بازدید امروز : 414
بازدید دیروز : 6
به نام خدا
فصل الخطاب یعنی همین farsi.khamenei.ir/news
خوشا به حال آنها که هم شناختند وهم با صفای باطن عمل کردند وبدا به حال آنان که شناختند اما یا با بی بصیرتی در پی توجیه وتفسیر شدند مثل : غلط بودن استیضاح را قبول ندارم! ویا با اظهار ارادت شخصی بدون عذر تقصیر ،مسأله را حل کردند مثل :نامه عرض ارادت به رهبر انقلاب ویا برخی هنوز عملکردشان نشان از خبث سریرتشان می دهد.
ولی امر مسلمین : ملت ایران به لطف الهى، به هدایت الهى، ملت بصیرى است. من به شما عرض بکنم جوانها ! آن روزى که ما نیستیم و شما هستید، بدانید آن روز ملت ایران وضعش، افقش، زندگى مادى و معنوىاش، بمراتب از امروز بهتر خواهد بود. حرکت ملت ایران به سمت روشنى است، افقها روشن است. ما یک قدرى باید مراقب خودمان باشیم.
از خداوند متعال هم باید کمک بگیریم؛ از ارواح طیبهى شهدا و روح مطهر امام هم باید کمک بگیریم. انشاءاللّه دعاى حضرت بقیةاللّه الأعظم (ارواحنا فداه) شامل حال ما و شما بشود.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته./.
به نام خدا
رفقا ! تا اینجا تعدادی از اصول و معیارهای لایتغیر وثابت همچون اصل عدم استرحام،اصل عدم انظلام، اصل صداقت وراستی ودرستی حتی با اهل کفر وبدعت و...را بیان کردیم وتآکید داشتیم بر اینکه در بین روشها وسبکها ی مختلف باید در پی قواعد وشاخصهایی باشیم تا بهترین شیوه وسبک زندگی را انتخاب وعمل نماییم .
اما در عین حال اموری نسبی ومتغیر هم در اسلام هست که باید ملاک ومناط نسبی بودن آنها را به دست آوریم تا الگوی سبکمان در زندگی باشد برای نمونه :
ما یک اصل داریم به نام اصل قدرت ، و اصل دیگری داریم به نام اصل اِعمال زور .
اصل قدرت یعنی اصل توانا بودن . توانا بودن برای اینکه دشمن طمع نکند؛ نه توانا بودن برای تو سر دشمن زدن . تصریح قرآن است که:
« و اعدّوا لهم ما استطعتم من قوة و من رباط الخیل ترهبون به عدو الله و عدوکم »(1)
اصل اقتدار همان اصل
به نام خدا
از مجموع وقایع اتفاقیه در کشور وصحبتهای مسئولین ومردم ؛با نگاه منصفانه وعدالت محور ،به این جمع بندی می توان رسید که :
1-در این موقعیت وشرایط کشور وبا توجه به سراشیبی عمر دولت محترم ؛ طرح استیضاح وزیر بجا وبه هنگام نبود.
2-حضور وسخنرانی ریاست محترم جمهور با توجه به آمادگی نسبی مجلس برای رأی اعتماد به وزیر رفاه قابل توجیه نیست .
3-برخی موضوعات مطروحه در سخنان وافعال رییس محترم جمهور (پخش نوار و...) در مجلس ؛خارج از موضوع جلسه وشروع اختلاف ونزاع بود وهیچ ضرورتی نداشت .
4-البته دفاع نمودن ؛حق ریاست محترم مجلس بود اما برخی صحبتها ورفتارهای ایشان خروج از ادب ،متانت ودر نتیجه مساعدت در تشدید اختلاف ونزاع بود .
5-رأی مجلس محترم به وزیر رفاه از گردونه ی اعتدال خارج بوده وباید آن را ثمره ی ایجاد موج در فضای مجلس تحلیل کرد .
6-حرکت برخی افراد (در 22بهمن ؛ روز وحدت ملی ایران اسلامی) در بر هم زدن سخنرانی آقای لاریجانی رییس مجلس شورای اسلامی ونماینده ی مردم قم در حرم حضرت معصومه (س) وپرتاب مهر وکفش ، مصداق اهانت بود هر چند حضور ایشان از اساس ؛ با توجه به التهاب ایجاد شده در بین مردم ؛ خود نوعی بی تدبیری وسوء مدیریت محسوب می شد.
7- با توجه به تمام حوادث روزهای اخیر ؛ تنها برنده ی این وقایع ؛دشمنان ایران اسلامی بودند لذا بار دیگر به نظر می رسد بهترین گزینه - برای پیشگیری از حوادث واتفاقات وسوءاستفاده های بعدی و نیزقدردانی از بصیرت وموقع شناسی مردم ولایت مدار و وحدت آفرین ، - اصلاح وعذر خواهی پدید آورندگان وحامیان آنها می باشد .
من الله التوفیق ./. ح - ط
به نام خدا
تفاوت استنباط واجتهاد با بدعت چیست؟
آری ؛ اجتهاد و استنباط کردن صحیح ودرست است یعنی با نگاه به اصول وقواعد ؛ فروع ومسایل جدید را فهمیدن وجواب دادن ، این نوعی نوآوری بر طبق مبانی است . اخباریین اجتهاد را خیال میکنند بدعت است . میگویند اجتهادها همه بدعت است وحال ؛ با توجه به معیار فوق معلوم می شود که اشتباه میکنند . اجتهاد یعنی حسن استنباط .
ممکن است مجتهدی مطلبی را از نو استنباط بکند که قبلا خود او یا دیگران جور دیگری استنباط میکردهاند .
به هر حال چیزی را که در دین نیست از خود جعل کردن ، در حد بزرگترین گناهان است .
حتی حدیث است :
« من زار مبدعا ( مبتدعا ) فقد خرب الدین » (اصول کافی ج 1 ص 54 باب البدع ،بااندکی اختلاف در متن)
اگر کسی به دیدن یک اهل بدعت برود دین را خراب کرده است . یعنی اگر کسی بدعتی در دین ایجاد میکند ، بر دیگران حرا م است که با او دید و بازدید کنند .
باری ، در زمینه اهل بدعت ، حدیثی داریم که در ضمن آن آمده است :
هرگاه اهل بدعت را دیدید « فباهتوهم » . "باهتوهم " از ماده ی بهت است و این ماده در دو مورد به کار برده میشود : یکی ؛ در مورد مبهوت کردن ، محکوم کردن و متحیر ساختن که در خود قرآن آمده است که حضرت ابراهیم با آن جبار زمان خودش که مباحثه کرد ، در نهایت امر « فبُهِتَ الَذی کَفَر» او در مقابل منطق ابراهیم درماند ، مبهوت شد ، محکوم شد ، مفتضح شد ، و
دیگر ؛ در مورد بهتان یعنی
به نام خدا
آیا می شود سبک زندگی ما در ایران اسلامی با چنین مردم آگاه و زمان شناس در مسایل سیاسی ؛ چنان رشد کند که آرزوی پیامبر اسلام (ص) وائمه ی معصومین (ع) را برآورده نموده والگوی تمام عیار مسلمان وبلکه مؤمن واقعی شویم
شرط تحقق این هدف ایده آل ، شناخت سبک وروش زندگی معصومین علیهم صلوات الله وصلوات المصلین است :
مباحث وتفسیرهایی در میان برخی متأخرین ومعاصرین ما وبه نحوی در میان متقدمین پیدا شده و هر دوی اینها آنچنان به حقیقت ضربه زدهاند که خدا میداند . اما آنچه که در میان روشنفکر مآبها طرح شده و خیلی هم روی آن تکیه میشود ،و از نظریه های رایج متفکران وسیاستمداران غرب همچون نیکولو ماکیاولی گرفته شده اینکه : الغایات تبرّر المبادی یعنی هدف وسیله را مباح وتوجیه میکند . پس کوشش کن هدفت مقدس باشد . برای هدف مقدست از هر وسیله وابزاری ولو نامقدس ؛ میتوانی استفاده کنی.
و آنچه که
به نام خدا
رفقا ! < فرض ٌ مُحالٌ > باعث تناقض می شود اما فرضُ المحال که داریم ، یعنی فرض محال که محال نیست : آرزویی که اگر تحقق یابد باعث شادی دوستان انقلاب ونظام اسلامی و ناراحتی ونا امیدی دشمنان قسم خورده می شود ؛
ای کاش رؤسای دو قوه و گروه همفکر وهمراهشان ؛ تا مشکلات دیگری در کشور نیافریده اند و یا مشکلات دیگری بوجود نیامده (برای نمونه به هم خوردن سخنرانی رییس مجلس با شعار وشعور چند هزار نفری در قم و...<هرچند پرتاب اشیاء بویژه مهر در مکانی مقدس را مصداق توهین دانسته ومحکوم می نماییم> ) ؛ با نامه ای یا صحبتی ؛ از خطای خود عذر خواهی می نمودند واز این همه فشار وسختی ای که به رهبر عزیز ومردم بصیر ایران اسلامی تحمیل کرده اند ، می کاستند ومرتب در پی توجیه ورُفو کردن اوضاع نبودند !!
به نظرم حتی نوجوانان این مرز وبوم ؛ پی به کج بودن مسیر حضرات برده اند . امید است معیارها را با اشخاص مقایسه نکنیم بلکه افراد را با معیارها بسنجیم . وآخر دعوانا ان الحمد لله رب العالمین ./. ح - ط
به نام خدا
یکی از دوستان؛ پیامک زیبایی برایم فرستاد:
رفقا ! آن روز ها که دشمن به جانمان حمله کرد ؛ شهدا ما را شرمنده ی خود کردند، نکند این روزها که دشمن به نانمان حمله کرده ؛شرمنده ی شهدا شویم .
وعده ی ما صبح یکشنبه ؛ راهپیمایی یوم الله 22بهمن
به نام خدا
انقلاب اسلامی به پیروی از اسلام وآموزه های قویمش مبتنی بر اصولی است که بر اساس آنها مسیر ما را تعیین می کند از جمله ی آنها اصل عدم انظلام واسترحام است
شهید مطهری در مجموعه آثارشان ج 16 ص 81 به مناسبت نسبی نبودن اصول واخلاق اسلامی می فرماید:
«اصل انظلام و استرحام از اصولی است که هرگز پیغمبر یا اوصیای پیغمبر از این اصل پیروی نکردند . یعنی آیا بوده در یک جایی که چون دشمن را قوی میدیدند به یکی از این دو وسیله چنگ بزنند ، یکی اینکه استرحام کنند یعنی گردنشان را کج کنند و شروع کنند به التماس کردن ، ناله و زاری کردن که به ما رحم کن ؟ ابدا .
انظلام چطور ؟ یعنی تن به ظلم دادن . این هم ابدا . اینها یک سلسله اصول است که هرگز پیغمبر اکرم ص و همچنین اوصیای بزرگوار او ع و بلکه همچنین تربیت شدگان مکتب او این اصول را استفاده نکردهاند .» بله سیره وسبک زندگی اسلامی مبتنی بر اصول لایتغیر ی است که هرگز نسبی وزمانمند نیست .
البته یک سلسله مسایل در اسلام هست که نسبی است ؛ وموضوع یادداشت دیگری خواهد بود انشاءالله ./. ح -ط
به نام خدا
به نظر شما التماس آمریکا مبنی بر مذاکره با ایران برای چیست؟
مقام معظم رهبری حفظه الله:« سیاست خاورمیانه ای آمریکا دچار شکست شده وآمریکاییها احتیاج دارند برگ برنده ای رو کنند / برگ برنده ی آنها کشاندن ایران پای میز مذاکره است».
به نام خدا
امام باقر (علیه السلام) فرمودند: «علماء شیعتنا مرابطون فى الثغر الذى یلى ابلیس و عفاریته یمنعونهم عن الخروج على ضعفاء شیعتنا، و عن ان یتسلط علیهم ابلیس و شیعته النواصب، الا فمن انتصب کان افضل ممن جاهد الروم والترک والخزر الف الف مرة لانه یدفع عن ادیان محبینا و ذلک یدفع عن ابدانهم »
دانشمندان پیرو ما (علماء شیعه) همانند پاسداران ومرزدارانى اند که در برابر ابلیس و لشکر یانش صف کشیدهاند، و از حمله ی آنها به شیعیان ما که توانایى دفاع از (عقاید وآموزه های)خود را ندارند جلوگیرى میکنند، و از تسلط ابلیس و پیروان او بر شیعیان جلوگیرى مینمایند . آگاه باشید ارزش آن دانشمندان شیعه که این چنین خود را در معرض دفاع قرار دادهاند، هزاران بار بالاتر از سپاهیان ومجاهدانی است که در برابر هجوم دشمنان اسلام ( از کفار گرفته تا روم و ترک و خزر) مبارزه می کنند . زیرا دانشمندان شیعه نگهبانان (عقاید ،احکام، فرهنگ ومعارف اسلام، و مدافع) دینِ شیعیان و دوستان ما هستند، در حالى که مجاهدان ، حافظ مرزهاى جغرافیایى میباشند(البته قطعا؛ این به معنای نادیده گرفتن ارزش والای مرزبانی جغرافیایی نیست ).
ابیمنصور، احمد بن على ابن ابیطالب طبرسى، احتجاج طبرسى، ج1، ص155
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
آوای آشنا
بایگانی
اشتراک