در رابطه با قضایای هفته ی اخیر نکاتی به نظرم رسید که به اندازه ی حوصله ی این یادداشت، می نگارم:

حماسه ی بزرگ ملت رشید ایران اسلامی را گرامی داشته وبر این پیروزی از خداوند سپاسگزاریم .

 نکته ی اول: از اینکه منتخب اصولگرایان شهرستان - که روز آخر تبلیغات انتخاباتی ،درون مایه اش نمایان گشت وبه قول معروف تو زرد در آمد وهمه را در تعجب فرو برد – رأی نیاورد ناراحت نیستم ، اما از رأی آوردن کسی که با اسناد وادله ، معتقدم جزو اصلاح طلبان خاص بود یعنی از حامیان فتنه ی سبز ویا لااقل از ساکتین فعال آن جریان ضد نظام اسلامی در داخل کشور بود ،نیز خوشحال نیستم (چون مردم در اغلب قریب به اتفاق شهر ها چنین کسانی را همراهی نکردند )

( قطعا ابراز عقیده < تا وقتی که موجب فساد عملی وتوطئه بر ضد نظام نشود>جرم نیست لذا انتظار می رود با سعه ی صدر ومنصفانه مطالبم را مطالعه نمایید)

ومعتقدم گروهی منصف  وبی طرف، بدون پیش داوری ،بدون جانبداری از حزب ودسته ای  خاص وبا پژوهش وکسب اطلاعات وتحلیل منطقی ،چرایی این انتخاب را در بوته ی آزمایش گذاشته ونتیجه را اعلام کنند ،هر چند حقیقتا به رأی مردم احترام گذاشته وتا در چارچوبه ی قانون ادامه داشته باشد همچون سایر مردم، تسلیم ومنقادم .

 نکته ی بعدی، سؤال اینجانب به منتخب یا منتخبین شورای اصولگرایان شهرستان ،مشخصا دو نفری که تا پایان انتخابات ماندند این است که : رسیدن به قدرت به چه قیمت ؟ آیا به قیمت زیر پا گذاشتن تعهد شرعی واخلاقی ؟به قیمت سوءاستفاده از اعتماد عده ای دلسوز نظام اسلامی ،افرادی که بدون هیچ چشمداشتی برای ادای تکلیف شرعی وعقلی ،همه ی همت وآبروی خود را پای  سرفرازی اسلام ونظام اسلامی خرج کردند؟ چرا؟

 یک هفته از برملا شدن دغل بازی وسوءاستفاده از جریان پاک وخالص اصولگرایی شهرستان اردکان می گذرد ومن ودوستان بزرگوارم هنوز در تعجبیم ،که چرا؟! چرااین دو منتخب ، صداقت را فدای قدرت کردند؟ آیا اصولگرایی با عدم صداقت  وعهدشکنی سازگاری دارد؟ چطور کسی به خود اجازه می دهد تا در واپسین ساعات انتخاب، اینچنین احساسات پاک عده ای دلباخته ی نظام اسلامی را جریحه دار کند؟در قیامت چگونه جوابگو خواهند بود؟! ومعتقدم چنین افرادی اساسا وتخصصا اصولگرا نبوده بلکه مصداق اصولگرا نما هستند !(البته بر خود فرض می دانم به دو بزرگواری که به تعهد خویش عمل کرده وصداقت واخلاص خود را ثابت نمودند  وبرای تحقق منویات شورای وحدت تلاش کردند ،تبریک بگویم.اجرکم علی الله )

 واما سخنی هم با کسانی که لباس بی انصافی وبد اخلاقی به تن کرده وبی پروا  وبا اغراق در شادی ،عده ای از نیروهای ارزشی وولایت محور وایثارگر -  کسانی که عمری را استوار در مسیر اسلام ونظام اسلامی به سر برده اند واز آن در صحنه های مختلف دفاع کرده اند - را به باد تهمت وسخره گرفته اند : امیدوارم بتوانند دردنیا و بویژه در قیامت جوابگو باشند! اصلاح طلب واصولگرای واقعی یعنی اخلاق محور یعنی الگوی صداقت ومعرفت واخلاص یعنی حافظ اسلام ونظام اسلامی ؛ والا باید ایشان را  اصولگرا و اصلاح طلب نما (منافق) نامید. 

«عسی ان تکرهوا شیئا وهو خیر لکم وعسی ان تحبّوا شیئا وهو شرّلکم والله یعلم وانتم لاتعلمون »< بقره /216>(چه بسا چیزی که خوش نداشته باشید ،حال آنکه خیر شما در آن است ،ویا چیزی را دوست داشته باشید ،حال آنکه شرّ شما در آن است .وخدا می داند ،وشما نمی دانید)./. والله اعلم وعلی الله فلیتوکل المؤمنون. 

(ضمنا نقل مطالب فوق بتمامه بدون اشکال است وتقطیع آن جایز نیست.)