تعداد کل بازدید : 559541

  بازدید امروز : 478

  بازدید دیروز : 6

ناب - طالب پور

 
[ و او را از ایمان پرسیدند ، فرمود : ] ایمان ، شناختن به دل است و اقرار به زبان و با اندامها بردن فرمان . [نهج البلاغه]
 
نویسنده: حمید طالب پور ::: شنبه 90/11/8::: ساعت 8:58 عصر

به نام خدا

این جمله را بارها شنیده اید که:«اگر دین در برابر آزادی قرار بگیرد ،این دین است که باید محدود شود نه آزادی »(دانشگاه تهران /2/3/87)

با مروری در نوشته های چند روز اخیر در برخی وبلاگها وروزنامه های خاص ،به بهانه ی جایزه ی GOLDENGLOBE    به فیلم جدایی نادر از سیمین ،چند نکته قابل توجه است :

1-  این نوشتار ناظر به جنبه ی دینی ومذهبی این موضوع است وبه مسایل هنری وسیاسی آن نمی پردازد (هرچند برادر بزرگوارم آقای پورروستایی در وبلاگشان <تریبون> به جنبه ی سیاسی آن اشاره ای دارند).

2-   نوشتار حاضر نوعی تبیین برای برخی وبلاگ نویسان وگویندگان ،به ویژه جوانان بااستعدادی است که خود آگاه ،یا ناخودآگاه دچار دگردیسی از تفکر دینی واسلامی به تفکرات لیبرال دموکراسی با لعاب مذهبی شده اند.(البته نوشته را  به عنوان یک نظر کارشناسی با پشتوانه ی پزوهشی در غرب شناسی وکلام جدید ،وبا نظر به  کم بضاعتی ام مطالعه کنید)

3-  این نوشتار به بهانه ی آزادی و زیر پا گذاردن ارزشها ی مسلم دینی وبی اعتنایی به اولیات هنجارهای مسلمین بویژه شیعیان  ،توسط فرد یا افراد ویژه ای هم نیست

4-  این نوشتار در صدد اعتراض به عملکرد ضد ارزشی فرد خاصی در عدم التزام به حکم عقلی ،عرفی وشرعی< ارتباط نداشتن با نامحرم>هم نیست

5-  این نوشتار به باز شدن بابی مخصوص ،در حریم شکنی و تحقق کمترین ثمره اش یعنی غیر امن شدن روابط نزدیک ترین محارم انسان با بیگانگان ونامحرمان که هیچ فرد با غیرتی تحمل آن را ندارد ،نیز نظر ندارد

6-  بلکه این نوشتار در صدد تبیین این نکته است که : برخی از جوانان ما در جریانات سیاسی تنها نوعی موضع سیاسی صرف نداشتند بلکه متأثر از تفکر ی شدند که نمونه ی بارز تأثیر گذاری آن ،انفعال ایشان در برابر اعمال خلاف شرع بیّن است ،فرعی خواندن آموزه های دینی وارزشهای اخلاقی ،و اصلی وکلی دانستن تفکرات انحرافی وغیر دینی، است

   انسان به چه قیمتی، نظرو فکری را می پذیرد؟ آیا شما بزرگواران که ادعای انصاف وحق دارید وواقعا ادعای مقدسی است ،تالی ها واثرات التزام به این نظرها وتفکرات را ملتزم می شوید ؟ شما که در خانواده های مذهبی وبا علایق اسلامی وعرق دینی رشد نموده اید ،کجا ملتزم به ارتباط محارمتان با بیگانگان ونامحرمان ودر نتیجه آزادی مطلق زن ومرد ودختر وپسر ونسبی گرایی ارزشی می شوید؟ آیا غیرت دینی شما حتی به حداقل های آن راضی است ؟ آیا ملتزم  به نا امن گردیدن حریم خانواده ها می شوید ؟آیا مطمئنید که با القاءتفکر نسبی گرایی اخلاقی واصلی دانستن آن اولین آسیب به خانواده ی خودتان نمی رسد؟

آری اگر آثار چنین تفکراتی تبیین شود اولین کسانی که آن را کنار می گذارند وبه آموزه های اسلام ناب بر می گردند، همانهایی اند که به صور مختلف به دام آن افتاده اند وطرفدار سینه چاکش شده اند .

آیا واقعا در تقابل دین وآزادی ،آزادی ورهایی مطلق، مقدم است ودین را باید به بند کشید ویاکنار گذاشت ؟ این چه تفکر غیر عقلی وعقلایی  است ،چه پذیرش لیبرال دمکراسی ای است که در عمل ،ضد خودش می شود ونوعی انتحار وخودکشی است ؟آیا با قبول این تفکر بوده که هنوز برخی از جوانان ما اصل را فرع می یابند، اخلاق وارزشهای اخلاقی و مسایل شرعی را درجه ی چندم می دانند، اما افتخار آفرینی به هر قیمت را، ایرانی بودن به هر قیمت را ،چسبیدن به مسایل هنری به هرقیمت را ،نسبی گرایی وانسان محوری به هر معنا را،آزادی به هر قیمت را ،اباحه گری وجامعه ی مدنی به هر سبکی را،حضور در صحنه های مختلف به هر قیمت را و...را اصل می دانند، وبدون التزام به لوازم این تفکر، در دفاع از آن همه را پشت سر می گذارند؟

انسان، که خداوند به او بهترین ووالاترین نعمت را یعنی عقل واندیشه را هدیه کرده واورا به وسیله ی این ابزار قوی ،برترین موجود ساخته ،چرا باید به دنبال رهبرانی برود که اورا از خدامحوری ، حقایق مسلم هستی وآب حیات به سوی انسان محوری ، تفکرات غیر حقیقی وسراب ببرد ؟

وااسفا وقتی اندیشه ای بی حیا شود... ./. والامر الیکم  


 
 
 
 

موضوعات وبلاگ

 

درباره خودم

 

حضور و غیاب

 

آوای آشنا

 

اشتراک