بازدید امروز : 59
بازدید دیروز : 568
به نام خدا
شهادت آیت ا... سید مصطفی خمینی در آبان 1356 را می توان نقطه عطفی در نهضت اسلامی مردم ایران دانست. مجالس یادبود در سراسر کشور برگزار شد و در آن مراسم، تظاهرات گسترده علیه رژیم به پا شد. از این رو رژیم، تصمیم گرفت با توهین به ساحت حضرت امام خمینی، چهره ایشان را به عنوان رهبری نهضت مخدوش کند. در اواسط دی ماه 1356، پیک دربار، نامه ممهور به مهر دربار را به داریوش همایون، وزیر اطلاعات و جهانگردی داد. او نیز نامه را به روزنامه اطلاعات جهت انتشار سپرد. مسعودی، صاحب امتیاز روزنامه، مفاد مقاله را باعث واکنش علما و روحانیون و برای آینده روزنامه خطرناک می دانست، اما در تماس با وزیر اطلاعات و نخست وزیر، آموزگار، دریافت که برخی از مفاد تند و تحریک آمیز آن به خواست شاه در مقاله آمده است. در این مقاله که با امضای مستعار "احمد رشیدی مطلق" در روزنامه اطلاعات به چاپ رسید، بطور صریح، بی حجابی فضلیت و حجاب، کهنه پرستی و ارتجاع معرفی و به ساحت مقدس امام خمینی، اهانت و قیام 15 خرداد 1342، توطئه استعمار سرخ و سیاه معرفی شده بود. با انتشار این مطالب اهانت آمیز، اولین واکنش ها در شهر قم آغاز شد. مدرسین حوزه علمیه قم دروس حوزه را در روز 18 دی تعطیل اعلام کردند و در این روز، طلاب با تشکیل اجتماع بزرگی تظاهرات خود را به سوی منازل مراجع آغاز کردند و تعدادی از علما و مراجع قم در سخنرانی های خود، به حمایت از امام و محکومیت اهانت به ساحت ایشان پرداختند. بازاریان قم با مشاهده حرکت حوزه علمیه، تصمیم به تعطیلی مغازه های خود در 19 دی گرفتند. روز نوزدهم دی ماه ساواک و شهربانی به کمک نیروهای کمکی از تهران وارد شده و در حوالی مدارس علمیه متمرکز شدند. اقشار مختلف مردم با راهپیمایی به سوی منازل بزرگان حوزه، رفته رفته خروشان تر می شدند. نیروهای رژیم با مشاهده حرکت عظیم مردم تصمیم به حمله گرفتند و تیراندازی شروع شد و در این روز عده زیادی از طلاب و مردم قم به شهادت رسیده و یا مجروح شدند.
(اطلاعات بیشتر را از پورتال(درگاه) مرکز اسناد انقلاب اسلامی به آدرس www.irdc.ir/fa مطالعه کنید.)
به نام خدا
تحلیلی بر دانشنامه ی به اصطلاح آزاد «ویکی پدیا »
ویکیها به وبسایتهایی اطلاق میشود که محتوای آنها بهوسیله کاربران اینترنتی تولید و ویرایش میشود.
ویکیپدیا دانشنامهی به اصطلاح آزادی است که در سال 2001 م راهاندازی شد. جیمی والز و لری سینگر موسسان ویکیپدیا، پیش از آن بر روی پروژهی دانشنامهی آنلاینی باعنوان نوپدیا کار میکردند. محدودیتهای نوپدیا، ایدهی ایجاد دانشنامهی جدید با مدل ویکی را بهوجود آورد و بدین ترتیب ویکیپدیا متولد شد .
ویکیپدیا چند سال بعد نه تنها مهمترین دانشنامهی اینترنتی شد، بلکه به یکی از وبسایتهای اصلی دنیای مجازی تبدیل شد. ویکیپدیا هماکنون در ردهبندی برترین وبسایتهای دنیا از دید الکسا در ردهی هفتم قرار دارد و در ردهبندی گوگل چهارمین وبسایت دنیاست.
ویکیپدیا ظاهرا ازموفقترین و مشهورترین پروژه های ویکی در دنیاست ولی دنیای ویکیها به همینجا ختم نمیشود. موسسان ویکیپدیا چندی بعد بنیاد ویکیمدیا را تاسیس کردند و پروژههای مشابه متعددی در حوزههای مختلف راهاندازی کردند که بهروزرسانی آنها همگی از مدل ویکی پیروی میکرد. خارج از بنیاد ویکیمدیا نیز ویکیهای زیادی مشغول به فعالیت هستند .
ویکیها در حوزههای مختلفی بهکار گرفته میشوند تا طیف گستردهای از هدفها را پوشش دهند.
کاربرد علمی ویکیها در جهت توسعه و همگانیکردن دانش از جمله شناخته شدهترین هدفهای ویکیهاست.
چالش های ویکی پدیا
مخالفان ویکیپدیا میگویند از آنجایی که مطالب ویکیپدیا را نه متخصصان، بلکه کاربران عادی مینویسند پس نمیتوان مطالب آنها را چندان معتبر بهحساب آورد . منتقدان میگویند مدخلهای این دانشنامه بهوسیله کاربرانی نوشته میشود که در بین آنها افراد گوناگونی با انگیزهها و سطح تخصص و سواد متفاوت حضور دارند، پس نمیتوان به مطالب ثبت شده اطمینان کافی داشت.
موضوعات مناقشهبرانگیز زیادی در دنیا وجود دارد که در مورد آنها هر یک از طرفین دعوا دیدگاههای متفاوتی دارند.البته ویکیپدیا ادعای بیطرفی را مطرح میکند و ادعا دارد برآیند دیدگاههای کاربرانش را منعکس میکند، اما اختلاف بین دیدگاه مورد توافق در ویکیپدیا با دیدگاه طرفین مناقشه، برای ویکیپدیا مشکلاتی ایجاد کرده است .
جایگاه ویکی ها در ایران
برخلاف سایر گونههای رسانههای اجتماعی، ویکیها در ایران چندان با استقبال کاربران اینترنتی مواجه نشدهاند. در سالهای گذشته کاربران ایرانی در استفاده از وبلاگها و شبکههای اجتماعی در سطح جهانی پیشگام بودهاند و آمارهای مربوط به آنها در رده کشورهای نخست قرار داشته است. اما هیچگاه از ویکیها استقبال قابل توجهی نشده و آمارهای مربوط به ایران کمتر از حد انتظار بوده است .علت چیست؟
علت عدم استقبال از ویکی ها بویژه ویکی پدیا در ایران اسلامی
برخی دلیلشان این است که فعالیت در ویکیها و کمک به گسترش و توسعه آنها اغلب نوعی کار داوطلبانه است که با کسب شهرت و منفعت شخصی ؛ همراه نیست . البته این حرف می تواند درصدی درست باشد اما قطعا ،عمده دلیل نیست .
می توان اصلی ترین دلیل بی رغبتی مسلمانان ایران را ادعای بی دلیل مسئولین ویکی پدیا بر بی طرفی وآزاد بودن وب سایتشان و باز بودن درگاه های ویرایشی دانست
ویکی پدیا کاملا تحت سلطه صهیونیسم قرار دارد تمام شهرهای فلسطین با نام اسرائیلی و به نام اسرائیل ثبت شده و هیچ کسی هم حق دسترسی ندارد ونیز در مباحث سیاسی اجتماعی مطالب غیر واقعی و یک سویه بدون امکان ویرایش به چشم می خورد لذا می توان گفت ویکی پدیا یک دانشنامه جهت دار است که حتی واقعیت های تاریخی را به مشتاقانش وارونه نمایش می دهد؛ گرچه برخی مطالب علمی قابل استناد نیز دارد اما به واسطه ی اختلاط صحیح وسقیم والتقاطی که در آن است زیاد قابل اعتماد نیست./. طالب پور
به نام خدا
به بهانه ی 17 دیماه 1314 ه ش روز کشف حجاب توسط شاه مستبد وخود باخته ی ایران ؛رضا خان پهلوی ومقاومت جانانه واز سر اعتقاد زنان ومردان مسلمان .
حجاب ؛ نشانه ی تمسک به حبل الله
حجاب ؛ تجلی عفاف
حجاب ؛ گوهر ناب
حجاب ؛ دژمحکم خانواده
حجاب ؛ امتداد راه شهدا
حجاب ؛ حفاظت از ارزشها
حجاب ؛ مدافع آزادی
حجاب ؛ ابزار شادی وخوشبختی
حجاب ؛ مدافع حقوق بشر واقعی
حجاب ؛ عامل امنیت فردی واجتماعی
حجاب ؛ راه بندگی
حجاب ؛ نشانه ی غیرت دینی
حجاب ؛ تاج بندگی
حجاب ؛ علت زیبایی
حجاب ؛ اندیشه ی اصیل الهی
حجاب ؛ نشانه ی فضیلت وبرتری
حجاب ؛ ضامن پاکی
حجاب ؛ قله ی نیکبختی
حجاب ؛ حریم امن الهی
حجاب ؛ راه برون رفت از استفاده ی ابزاری
حجاب ؛ مظهر شجاعت واستواری
ادامه دارد
به نام خدا
این مطلب را با توجه به آشنایی نسبتا خوبی که با افراد وجریانهای سیاسی اجتماعی شهرستان اردکان دارم ارائه می نمایم وفعلا قصد تعمیم آن را ندارم ؛هر چند قابل تعمیم به نحو موجبه ی جزییه می باشد
معتقدم تعداد زیادی از گروهها وکسانی که تحت عنوان اصلاح طلب و اصول گرا صف بندی هایی دارند و در مقابل هم اند ؛ اغلب نزاعشان لفظی است ؛یعنی در عین اینکه در مبانی وریشه های معرفتی اسلام مشترکات زیادی دارند در برخی موضوعات فرعی وسلیقه ای ؛ با یکدیگر اختلاف دارند لذا یقین دارم اگر دریای مبانی ، مسایل وموضوعات مشترک ،متلاطم گردد ؛ فقط اختلافات جزیی ،سطحی ،فرعی ،سلیقه ای همچون کفی بر آب خواهد ماند. (البته کسانی هم هستند که از آب گل آلود؛ قصدصید ماهی دارند که کاملا قابل تفکیک اند)
مستند این اعتقادم توجه به کلمات حکیمانه ی رهبر عظیم الشأنمان حضرت آیت الله خامنه ای حفظه الله است .
فصل الخطاب ومنشور جریانهای سیاسی اجتماعی کشور ؛ شاخص های معرفی شده توسط مقام معظم رهبری است ، ایشان در مورد جناح های سیاسی کشور و صف بندیهای گروههای سیاسی فرمودند: «دو جناح برای کشور مثل دو بالند که کشور با این دو بال می تواند پرواز کند دو جناح مقابل در مجموعه نظام می توانند باشند و فعالیت کنند ولی شرطش این است که به قانون اساسی وفادار باشند اینها بر کار هم نظارت می کنند با هم رقابت سالم می کنند این مسابقه ، پیشرفت به وجود می آورد و از بسته بودن تشکیلات گوناگون حکومتی جلوگیری می کند این چیز مغتنم و خوبی است .
ولی در عین حال ، ایشان تقسیم بندی و تقابل دو گروه اصول گرا و اصلاح طلب را بر نتافته وقبول ندارند و
در این باره فرموده اند: « بنده دعوای اصلاح طلب و اصولگرا را هم قبول ندارم من این تقسیم بندی را غلط می دانم نقطه مقابل اصولگرا ، اصلاح طلب نیست ، نقطه مقابل اصلاح طلب ، اصولگرا نیست نقطه مقابل اصولگرا آدم بی اصول و لاابالی است آدمی که به هیچ اصلی معتقد نیست آدم هرهری مذهب است ... نقطه مقابل اصلاح طلبی اِفساد است؛ بنده معتقد به اصولگرای اصلاح طلبم ، اصول متین و متقنی که از مبانی معرفتی اسلام برخاسته با اصلاح روش ها به صورت روز به روز و نو به نو... »( بیانات معظّم له در دیدار با اساتید و دانشجویان دانشگاههای استان کرمان 19/2/84)
با توجه به مطالب ارائه شده به نظر می رسد تکلیف ما روشن است و آن اینکه آنچه که برای ما اهمیت دارد معیارها و اصول است نه افراد و مصادیق ویا احزاب که در آنها احتمال خطا وانحراف وجود دارد،بنابراین افراد، گروهها و یا احزابی که متعهد به اصول و معیارهای اسلامی باشند، قابل اعتماد واحترام اند و افراد ،گروهها واحزابی که متعهدنما هستند؛ غیر قابل احترام وغیر قابل اعتمادند./. طالب پور
یا ربّ الحسین(ع)
به بهانه ی اربعین شهادت امام حسین علیه السلام ویاران عزیزشان :
آنگاه که تیرگی جهل وجُبن مردم، جبینشان را به خاک ذلت مالیده بود
آنگاه که خیانت ،خدعه ونیرنگ لجام گسیخته شده وامور، صبغه ی شیطانی گرفته بود
آنگاه که صدا ها در حلقوم ها خفه شده بود وهمه ی قلوب وعقول خفته بودند
آنگاه که از فشار زمانه وخفقان امویان اشکها خشک شده ودلها قساوت گرفته بود
آنگاه که فتنه ها چون ابرهای ظلمانی بر فضای جامعه مسلط شده بود
آنگاه که عده ای ، مست از می غفلت ، غضب وشهوت ؛ باده فروش زر وزور وتزویر بودند
آنگاه که در قالب اسلام ،اسلام را مقلوب ودگرگون می کردند
آنگاه که آیات بصیرت ، روشنی اش را باخته بود
آنگاه که دل عرشیان ، زخمی وشکسته شده بود
آنگاه که انسانیت ، به لرزه افتاده بود
آنگاه که صداقت ، نفس های آخرش را می کشید
آنگاه که ضربه های تیشه ی ناجوانمردی ، ریشه ی غیرت وحمیّت را قطع می کرد
آنگاه که آسمان حقیقت با ابرهای باطل ، سیاه پوش شده بود
آنگاه که حکومت ، در افساد وفساد ؛گوی سبقت ربوده بود
آنگاه که معنای زندگی به پوچی گراییده بود
آنگاه که پرنده ی آزادی در قفس استبداد ، محبوس گشته بود
آنگاه که بازار بردگی ، رونق گرفته بود
آنگاه که بالهای پرواز ، شکسته شده بود
آنگاه که خورشید اسلام ناب ، در مُحاق ، قرار گرفته بود
آنگاه که عشق حقیقی ، مرده بود
آنگاه که آزادگی ، در بند ، شده بود
آنگاه که قرآن ، لقلقه ی زبان گشته بود
آنگاه که عدالت ، در گلو خفه شده بود
آنگاه که دیگر باران ولایت نمی بارید
آنگاه که بی بصیرتی ، نهادینه شده بود
آنگاه که قوم پرستی وقبیله گرایی ، نُقل بازار گشته بود
آنگاه که اشرافیت ، محک امتیاز گردیده بود
آنگاه که خدا ، در زندگی گم شده بود
آنگاه که ...
ناگهان؛ مصدر حقیقت ، آیت جهادوشهادت ، زلال بصیرت ،اساس غیرت وعدالت ، میزان انسانیت ،امید ناامیدان، ترجمان ناب قرآن ؛ آن بنده ی حق سبحان، با قیام وشهادتش مسیر روشن هدایت را نشان داد .
او مصباح الهدا ست
اوقتیل العبرات است
وبغضی می ترکد وشبنم اشکت ،پهنای صورتت را فرا می گیرد
آری ؛ بار دیگر ،در امتداد زمان ، دست نوازشش را احساس می کنی
گویا ، باز محرم است
باز، عاشوراست
باز « اربعین» است
« انّ لقتل الحسین (ع) حرارة فی قلوب المؤمنین لن تبردا ابدا » (1) ./. طالب پور
پی نوشت:
(1) – پیامبر اسلام (ص) فرمودند: شهادت حسین علیه السلام حرارت وشعله ای در قلبهای مؤمنین ایجاد کرده، که هرگز سرد وخاموش نخواهد شد. {مستدرک الوسایل ،ج 10 ص 318}
دو اصطلاح و یک تحلیل جریان شناختی سیاسی (قسمت اول)
این روزها دو اصطلاح ، در عرف سیاسی کم وبیش خود نمایی می کند که لازم است قبل از تحلیل شرایط زمان و اوضاع کشورمان ؛ به تعریف وتبیین آنها پرداخته شود ؛سپس به شرح موضوع ( امید وارم در یک زمان ویا زمانهای متعدد این یادداشت را ، حتما مطالعه نمایید).
وآن دواصطلاح عبارت است از :
1)- دموکراسی خواهی الیتیستی
2)- دموکراسی خواهی پراگماتیستی
دموکراسی خواهی الیتیستی چیست؟
الیت (elite ) به معنای گروه سرآمد ونخبه ، گروه قدرت و اقلیت قدرت است. مبتنی بر نظریهی پلورالیسم وتکثر گرایی ، دموکراسی به مفهوم رایج چیزی جز تعدد گروههای قدرت (elite ) و احتمال دست به دست شدن قدرت سیاسی در میان آنها نیست.
دموکراسیخواهی الیتیستی به دنبال دست به دست شدن قدرت و حکومت میان چندین گروه اقلیت میباشد که در آن «اقلیتهای قدرت» برای جلب حمایت مردم، رقابت آشکار و آزاد دارند (1) که البته نتیجهی آن چیزی جز تحقق لیبرال دموکراسی نخواهد بود.
دموکراسی خواهی پراگماتیستی چیست؟
پراگماتیسم(pragmatism ) یا مکتب عملگرایی و اصالت عمل بر این موضوع تأکید دارد که: « سودمندی ونتایج عملی ، معیار حقیقت است نه انطباق با واقعیت عینی.» در این نوع رفتار سیاسی که در مقابل سیاست ایدئالیستی وآرمانگرایانه قرار می گیرد به جای توجه به ارزشها وآرمانهای سیاسی واخلاقی ،بر اقدام ،عمل ،کارآمدی وفایده مندی این جهانی ومادی ، تأکید می شود . (2)
دولتمردان و سیاستمداران «پراگماتیست» به کسانی اطلاق میشود که امکانات عملی و مصلحت روز را بر معتقدات خود مقدم میشمارند و به عبارت دیگر برای پیشرفت مقاصد مادی خود یا ماندن بر مسند قدرت، انعطاف نشان میدهند.
جریان اصلاحات یا به عبارت بهتر جریان دموکراسیخواهی الیتیستی که در نتیجهی عملکرد تکنوکراتها (فن سالاران) شکل گرفته بود، پس از کسب قدرت در انتخابات هفتم ریاست جمهوری در راستای تحقق لیبرال دموکراسی مواجهه جدّی خود را با جریان انقلاب اسلامی آغاز نمود اما از آن جایی که ماهیتاً به دنبال دموکراسیخواهی الیتیستی بود، این مواجهه و نحوهی آن را در فضای نخبگان سامان داد.
استعفای استانداران، تحصن نمایندگان مجلس شورای اسلامی، اعتراضهای دانشجویی و ماجرای کوی دانشگاه و مواردی از این دست ضمن تأیید تحلیل یاد شده، نشان میدهد که گفتمان این جریان فقط در میان نخبگان و الیتها فعال بوده است. البته این امر طبیعی است چرا که گفتمان الیت محوری که با لحن روشنفکری بسط مییابد، نمیتواند برد اجتماعیاش از گروههای قدرت فراتر رود.
لازم به ذکر است حتی فتنهی 88 و اردوکشی خیابانی پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری را هم میتوان در همین چارچوپ تبیین نمود
در سالهای پایانی دولت اصلاحات، مثلث تئوریسینهای شورای روابط خارجی آمریکا(3) شامل «ولیرضا نصر»، «ری تکیه» و «فرید زکریا» با تحلیل وبررسی های شورا به این نتیجه رسیدند که جریان اصلاحات در حوزهی نظر (پرتستانتیسم اسلامی) توان مواجهه با جریان انقلاب اسلامی را نخواهد داشت. از این رو مدلی جدید از سوی ایشان برای دموکراتیزاسیون در ایران ارائه شد؛ و آن «پراگماتیسم» بود.
در سال 1388ه.ش. با شکست پروژهی عظیم اصلاحطلبان در قالب فتنه، در میان این جریان اندک امیدها به جریان دموکراسیخواهی الیتیستی اصلاحات به ناامیدی گروید و مقاومت در برابر پذیرش پراگماتیسم به عنوان نسخهی جایگزین؛ شکسته شد؛ چرا که خوب فهمیدند که تجمع اقلیتها و الیتها هر چقدر هم مصرّانه باشد توان مواجهه با جریان اصیل و قدرتمند انقلاب اسلامی در ایران را نخواهد داشت.
اساساً پراگماتیسم بر آن است تا فارغ از مباحث نظری، فلسفی و مبتنی بر فایدهگرایی و اصالت سود، به نام کارآمدی ، روابط سرمایه سالار را بر جامعه حاکم کند؛ البته در ایران این امر مستلزم ارائهی قرائتی از اسلام است که با تفکر لیبرال سرمایهداری همخوا نی داشته باشد.
در مجموع، پراگماتیستها در قالب نخبگان ابزاری جامعه، فارغ از نظریهها و تئوریها و همچنین فارغ از سیاستهای ایدهآلیستی و آرمانگرایانه و ارزشهای سیاسی و اخلاقی ؛ بر اقدام، عمل، کارآمدی و فایدهمندی این جهانی و مادی تأکید میکنند.
ادامه در صفحه ی بعد
به نام خدا
دو اصطلاح و یک تحلیل جریان شناختی سیاسی (قسمت دوم)
در شرایط کنونی با نزدیک شدن به پایان کار دولت دهم و با حساسیت مردم به مسائل اقتصادی و احساس نیازی که در زمینههایی چون کارآمدی، رفع مشکلات معیشتی و اقدام فعالانه در فضای جامعه میشود؛ باید مراقب بود که اتفاق و اشتباهی که در سالهای پس از جنگ صورت پذیرفت دوباره تکرار نشود و همانگونه که تکنوکراتها در غفلت همگان به نام سازندگی و شایسته سالاری بر اریکهی قدرت تکیه زدند و نتیجهاش شد دموکراسیخواهی الیتیستی اصلاحات، پراگماتیستها با نقد ناکارآمدی جریان موجود ویا شعارهای مبهم وبه نام کارآمدی و تبلیغ عملگرایی ؛ بر مدیریت اجرایی کشور تفوق نیابند.
لذا پراگماتیسم زمانی موفق خواهد بود که :
1-از میان نیروهای انقلابی نظام ، سر بر آورد تا مقاومتها در برابر آن کمتر باشد
و 2- قرائتی التقاطی برای خود به وجود آورد تا نیروهای انقلاب شمایل اصلی این جریان را درک وفهم نکند.
در فضای فعلی کشور ؛سخن گفتن از عملگرایی، کارنامهی موفق، مدیریت کار آمد و... که در ورایش میتوان ریشههای پراگماتیسم را جست، از سوی برخی چهرههای شاخص انقلاب و دفاع برخی اصلاحطلبان از برخی چهرههای شاخص اصولگرایی را میتوان در همین چارچوب تحلیل و تفسیر نمود.
اگر در انتخابات آیندهی ریاستجمهوری، پراگماتیستها بتوانند پیروز انتخابات شده و بر مسند مدیریت اجرایی کشور تکیه زنند؛ جریان انقلاب اسلامی را با چالشی جدّی مواجه خواهد کرد.
در دوران حاکمیت پراگماتیستها بر خلاف دوران تکنوکراتها، نه دموکراسیخواهی نخبهگرایانه بلکه دموکراسیخواهی پراگماتیستی و پوپولیستی ظهور خواهد کرد.
این بدان معناست که اگر دموکراسیخواهی الیتیستی برای مقابله با نظام، اقدامهایی از قبیل ایجاد تشنج در فضاهای دانشجویی و در میان سیاستمداران و مدیران را در دستور کار داشت و عقبهی خود را در یارگیری از میان نخبگان و مدیران میدید؛ اما جریان دموکراسیخواهی پوپولیستی و عوامفریبانه برای مقابله با نظام به نام رضایتمندی مردم و رفاه بیشتر ایشان ،اقدام به بسیج سازماندهی شدهی تودهها از جمله طبقهی کارگر خواهد نمود.
این یعنی عقبهی اجتماعی نظام را در برابر نظام قرار دادن.
مهمترین عمل آنان برای تحقق این سناریو ،گذار دادن جامعه از آرمانگرایی و ارزشهای اسلامی به رفاهطلبی و نگاه این جهانی به مسائلی نظیر کارآمدی، فایدهمندی و... خواهد بود؛ یعنی در این سناریو دیگر مباحث اندیشه ای جایگاه مهمی نخواهد داشت وبیشتر ، بزرگ نمایی نقاط ضعف وبرنامه ریزی جهت دار به سوی کار آمدی دنیوی در دستور کار است .
البته محوریترین و اصلیترین کار پراگماتیستها برای مقابله با نظام اسلامی تأسیس «کمپین»ها و «ان.جی.او»ها و راهاندازی نهادهای خیریه و در نهایت گسترش بنیادهای رفاهی و بنگاههای اقتصادی در موازات هم است، تا در این فرآیند عرصهی عمومی و حوزههای اجتماعی کشور را در سیطرهی سرمایهداری قرار دهند تا جایی که قدرت نظام جمهوری اسلامی را تضعیف نمایند
این جملات «سعید حجاریان» که به تازگی گفته است : «تشکیلات که فقط حزب نیست. مگر کار تشکیلاتی فقط کار حزبی است؟ در کنار کار حزبی فعالیت «ان.جی.او»ها کارهای عام المنفعه و نظایر آن نیز میتواند بستری برای ایجاد سازمان و تشکیلات باشد... اصلاً نمیخواهیم در انتخابات کاندیدا بشویم؛ مجلس هم نخواستیم برویم، ولی کار خیریه که میتوانیم بکنیم.» (4) را میتوان به منزلهی حرکت اصلاحطلبان در همین مسیر دانست.
باید با کسب تجربه از گذشته، خطر پراگماتیستها را درک نماییم ؛لذا تذکر چند نکته ضروری است :
1. از آنجایی که نقد پراگماتیسم کار بسیار ظریفی است باید مراقب بود که در مسیر نقد آن وارد مسائل انتزاعی نشد، یعنی در صورت دفاع پراگماتیستها از خود، آن هم با شعار مدیریت کارآمد، نباید گفته شود کارآمدی مهم نیست و مهم ، صرفاً تعهد است ؛ بلکه باید قرائت مد نظر انقلاب اسلامی را از کارآمدی ارائه نمود. کارآمدیای که در چارچوب مدل پیشرفت جمهوری اسلامی و در راستای مدیریت علمی و فقهی تبیین شده باشد.
2. در راستای مقابله با تبلیغات پوپولیستی (5) پراگماتیستها که با شعار رضایتمندی و فایدهمندی عمومی صورت میپذیرد؛ میباید به تبیین گفتمان خدمت که از سوی امام عظیم الشأن راحل و مقام معظم رهبری ارائه و تأکید شده، پرداخته شود. در تبیین این گفتمان ، مقام معظم رهبری میفرمایند: «بزرگترین مبارزه با آمریکا، خدمت به این مردم است هر که میخواهد با آمریکا مبارزهی اساسی کند باید به این مردم خدمت کند. هر که میخواهد با دشمنان مبارزه عملی کارآمد کند، با فساد مبارزه کند. ابزارهای دشمن در درون کشور و نظام ما عبارت است از فساد، تبعیض و فاصلهی طبقاتی، ما باید با اینها مبارزه کنیم.»(6)
البته باید توجه داشت که پراگماتیستها هم بر این گفتمان؛ بدل خواهند زد و آن را مصادره خواهند کرد همانگونه که در گذشته دموکراسیخواهان الیتیستی شعار «سه سید فاطمی خمینی، خامنهای، خاتمی» را سر داده و ولایت را مصادره نمودند.
3. بسط فلسفه و مباحث نظری و گسترش کرسیهای نظریهپردازی و آزاد اندیشی میتواند مانع جدّی گسترش پراگماتیسم در جامعه شود؛ چرا که اساساً پراگماتیسم در پی بحران معرفت شناسی اومانیستی در قلمرو مقولهی حقیقت در اواخر قرن نوزدهم در آمریکا پدید آمده است و معتقد است که دیگر نباید به مباحث منطقی و فلسفی پرداخت و صِرف سودمندی یک انگاره ، کافی است تا آن را مساوی با حقیقت بدانیم.
ریچارد رورتی از مهمترین نظریهپردازان پراگماتیسم، در تبیین مدل خود برای تحقق لیبرال دموکراسی میگوید: «روند سست کردن فلسفه برای استحکام بخشیدن به نهادهای لیبرالی است.»(7)از این رو مباحث نظری دربارهی توسعه و مدلهای اجتماعی، اقتصادی و... آن، چالشی جدّی برای پراگماتیستها خواهد بود.
4. چشم اسفندیار(یا پاشنه ی آشیل)(نقطه ی ضعف) همهی مدلهای توسعهی لیبرال دموکراسی، بحث تحقق عدالت است. سیاستهای لیبرالیستی و از آن جمله سیاستهای پراگماتیستی به سرعت موجب افزایش شاخص ضریب جینی در جامعه شده و به فاصلهی طبقاتی بسیار فاحشی منجر میشود؛(چنان که نمونه ها ی بارز آن را در کشورهای آمریکا واروپا مشاهده می کنید) از این رو پرداختن به عدالت و تبدیل آن به یک مطالبه و گفتمان همگانی، پراگماتیستها را هم در حوزهی جذب اجتماعی و هم در حوزهی اِعمال سیاستها ، با چالشی جدّی مواجه مینماید.
5. با مد نظر قرار دادن نحوهی ظهور تکنوکراتها که از دل نیروهای خط امامی سر برآوردند و سرانجام آنها ؛ جریان پیروان نظام اسلامی یابگو اصولگرایی باید با کسب تجربه از گذشته، خطر پراگماتیستها را درک نماید و با جدا کردن خط خود از پراگماتیستها و تقابل با آنها ،مانع استفادهی این جریان از عنوان ولایت مدار، اصولگرا وخط امامی بودن برای خود شود چراکه عنوان ولایت مداری در جامعه بسیار رأی آور است ./.
پی نوشت
(1)-جامعهشناسی سیاسی (نقش نیروهای اجتماعی در زندگی سیاسی) ؛ حسین بشیریه ، نشر نی، ص 65
(2)-فرهنگ واژه ها ، عبدالرسول بیات وهمکاران ،پراگماتیسم ص 83 -94
(3)-شورای روابط خارجی آمریکا، سازمانی مستقل و غیر دولتی است که در سال 1921 تاسیس شده و دفتر اصلی آن در نیویورک واقع شده است. رئیس این شورا ریچارد هاس است که از جولای 2003 در این سمت قرار دارد. وی در سیاست خارجی آمریکا، امنیت بین الملل، جهانی سازی، آسیا و خاورمیانه تخصص دارد .این شورای با هدف ارتقا سطح آگاهی سیاست خارجی فعالیت می کند و این کار را از طریق پوشش به موقع بدون تعصب و عمیق مسائل سیاست خارجی و بین الملل انجام می دهد.
(4)- سعید حجاریان از تئورسین های نظریه ی توسعه ی سیاسی و جریان اصلاحات در ایران : مصاحبه با روزنامهی آرمان، سه شنبه 31 مرداد 1391، ص6
(5)- عَوامگرایی یا پوپولیسم (Populism ) آموزه و روشی سیاسی است در طرفداری کردن یا طرفداری نشان دادن از حقوق و علایق مردم عامه در برابر گروه دانشآموخته و نخبه .
(6)-بیانات معظم له در مراسم سالگرد امام خمینی(رحمتاللهعلیه)، 14 خرداد 1382
(7)- ریچارد رورتی، پیشامد، بازی و همبستگی، ترجمهی پیام یزدانجو، نشر مرکز، ص 125 ( ریچارد مک کی رورتی ( 1931– 2007)، از مهمترین فیلسوفان تحلیلی معاصر و بهعقیده ی برخی بزرگترین فیلسوف آمریکایی است. وی نظرات بدیعی در سنت پراگماتیستی ارائه کرده است. هرچند برخی او را بهدلیل عقاید نسبیگرایانهاش پسامدرن دانستهاند ؛ لذا باید او را فیلسوف پسا تحلیلی post-analytical عمل گرا بنامیم).
برای تبیین وتفصیل بیشتر این تحلیل می توانید به این آدرس مراجعه نمایید :
www.borhan.ir/NSite/FullStory/News/?Id=3995
به نام خدا
شناخت احکام اقتصادی وبانکی ، ضرورت جامعه (قسمت چهارم) «جعاله»
مسائل جعاله را می توانید با مراجعه به رساله ی عملیه یا استفتاءات مرجع تقلیدتان بیاموزید وعمل کنید مثل این مسأله که :
· عامل می تواند عمل را ناتمام بگذارد، ولی اگر تمام نکردن عمل، اسباب ضرر جاعل شود ، باید آن را تمام نماید
مثلاً اگر کسی بگوید هر کس چشم مرا عمل کند فلان مقدار به او می دهم و دکتر جراحی شروع به عمل کند، چنانچه طوری باشد که اگر عمل را تمام نکند، چشم معیوب می شود، باید آن را تمام نماید و در صورتی که ناتمام بگذارد، حقّی بر جاعل ندارد ؛ بلکه ضامن عیبی که پدید می آید نیز هست.
واما جعاله ی بانکی
در ماده 66 آیین نامه ، فصل سوم قانون عملیات بانکی بدون ربا < بهره >(آئین نامه تسهیلات اعطائی بانکی)و ماده یک دستورالعمل اجرایی شورای پول واعتبار ؛ جعاله بدین صورت تعریف شده است:
« التزام شخص (جاعل) یا کارفرما به ادای مبلغ یا اجرت معلوم (جعل) در مقابل انجام عملی معین ، طبق قرارداد. طرفی که عمل را انجام می دهد عامل یا پیمانکار نامیده می شود.»
شرایط و مقررات عمومی جعاله در بانکها
1- «بانک ها می توانند به منظور ایجاد تسهیلات لازم برای گسترش امور تولیدی ، بازرگانی و خدمات با تنظیم قرارداد به عنوان عامل یا عندالاقتضا به عنوان جاعل مبادرت به جعاله نماید.»
2- درصورتیکه اعطای تسهیلات از طریق جعاله برای اجرای طرحهای تولیدی یا خدماتی صورت گیرد طرح مورد قرارداد می بایست از لحاظ فنی ، مالی و اقتصادی مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد.
3- در مواردی که بانک جاعل باشد عامل می تواند با موافقت بانک انجام قسمتی از کار را به دیگری واگذاری نماید.
لذا به کارگیری عقد جعاله توسط بانک به دو صورت ممکن است:
1 - مواردی که بانک ، عامل جعاله است
2 - مواردی که بانک به عنوان جاعل مبادرت به جعاله می نماید.
1- مواردی که بانک ، عامل جعاله است
کاربرد جعاله در موردی که بانک به عنوان عامل اقدام می کند بسیار زیاد است و بطور کلی این موارد عبارتند از:
الف) انجام خدمات بانکی
ب )سرمایه گذاری مستقیم بانک از طریق شرکت های تابعه
ج ) انعقاد جعاله ثانویه .
2- مواردی که بانک ، جاعل جعاله است
مطابق تبصره ماده 3 قانون عملیات بانکی بدون ربا «سپرده های سرمایه گذاری که بانک در به کار گرفتن آنها وکیل می باشد، در امور مشارکت ، مضاربه ... و جعاله مورد استفاده قرار می گیرد.»
آنچه مهم است این است که مطابق قواعد عقد جعاله، تعیین دقیق جُعل لازم نیست و حتی می تواند به صورت مشارکت در سود حاصله مقرر شود و از طرف دیگر عدم تعیین مدت ، اختلالی در شرایط صحت انعقاد جعاله ایجاد نمی کند.
به نظر فقهای شیعه ، جعاله در هر عمل حلال و عقلایی ، صحیح است بنابراین در بخش های صنعت ، تجارت ، کشاورزی و خدمات قابل اجرا استو حتی می تواند به جای عقودی مانند مضاربه استفاده شود. به دلایل یاد شده ماده 16 قانون عملیات بانکی بدون ربا عقد جعاله را در همه بخش های اقتصادی دارای کاربرد می داند./. طالب پور
به نام خدا
شناخت احکام اقتصادی وبانکی ، ضرورت جامعه (قسمت سوم ) (جعاله)
همان گونه که مستحضرید در عملیات اقتصادی ؛ بر اساس قانون مدنی وآیین نامه های پرداخت تسهیلات بر طبق عملیات بانکی بدون ربا ، اعطای تسهیلات بانکی به متقاضیان در قانون عملیات بانکی بدون ربا از طریق 10 عقد شرعی(یا بگو 13عقد) صورت می گیرد که عبارتند از: قرض الحسنه ، مشارکت مدنی ، مشارکت حقوقی ، مضاربه ، مساقات ، مزارعه ، فروش اقساط < نسیه>(در مواردی مثل 1 مسکن ، 2 سرمایه های ثابت مانند ماشین آلات و تاسیسات ، 3 سرمایه در گردش ، مثل مواد اولیه و ابزار کار)، اجاره به شرط تمیک ، سلف و جعاله .
در قسمتی از قانون بانکداری بدون ربا آمده است که: «بانک ها می توانند به منظور ایجاد تسهیلات لازم برای گسترش امور تولیدی ، بازرگانی و خدمات ؛ مبادرت به جعاله نمایند»
وما انشاءالله در این قسمت به قرارداد جعاله که از رایج ترین و کاربردی ترین شیوه های اعطای تسهیلات در بانک ها و موسسات اعتباری است خواهیم پرداخت .
تعریف جعاله
جَُِعاله آن است که انسان قرار بگذارد در مقابل کاری که برای او انجام می دهند مال معینی بدهد، مثلاً بگوید هرکس گمشده مرا پیدا کند، ده هزار تومان به او می دهم
ارکان جعاله
1- جاعل: کسی که درخواست انجام کاری دارد
2- عامل: کسی که کار درخواستی را انجام میدهد.
3- جُعل یا (جعیله): همان عوض و مزد.
در جاعل شرط است که بالغ و عاقل باشد و حاکم شرع او را از تصرف در اموالش منع نکرده باشد ولی در عامل شروط ذکر شده، شرط نیست.
فرق بین جعاله و اجاره
در اجاره بعد از خواندن قرارداد، اجیر باید عمل را انجام دهدو کسی هم که او را اجیر کرده اجرت را به او بدهکار می شود،
ولی در جعاله، عاملمی تواند مشغول عمل نشودویا بین کار آن را رها کند؛و تا عمل را انجام ندهد جاعل بدهکار نمی شود.
شرایط عمل مورد جعاله
1. کار مورد جعاله حلال و مشروع باشد جعاله بر انجام کارهای حرام باطل است.
2. آن کار، غرض و منفعت قابل توجه عقلایی داشته باشد، بنا بر این جعاله بر انجام کارهای عبث و بیهوده مثل رفتن به جاهای خطرناک و تاریک صحیح نیست.
3. عمل مورد جعاله از کارهای واجب بر جاعل نباشد مثلا جاعل بگوید هر کس نماز ظهر و عصر مرا بخواند هزار تومان به او میدهم که در این صورت جعاله باطل است. /. طالب پور
ادامه دارد ...
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
آوای آشنا
بایگانی
اشتراک