنام آنها را آورده است.
رفقا! توجه کنیم که اعتبار وسلامت بیعت، در تداوم آن است؛
اولین کسانی که با امامت علی علیه السلام بیعت نمودند حضرات اولی ودومی( ابوبکر وعمر) بودند؛ (بَخٍ بخ یابن ابی طالب اصبحتُ مولایَ ومولا کل مؤمنٍ) ،خود را مؤمن خواندند اما پس از کمتر از سه ماه دست از بیعت برداشته ،در سقیفه، کاری کردند که حضرت زینب سلام الله علیها در باره ی منشأ کربلا فرمود:حضرت سید الشهداء در جمعه شهید نشد بلکه در دوشنبه (روز جلسه ی سقیفه )شهید شد.
مشابه این بیعت را پس از 25 سال برای طلحه وزبیر نوشته اند ، اولین کسانی بودند که با علی علیه السلام بیعت کردند و پس از مدت کمی اولین گروهی بودند که در مقابل آن حضرت لشگر کشیدند.(واقعا عبرت بگیریم)
بله (حب الدنیا رأس الفتن واصل المحن) "امام علی ع فرمودند:دنیا دوستی ،منشأ فتنه ها وریشه ی رنجها ومحنتهاست" (غرر الحکم:4870).
* این روز از عظیم ترین وباشکوهترین اعیاد وعیدالله الاکبر (زادالمعاد،علامه مجلسی،ص 323)،در آسمانها یوم العهد المعهود ودر زمین یوم المیثاق المأخوذ والجمع المشهود(مستدرک الوسایل ،حاجی نوری ج 6 ص 274)نامیده شده است.
از مجموع ادله وروایات استفاده می شود ،شیعیان به همان اندازه که در عزای ائمه علیهم السلام باید محزون باشند در شادی آنها باید به شادی وسرور اسلامی وشرعی بپردازند.
مستحبات این روز عزیز(مطابق روایات ):
1-آراستگی
2- لباس نو پوشیدن
3-ابراز شادمانی، لبخند و تبسم بر مؤمنان
4 - احسان و اطعام
5-دیدار بستگان
6-استعمال بوی خوش
7-دیدار مؤمنان
8-مهرورزی ومهربانی
9-توسعه وافزودن بر امکانات خانواده
10-گشاده دستی وعیدی دادن
11-کارگشایی وکمک به دیگران
12-اجتماع داشتن (با مجالس جشن و سخنرانی ،دعای ندبه و ...)
13-صلوات بسیار بر محمد وآل محمد (صلی الله علیه وآله )
14-شکر کردن
15-برائت از ظالمین
16-روزه گرفتن
17- غسل کردن
18- زیارت امیر المؤمنین علی علیه السلام (معروفترین آنها زیارت "امین الله" است)
19-تبریک گفتن به یکدیگر :{ الحمد لله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیر المؤمنین والائمة علیهم السلام.}
20-نماز ودعاهایی که در کتب ادعیه وارد شده اند
21- عقد اخوت وبرادری
منابع مطالب:
زاد المعاد از علامه مجلسی - مصباح المتهجد از شیخ طوسی - اقبال الاعمال از سید بن طاووس - مفاتیح نوین از آیت ا... مکارم وهمکاران - مفاتیح الجنان از محدث قمی. مستدرک الوسایل جلد 6 از میرزا حسین نوری ( توجه : هرچند در مستدرک روایاتی بدون سند محکم آمده ،اما برای امور مستحبی ومندوبه می توان به آنها استناد کرد ، علاوه بر اینکه ضعف سند با روایات دیگر وعمل مشهور، جبران می شود)
واما پیشنهاد :
امید واریم با توجه به عظمت وبزرگی عید غدیر" عید ولایت ورهبری " که هویت ما در آن است ،با کم کردن تعطیلات عید باستانی نوروز، وتعطیلی چند روزه ی عید غدیر (حداقل سه روز) وپرداخت عیدی به فرزندان واقوام ، با عظمت ترین ومهمترین عید شیعیان بلکه مسلمانان ، به جایگاه اصلی اش رسیده وضائقه ی دوستداران ولایت مولا علی علیه السلام شیرین ترگردد. انشاءالله
به نام خدا
رفقا این فضای سنگین ایجاد شده بین دو تفکر در شهرستان ( امام جمعه ونماینده ی شهر) را چگونه مدیریت کنیم تا هم منطقی باشد وهم خداپسندانه .
به نظر می رسد اگر دو امام یا دو پیغمبر حتی در یک روستا وشهر کوچک می زیستند با هم تفاهم داشتند چون مبانی فکری ومعرفت شناختی ایشان بر خدا محوری وآموزه های الهی مبتنی شده بود لذا هیچ اختلافی نداشتند .
سؤال: آیا بین این دو بزرگوار می توان آشتی داد و هردو را به جمع منطقی رساند واز سنگینی فضا در شهرمان اردکان کاست؟ جواب : بله وخیر !!
چرا ؟ چون اگر مبانی افکار هردو بزرگوار یکسان باشد احتمال قریب به یقین وجود دارد که به جمع بندی رسید ومردم، نفس راحتی بکشند . اما اگر مبانی فکری این دو بزرگوار از دو مشرب ومنشأ سرچشمه گرفته باشد که ظاهرا چنین است ، رسیدن به راه حل جمع عاقلانه ومنطقی بسیار دشوار می نماید و باید همچنان شاهد ستیز افکار وغلبه ی قدرت ، رانت ، زدوبند وکوبیدن رأی اکثریت بر سر دیگران (هرچند نظر اقلیت مطابق با آموزه های اسلام ورسوم ناب وخالص بومی باشد) بوده وصبوری اختیار کنیم وشاهد استبداد خفی وجلی ،عوامفریبی و استفاده ابزاری از الفاظ زیبا،آیات ،روایات واشعار نغز باشیم./.
*آیا اینکه امام حسین(علیه السلام) حجّ خودرا درآستانه ی شروع اعمال حجّ ، نیمه تمام گذاشته واز مکّه خارج شدند صحیح است؟
از دیدگاه فقهى، این سخن مشهور که امام حسین (علیه السلام) حجّ خود را نیمه تمام گذاشت، سخن نادرستى است زیرا امام (علیه السلام) در روز هشتم ذى الحجه «یوم الترویه» سال 60 هجری قمری از مکّه خارج شد. در حالىکه اعمال حجّ- که با احرام در مکّه و وقوف در عرفات شروع مىشود - از شب نهم ذى الحجه آغاز مىگردد. بنابراین، امام (علیه السلام) اصلا وارد اعمال حج نشده بود، تا آن را نیمه تمام گذارد.
بله، مسلماً آن حضرت در هنگام ورود به مکّه، عمره ی مفرده انجام داده و چه بسا در طول اقامت چند ماهه خود در مکّه (از ماه رجب تا ذی الحجه) و احتمالاً در فاصلههاى مختلف، به انجام اعمال عمره اقدام کرده بودند. اما انجام اعمال عمره ی مفرده، به معناى ورود در اعمال حجّ نیست. در برخى از روایات، تنها از انجام عمره مفرده ونه اعمال حج تمتع از سوى امام (علیه السلام) سخن به میان آمده است؛ عن ابی عبدالله (الصادق) ع :« انّ الحسین بنعلى علیه السلام خرج یوم الترویة الى العراق و کان معتمراً ».(1)
پاورقی:
(1)- وسائل الشیعه(20 جلدی)، ج 10، ص 246، کتاب حج، باب 7، ابواب العمرة ح 2 و 3.
به نام خدا
بی شک همه با فراهم نمودن زمینه های شکوفایی استعدادها ی فرزندان این مرز وبوم وپیشرفت صحیح علم وفن آوری وارتقای سطح پرورش وتهذیب بچه هایشان که سفارش مؤکد آموزه های اسلام عزیز هم هست، موافق اند اما بحث اصلی ومحوری در باره ی شیوه ومتدولوژی آموزش وپرورش در کشور وبه تبع آن شهرها وشهرستان اردکان است
با یک نگاه واقع بینانه وکل نگر به مجموعه ی آموزش و پرورش به ویژه بررسی برخی معضلات مدارس ، معلمان و دانش آموزان و آسیب شناسی آن ها به نتایجی می رسیم که به نظر می رسد باید فکر اساسی نسبت به رفع آن معضلات صورت پذیرد.
برای مثال یک موسسه ی علمی خصوصی در کشور نبض آموزش در آموزش و پرورش را به دست گرفته و متأسفانه بزرگترین وزارت خانه ی کشور نیز به حسب ظاهر، خود را وام دار این مجموعه ی غیر انتفاعی دیده و آموزش را به زلف آن مرکز خصوصی گره زده است(البته علتش بر ما نامعلوم است!)
موسسه ی خصوصی سمپاد(به اصطلاح فرزانگان) مجموعه ای که حق دارد بهترین معلمان و برترین امکانات آموزشی وپرورشی هر شهر را جذب کند و ازقِبَل این رویکرد، فقط برخی از حوادث ناگوار و غیر منطقی زیر را در برداشته باشد:
1. ایجاد فاصله ی طبقاتی در میان مدت و دراز مدت بین خانواده ها و معلمان
2. دلسردی و ایجاد عدم انگیزه در معلمین عزیز غیر برگزیده توسط مدرسه ای خاص(البته در این گزینشها هم حرفهاست)
3. عدم تحرک دانش آموزان و سرایت بی انگیزگی از جانب سایر معلمان و مدیران به دانش آموزان
4. عدم رقابت سالم درسی بین دانش آموزان مدارس دیگر و پایین آمدن سطح آموزش و به تبع آن پرورش واحساس نا امیدی وسایر اثرات روان شناختی منفی پنهان در مجموعه ی آموزش وپرورش وبه تبع آن آینده ی کشور
5. ایجاد سر خوردگی مدیران، معلمان و دانش آموزان
6. در بند 3 اصل سوم قانون اساسی آمده است:« آموزش و پرورش و تربیت بدنی رایگان برای همه در تمام سطوح »؛ آیا دریافت حدود سالیانه دو میلیون تومان از والدین دانش آموزان در مدارس خصوصی خاص همچون مدرسه فرزانگان که تحت نظارت آموزش و پرورش است و با برچسب آموزش و پرورش اداره می شود با اصل سوم قانون اساسی کشور در تعارض و تناقض نیست؟
7. آیا این عملکرد، نوعی استفاده از رانت و سوء استفاده ی یک موسسه ی خصوصی از بیت المال، آموزش و پرورش و مردم نیست؟
با چه مجوز قانونی، عقلی و شرعی، حق تمام دانش آموزان را برای یک موسسه ی خاص آن هم با ایجاد این همه معضل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مصادره می نمایند و در قبال این حق کشی آشکار، مجموعه ی مدیران آموزش و پرورش را با خود همراه نموده و اذهان مردم رامنحرف کرده اند؟( به طوری که برخی حاضرند برای پرستیژ حضور فرزندشان در آن مدارس(بدون آنکه تبعات مشکلات آن را در نظر بگیرند)، مبالغ کلانی صرف کنند!!)
8. آیا به طور کلی ایجاد فراوانی مدارس ویژه (شاهد،نمونه،ماندگار،فرزانگان و...)خود، علت افت تحصیلی،ایجاد ضعف راندمان فعالیت،سرخوردگی معلمان ، سوء استفاده ی مراکز خاص، ایجاد تبعیض ناروا و سردرگمی مجموعه و... نمی شود؟
این اجحاف و بی عدالتی نسبت به سایر معلمان دلسوز و مدارس سطح شهر و شهرستان و استان و سایر دانش آموزان مظلوم و مستحق را چه کسی جبران یا پاسخ خواهد داد؟
(توجه: به نظر می رسد این عملکرد ناعادلانه، با بند 9 اصل سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مبنی بر «رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای همه» در تضاد است.)
امیدواریم همچون برخی از مسائل که «پاسخگو» برای آن یافت نشده، کار را به قیامت واگذار نکنیم./. والامر الیکم ، والسلام علی مَن اتّبع الهدی
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
آوای آشنا
بایگانی
اشتراک