بازدید امروز : 49
بازدید دیروز : 99
با نام خدا
حتما مطالعه کنید وبا حوصله بخوانید(در 4 قسمت)
گزارش کمیسیون اصل 90 مجلس شورای اسلامی
درباره فتنه 88 وحماسه ی مردم ولایتمدار وبصیر ایران در 9 دی (قسمت اول)
در جلسه علنی روز چهارشنبه 7/10/1390، چکیده گزارش کمیسیون اصل 90درباره رسیدگی به حوادث پس از انتخابات دوره دهم ریاستجمهوری 22 خرداد 1388 که منجر به شکلگیری جریان فتنه شد، قرائت گردید.
متن بخشی از این گزارش به شرح ذیل است:
1- مقدمه:
با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، غرب که الگوی انقلاب اسلامی را به عنوان گفتمانی در مقابل لیبرال دموکراسی میدانست، به طور همه جانبه سعی در مخدوش کردن وجهه این نظام نو پا داشت تا مانع از الگو دهی ملت ایران به دیگر ملتهای جهان، برای شکستن ساختار از پیبش طراحی شده نظم جهانی شود؛ اما شکستهای پی در پی نظام سلطه از جمهوری اسلامی ایران طی 32 سال گذشته و پیشرفتهای چشمگیر ایران در این مدت، منجر به طراحی و اجرای شیوههای نوین در مواجهه با ایران شد.
پیشرفت در عرصههای گوناگون علم و فناوری ، تثبیت راهبرد تهاجمی در سیاست خارجی و به انفعال کشاندن قدرتهای استکبار ، عدم تمکین ایران در قبال فشارهای بیرونی ، تلاش برای گسترش هر چه بیشتر جبهه مبارزه علیه رژیم غاصب صهیونیستی ؛ قدرتهای استکبار به ویژه آمریکا را به تلاش برای تلفیق گزینههای سخت، نیمه سخت و نرم علیه ایران وادار کرد به این امید که بتوانند پروژه تغییر رفتار نظام ما را به عنوان گام اول پروژه تغییر به ثمر برسانند.
تجربه دوران حاکمیت جریان دوم خرداد که جورج بوش پسر هنگام ترک کاخ سفید آن را دورانی خوش خواند و از بابت به پایان رسیدن آن ابراز تاسف کرد، آمریکا و متحدانش را به این نتیجه رساند که بهترین و کوتاهترین روش برای ایجاد تغییر در رفتار ایران اسلامی سرمایهگذاری بر روی جریان ساختار شکن و غربگرای داخل ایران است که در طول دوران گفتمان اقتصادی و گفتمان سیاسی خود به خوبی نشان داده بود، روشها و اهداف خود را کاملاً بر مطلوبها و نیازهای غرب منطبق کرده است. به همین دلیل بود که بلافاصله پس از به پایان رسیدن دولت اصلاحات، فرآیندهای ذیل شتابی فزاینده گرفت:
1- فراخوان مراکز تصمیمسازی برای تهیه راهبردهای عملیاتی علیه ایران
2- تصویب بودجه ویژه برای حمایت از اپوزیسیون
3- ایجاد و تقویت ساختارها و شیوههای رسانهای جدید برای ایجاد، هدایت و تغذیه آشوب داخلی (که بیبیسی فارسی در رأس آنها قرار داشت)
4- تصویب قطعنامههای تحریمی علیه ایران
5- فعال شدن سرویسهای اطلاعاتی برای تحقق دو پروژه اپوزیسیون واحد با برداشتن مرزهای میان گروههای مختلف اپوزیسیون) و اپوزیسیون حرفهای، که اصلاحطلبان غربگرا در سال 84 فقدان آنها را جزو ضعفهای اساسی خود اعلم کرده بودند؛ و گنجاندن آن در قالب پروژه شبکهسازی در محیطهای واقعی و مجازی
6- تقسیم کار میان کشورهای غربی برای برقراری پیوندهای پنهان با اپوزیسیون داخلی
7- برنامهریزی برای تبدیل انتخابات به هسته مرکزی یک فرآیند کودتای مخملی
اگر چه بسیاری از این فرآیندها ، از سالها قبل آغاز شده بود و عمر برخی از آنها به بیش از 20 سال میرسید، اما در این تردیدی نیست و مجموعه ی اطلاعات موجود هم نشان میدهد که برنامهریزی اصلی برای تبدیل این پروژهها به فتنه ی داخلی پس از سال 1384 اوج گرفته است.
این گزارش تلاش میکند چگونگی تکمیل این پروژهها و تبدیل آن به یک فتنه سیاسی و اجتماعی را با استناد به اطلاعات معتبر، واکاوی کند و روایتی دقیق از چگونگی مهار این فتنه ی عمیق ارائه نماید.
2- بررسی علل و عوامل و ریشهیابی جریان فتنه
آن چه فردای پس از انتخابات سال 88، را رقم زد فرصتی بود که از سالها و با برنامهریزی مدون و منسجم بیگانگان و طمع و همراهی عناصر فریب خورده داخلی فراهم آمد. فضای مطلوب سوء استفاده بیگانگان از طریق حاکم شدن فضای غیر عقلانی و تهییج احساسات، نادیده گرفتن تذاکرات مقام معظم رهبری و نادیده گرفتن قواعد و اخلاق انتخاباتی و مصالح انقلاب مهیا شد تا دشمنان به پیادهسازی سناریوی از پیش تعیین شده خویش بپردازند.
در این راستا میتوان به عوامل خارجی و داخلی مؤثر در این حوادث اشاره کرد:
الف: زمینهها و عوامل خارجی
مجموعه اسناد و مطالعات موجود نشان میدهد به طور کلی راهبرد غرب در قبال ایران اسلامی مبتنی بر این پیش فرض است که در نهایت هر نوع سناریوی براندازانه علیه ایران باید راهی به داخل ایران بیابد و هدف از مجموعه فشارهای بینالمللی بر ایران نیز در نهایت چیزی جز اثرگذاری بر داخل ایران و فعال کردن مجموعه نیروهای غربگرا - که همواره نسبت به اکثریت مطلق مردم، اقلیتی بسیار کوچک محسوب میشدهاند- نبوده است. یکی از عوامل زمینهساز فتنه 88 در زمانی به مدت دو دهه ،بویژه از سال 1384 به این سو، در قالب ساز و کارهای زیر صورت گرفته است:
1- برقراری ارتباطات پنهان
2- کمک مالی
3- حمایت علنی در چارچوب پروژههای دیپلماسی عمومی
4- فشار به نظام جمهوری اسلامی به منظور ایجاد فضای مانور برای جریان غربگرا در داخل
5- شبکهسازی اجتماعی در حوزههای مجازی و حقیقی
در عین حال نکته مهم و برجسته در این میان این است که غرب برای کلید زدن پروژه خود به آماده شدن مجموعهای از شرایط داخلی نیاز داشت و به منظور هر چه کاملتر کردن این پروژه از پیش برنامهریزی شده، انتخابات را به عنوان یکی از مهمترین نقاط قوت جمهوری اسلامی هدف قرار داد.
بررسی دقیق و موشکافانه فتنه 88، نشان میدهد عملکرد و سخنان سران داخلی و خارجی فتنه، الگوبرداری کاملا دقیق از تئوریهای از پیش طراحی شده انقلابهای مخملی در مراکز تولید توطئه سیستمهای جاسوسی خارج از کشور، از جمله تئوری مبارزات خشونت پرهیز و روشهای مسالمتآمیز نافرمانی مدنی کسانی چون جین شارپ بوده است که در تمام نمونههای قبلی خود از جمله موارد اجرا شده در اروپای شرقی و آسیای میانه -به صورت "انتخابات محور" عمل کرده است.
مطابق اسناد موجود، کشورهای غربی و در رأس آنها دولت آمریکا بر مبنای مجموعه کدهایی که از داخل ایران دریافت کردند به این نتیجه رسیدند که مقطع انتخابات ریاستجمهوری دهم در سال 88 بهترین فرصت برای اجرای کودتای مخملی در ایران است که در مقاطعی چون سالهای 76، 80 و 84 شرایط را برای اجرای آن مناسب ندیده بودند.
عوامل زیر در متقاعد شدن نظام سلطه به اینکه سال 88 مناسبترین زمان برای اجرای کودتای مخملی است نقشی کلیدی داشته است:
1- مسافرتهای خارجی افرادی چون محمد خاتمی که اغلب به تلاش برای متقاعد کردن طرف خارجی، به اینکه میر حسین موسوی فردی مناسب برای پیش بردن پروژههای تغییرات ساختاری در ایران است، اختصاص داشته است. اسناد موجود نشان میدهد خاتمی در تونس، ترکیه و استرالیا برای ترغیب خارجیها به حمایت از موسوی تلاش کرده و موفق نیز شده است.
2- مسافرت مجموعهای از عوامل اطلاعاتی خارجی در پوششهای مختلف به داخل ایران و برآورد اوضاع داخلی ایران
3- شناخت تاریخی از شخصیت میر حسین موسوی به دلیل حضور عوامل وابسته به سرویسهای اطلاعاتی در کنار وی مانند اردشیر امیر ارجمند
4- پیشبرد پروژه شبکهسازی با همراهی گروههایی چون حزب مشارکت و سازمان مجاهدین از سال 88 به این سو که اصلی ترین مکانیسم اجرایی آن برگزاری دورههای متعدد براندازی نرم در خارج از ایران برای گروههای برگزیده داخلی و مسافرت بیش از چند صد نفر از چهرههای شناخته شده جریان دوم خرداد به خارج از ایران به منظور شرکت در این دورهها در فاصله سالهای 84 و 88 بود.
5- و آخرین عامل، پیامهایی بود که غربیها مستقیماً از داخل ایران دریافت کردند و این پیامها منجر به شکلگیری این اشتباه محاسباتی در ذهن آنها شد که سال 88 زمانی مناسب برای کلید زدن پروژه کودتاست، اطلاعات موجود در اسناد اطلاعاتی که به هنگام نگارش این گزارش به آنها مراجعه شده نشان میدهد "مهدی هاشمی" نقشی عمده در ارسال این پیامها به بیرون داشته و از جمله پیامهای مستقیم وی برای آمریکا در واخر سال 1387 موجب شد آمریکا پروژه مذاکرات هستهای با ایران را که اهمیت حیاتی برای آن داشت تعطیل کرده و انرژی خود را به پیروزی اصلاح طلبان در انتخابات 1388 متمرکز نماید.
آنچه به عنوان عوامل خارجی زمینه ساز فتنه 88 مد نظر است، صرفاً یک فاکتور تأثیرگذار بر سهل شدن زمینه بروز فتنه 88 نیست. بلکه میتوان به جد گفت طرف غربی در برنامهریزی، سازماندهی و هدایت ناآرامیهای اجتماعی به سمت و سوی مورد نظر خود نقش اصلی را بر عهده داشته است. فلذا مدیریت فتنه 88 بر عهده طرف غربی بوده است.
در اثبات این موضوع شواهد بسیار قطعی در مواضع رسمی سکانداران غرب، طرحهای مراکز تولید توطئههای آمریکایی و رسانههای دیداری، شنیداری، مجازی و مکتوب موجود است. ادامه دارد...
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
آوای آشنا
بایگانی
اشتراک