بازدید امروز : 15
بازدید دیروز : 360
به نام خدا
در باره ی حق ورهپویان حق وحقیقت؛ مباحث گوناگون ومتنوعی بیان شده که می توان برآیند همه واساس واصل آن را در کلمات مولی الموحدین ، امام المتقین ، یعسوب الدین ، قائد الغرّ المُحجّلین امیر المؤمنین علی علیه السلام یافت .
خصوصیات ونکاتی در مورد حق واهل آن
مجموع نکتههایی که مولا علی علیه السلام در خطبه ی 216 «1» درباره حق فرموده اند چهار چیز است :
1) حق در زبان آسانترین چیزها و در عمل مشکل ترین کارهاست ، چقدر خوب و آسان میتوان در اطراف حق گفت و نوشت و توصیف کرد که در اطراف هیچ چیز دیگر اینطور نمیتوان میدان داری کرد ، هیچ چهرهای مانند چهره ی حق زمینه توصیف و ستایش ندارد ولی در مرحله عمل هیچ میدانی از میدان حق تنگ تر و صعب العبورتر نیست و چقدر عبور از آن گردنهها دشوار است .
عمل ، ملاک قضاوت درباره اشخاص است نه گفتار .
2) خدای متعال حقوق مردم را بر یکدیگر یک طرفی وضع نکرده ، حقوق متبادل است ، دو طرفی است ، چنین نیست که
مثلا بعضی ، صرفا به عهده ی دیگران حقوقی داشته باشند ولی خودشان از دیگران حقی بر عهده نداشته باشند؛ هر کس حقی بر عهده ی اجتماع دارد تکلیف و دِینی هم به اجتماع دارد ، تنها ذات مقدس باری تعالی که غنی کامل و مالک مطلق است از این قانون مستثنی است ، خداوند متعال برمخلوقات خود حقوقی دارد و بندگان او مدیون فضل و نعمت او و مسؤول امر او میباشند ولی ذات مقدس او مدیون هیچ موجودی نمیباشد .
3) رسیدن به حقوق ، بدون تعاون و کمک میسر نمیشود ، یک فرد هر اندازه کامل و منزه باشد ، هر اندازه سابقهاش در حق زیاد باشد ؛ از کمک و همکاری دیگری بی نیاز نیست ، و هیچکس هم هر اندازه در نظرها کوچک و حقیر باشد ؛ پایین تر از این نیست که کمک کار و مدد کار دیگران باشد . نباید چنین تصور کرد که فلان شخص کم شخصیت تر از این است که او را در همکاریهای اجتماعی ، در راه خیر؛ به بازی بگیریم ، هیچ کس ما فوق همکاری و هم فکری با دیگران نیست . همان طوری که هیچ کس مادون همکاری و هم فکری نیست .
و 4) (اهل حق) از استماع تذکرات اصلاحی و انتقادات صحیح و بجا؛ ابا و امتناعی ندارند ، اولین دلیل صدق و کذب کسی که مدعی است اهل حق است و روی مرز حق رفتار میکند یا نمیکند این است که گوشش آماده ی شنیدن انتقاد و اعتراض باشد . اهل حق هرگز از اینکه تذکری به آنها داده شود ناراحت نمیشوند و اگرکسی از عرضه داشتن حق بر او ناراحت میشود ؛ از عمل به حق به طریق اولی روگردان است . هیچ فردی از افراد نیست که در سطح بالاتر از اعتراض و انتقاد قرار گرفته باشد .
امام علی علیه السلام این مطلب را درباره ی خودش فرمود و از مردم تقاضا میکرد هر تذکری دارید به من بدهید که من از این تذکرات خوشوقتم .
(توضیح اینکه: اگر کسی خود را برای نقد شدن عرضه می کند به معنای این نیست که لزوما نقد شونده ،اشتباه وخطایی دارد ؛ بله ممکن است نقد کننده اقتضاءات ، دلایل ومصالح آن اقدام یا سخن را نداند ویا تحلیل صحیحی از آن نداشته باشد ونقد نماید ، که طبیعتا با پاسخ مستدل واطمینان بخش از سوی نقد شونده ؛ حقانیت وعدم خطای او ثابت می گردد ، کما اینکه در مورد سیره ی حضرات معصومین علیهم السلام چنین مواضع وحالاتی نقل شده است )«2»./. ح - ط
پاورقی:
«1» نهج البلاغه خطبه ی 216 (مرحوم دشتی) :
از خطبه هاى آن حضرت است
که در صفّین بیان فرموده اند :
اَمّا بَعْدُ، فَقَد جَعَلَ اللّهُ سُبْحانَهُ لى عَلَیْکُمْ حَقّاً بِوِلایَةِ اَمْرِکُمْ،
اما بعد، خداوند به خاطر حکمرانى من بر شما براى من بر عهده شما حقّى قرار داده،
وَ لَکُمْ عَلَىَّ مِنَ الْحَقِّ مِثْلُ الَّذى لى عَلَیْکُمْ. وَ الْحَقُّ اَوْسَعُ الاَْشْیاءِ
و شما را نیز بر من حقّى است مانند حقّى که مرا بر شماست. حقّ در عرصه وصف
فِى التَّواصُفِ، وَ اَضْیَقُهافِى التَّناصُفِ... .
وسیع ترین اشیاء، و در مرحله انصاف تنگترین چیزهاست. …
«2» برای مطالعه ی بیشتر به کتاب حکمت ها واندرز ها ج1 ص 109 تا 123 ونیز سیری در نهج البلاغه ص 125به بعد ؛ ازآثار شهید مطهری وشروح نهج البلاغه مراجعه فرمایید.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
آوای آشنا
بایگانی
اشتراک