سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 تعداد کل بازدید : 559447

  بازدید امروز : 384

  بازدید دیروز : 6

ناب - طالب پور

 
بردبارى پرده‏اى است پوشان ، و خرد شمشیرى است برّان ، پس نقصانهاى خلقت را با بردبارى‏ات بپوشان ، و با خرد خویش هوایت را بمیران . [نهج البلاغه]
 
نویسنده: حمید طالب پور ::: سه شنبه 93/1/19::: ساعت 10:56 عصر

  به نام خدا

 

در قرآن مجید  اتراف ، رفاه طلبی ، مست ومغرور نعمت شدن را از عوامل اصلی جهنمی شدن عده ای  ذکر نموده است :

برای نمونه ، خداوند متعال در سوره مبارکه ی واقعه آیات 41 تا 45  می فرماید: «واصحاب الشِمال ما اصحاب الشمال ... انهم کانوا قَبل ذلک مُترَفین»{واصحاب شمال ،چه اصحاب شمالی(که نامه ی اعمالشان به نشانه ی جرمشان به دست چپ آنها داده می شود)...آنها پیش از این در عالم دنیا مست ومغرور نعمت  بودند.}

آری همه ی اصحاب شمال در زمره ی مترفین نیستند اما هدف قرآن ، معرفی منشأ اصلی ، یعنی سردمداران آنهاست.(1)

امروز هم ، سرنخ تمام جنگها ،خونریزیها ،انواع جنایات ، مراکز شهوات ، غفلتها وگرایشهای انحرافی ، به دست این گروه است.

مقام معظم رهبری حفظه الله در دیدار با مسؤولان  نظام فرمودند:

من و شما همان طلبه یا معلم پیش از انقلابیم. یکى از شماها معلم بود، یکى دانشجو بود، یکى طلبه بود، یکى منبرى بود، همه‏مان این‏طور بودیم؛ اما حالا مثل عروسى اشراف ،عروسى بگیریم، مثل خانه ‏ى اشراف خانه درست کنیم، مثل حرکت اشراف در خیابانها حرکت کنیم! اشراف مگر چگونه بودند؟ چون آنها فقط ریششان تراشیده بود، ولى ما ریشمان را گذاشته‏ ایم، همین کافى است؟! نه، ما هم مترفین مى ‏شویم. واللَّه در جامعه ‏ى اسلامى هم ممکن است مترف به وجود بیاید. از آیه ‏ى شریفه ‏ى «واذا اردنا ان نهلک قریة امرنا مترفیها ففسقوا فیها(16)» بترسیم.  تُرف، فسق هم دنبال خودش مى ‏آورد.(2)


(ترجمه ی آیه 16 سوره اِسراء: هر گاه بخواهیم شهر ودیاری را هلاک ونابود کنیم، نخست اوامر خود را برای مترفین(وراحت طلبان وثروتمندان بی درد ومست  تمایلات)آنجا ، بیان می کنیم ؛سپس هنگامی که به مخالفت برخاستند آنها را به شدت درهم میکوبیم ومجازات می نماییم.)

ایشان در خطبه ی دیگری  فرمودند:

در نظام جمهورى اسلامى، مردم باید از مسؤولانشان مقابله با ظلم و ظالم و مفسد را بخواهند. باید معیارشان براى پذیرش یک حاکم و یک مسؤولِ بالا و والاى نظام، این چیزها باشد: مبارزه با ظلم، کنار نیامدن با ظالم، تسلیم نشدن در مقابل زورگویى، حفظ حرمت انسان و انسانیّت، سعى در احقاق حق در همه قالبها و شکلها و میدانهایش. بنابراین من اینها را در محضر عامِ مردم مطرح مى‏کنم؛ کمااین‏که امیرالمؤمنین نیز همین بیانات را خطاب به مردم گفته است. نامه‏هاى آن بزرگوار اگرچه خطاب به اشخاص است، اما همه مطّلع مى‏شدند. خطبه‏ها هم که در مقابل چشم مردم مطرح مى‏شد.

نمونه ‏هایى را ملاحظه کنید:

در اوایل حکومت، امیرالمؤمنین بین همه آحاد مردم در اعطاى بیت‏المال تساوى برقرار کرد؛ چون قبل از امیرالمؤمنین تقریباً بیست سالى بود که در اسلام رسم شده بود بعضى اشخاص را به خاطر سبقت در اسلام و مهاجر و انصار بودن و ... بر بعضى دیگر ترجیح دهند. پولى را که در بیت‏المال جمع مى‏شد - که از غنایمِ جنگها و یا شاید از زکوات بود - وقتى تقسیم مى‏کردند، به صورت سرانه به اشخاص مى‏دادند. رسم مالىِ آن روزگار این‏گونه بود؛ مثل رسوم ادارات دولتىِ جهان امروز نبود. در آن زمان رسم شده بود که به بعضى بیشتر بدهند. امیرالمؤمنین آمد و گفت نه؛ هر کس متدیّن‏تر و مؤمن‏تر است، اجرش با خداست. هر کس توانایى بیشترى دارد، در زندگى تلاش مى‏کند و اگر دنبال مال است، مال کسب مى‏کند؛ اما من بیت‏المال را بالسّویه تقسیم مى‏کنم.

بعضى اشخاص آمدند نصیحت کردند و گفتند یا امیرالمؤمنین! این کار، شما را شکست مى‏دهد و عدّه‏اى را وادار مى‏کند در مقابل شما بایستند. حضرت چنین فرمود: «اتأمرونى ان اطلب النّصر بالجور فیمن ولّیت علیه من اهل الاسلام واللَّه لا اطور به ما سمر سمیر و ما ام نجم »؛ شما از من مى‏خواهید که در حوزه حکومتِ خود، پیروزى را با ظلم به دست آورم؟! آرى؛ من پیروز خواهم شد و عدّه‏اى مخالفت نمى‏کنند؛ ولى من این پیروزى را نمى‏خواهم. اگر بناست به خاطر ظلم و جور از امیرالمؤمنین طرفدارى شود، امیرالمؤمنین آن را نمى‏خواهد. فرمود: «واللَّه ما اطور به ما سمر سمیر»؛ من هرگز چنین کارى را نخواهم کرد.

...این پذیرفته نیست که ما جهتى را انتخاب کنیم که نقطه ی مقابلِ جهت امیرالمؤمنین باشد. او به سمت سختگیرىِ بر خود مى‏رفت، حال ، هدف مسؤول عالىِ دولتى و حکومتى ما از قبول مسؤولیت و مأموریت، عمران و آباد کردن دنیاى خود باشد؟ این نمى‏سازد و ممکن نیست.

پذیرفته نیست که مأمور عالى‏رتبه نظام جمهورى اسلامى، مثل بقیه کاسبیها، مسؤولیت خود را یک کاسبى حساب کند. مسؤولیتهاى والا در نظام جمهورى اسلامى، کاسبى و سرمایه نیست که انسان براى اداره دنیاى خود به دنبال آن برود./.(3)

ونیز فرمودند:

مسؤولان اسلامى نباید در رفتار و عملِ خودشان مسرفانه و متجمّلانه زندگى کنند. بالاتر از آن، نباید طورى زندگى کنند که روش اسراف‏آمیز و تجمّل‏آمیز به یک فرهنگ تبدیل شود. این هم نقطه بعدى است که اهمیتش از اوّلى بیشتر است، یا لااقل کمتر نیست./.(4)

 آری ! در دهه ی پیشرفت وعدالتیم لذا پیشرفت ِتنها ، ما را به آرمانهای اسلامی نخواهد رساند وایران اسلامی را در دامان تفکرات سوسیالیستی ولیبرالیسم اقتصادی خواهد کشاند (کما اینکه در لایه هایی چنین گشته است)که هر روز ، ما را از جامعه ی عدالت خواه دور خواهد ساخت.امید آنکه خطر هولناک اِتراف ،از جامعه ی ما بویژه در برخی سردمداران برچیده شود . ومقدمات حقیقی ظهور حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف فراهم گرددانشاءالله. /.


1)- تفسیر نمونه ذیل آیه ی مورد بحث / ج 23 ص 230

2)- دیدار با مسؤولان و کارگزاران نظام جمهورى اسلامى ایران23/5/1370

3)- خطبه‏ ى نماز جمعه تهران 21 رمضان 16/9/1380

4)- خطبه ‏ى نماز جمعه تهران 25/9/1375


 
 
 
 

موضوعات وبلاگ

 

درباره خودم

 

حضور و غیاب

 

آوای آشنا

 

اشتراک