بازدید امروز : 29
بازدید دیروز : 6
به نام خدا
سلام بر شهیدان
هرگز شما وراه وهدفتان را فراموش نمی کنیم .
شادی ارواح شهدا صلوات
به نام خدا
الامام علیٌ علیه السلام:"العلم یهدی الی الحق""مَن قاتل جهلَه بعلمه فاز بالحظ الاسعدِ"
امید است با همکاری همه ی علما وافاضل بزرگوار اردکان این مجموعه (علمای اردکان)هرچه موفق تر انجام وظیفه نماید. انشاءالله
اینجا: http://alemardakan.parsiblog.com/
مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای حفظه الله :
این یک موهبت بزرگ است براى ملتى که درصدد حرکت به جلو است، درصدد ترقى و تعالى است، دنبال حیات طیبه است. این حالت آمادهبهکارى، نشاط، سرزندگى و پاى کار بودن، نعمت بزرگى است؛ ولى این کافى نیست. براى رفتن به قلهها، شرطهاى دیگرى هم وجود دارد. اولاً باید یک نقشهى راه وجود داشته باشد؛ یعنى هدف حرکت معلوم باشد، چشمانداز حرکت معلوم باشد، خط سیر این حرکت ترسیم شده باشد، بعد هم فهم دائمى و درست و رصد کردن دائم از این حرکت. این براى یک ملت لازم است. امروز اینها جزو مسائل اصلى ماست.
در این سى سال، نقشهى راه تدوین شد، پخته شد، تکمیل شد؛ امروز ملت ایران می داند که چه می خواهد و دنبال چیست.
اگر بخواهیم هدفهاى ملت ایران را در یک مفهوم خلاصه کنیم که بتواند تا حدود زیادى خواستههاى عمومى کشور و ملت را بیان کند و آن را در بر بگیرد، آن مفهوم کلیدى عبارت است از پیشرفت؛ منتها با تعریفى که اسلام براى پیشرفت می کند. پیشرفت در منطق اسلام، متفاوت است با پیشرفت در منطق تمدن مادى غرب.آنها یک بُعدى مىبینند، آنها با یک جهت - جهت مادى - به پیشرفت نگاه می کنند...اما در منطق اسلامى، پیشرفت ابعاد بیشترى دارد: پیشرفت در علم، پیشرفت در اخلاق، پیشرفت در عدالت، پیشرفت در رفاه عمومى، پیشرفت در اقتصاد، پیشرفت در عزت و اعتبار بینالمللى، پیشرفت در استقلال سیاسى - اینها همه در مفهوم پیشرفت، در اسلام گنجانده شده است - پیشرفت در عبودیت و تقرب به خداى متعال؛ یعنى جنبهى معنوى، جنبهى الهى؛ این هم جزو پیشرفتى است که در اسلام هست و در انقلاب ما هدف نهائى ماست: تقرب به خدا. هم «دنیا» در این پیشرفتى که مورد نظر است، ملحوظ شده است، هم «آخرت». اسلام به ما آموخته است که «لیس منّا من ترک دنیاه لأخرته و لا ءاخرته لدنیاه»؛دنیا را براى آخرت نباید ترک کرد، همچنان که آخرت را نباید فداى دنیا کرد. در یک روایتى می فرماید: «اعمل لدنیاک کأنّک تعیش ابدا»؛ یعنى برنامهریزى دنیا را فقط براى چند روزهى زندگىِ خودت نکن. نقطهى مقابل هم: «و اعمل لأخرتک کأنّک تموت غدا»؛(1) براى آخرتت هم جورى عمل کن، مثل اینکه فردا بناست از این دنیا بروى. یعنى هم براى دنیا سنگ تمام بگذار، هم براى آخرت سنگ تمام بگذار.
هدف، پیشرفت است؛ منتها رصد کردن مرحله به مرحله هم لازم است، که این کارِ نخبگان است چون مردم می خواهند با چشم باز و با بصیرت حرکت کنند، بدانند چه می کنند، بدانند کجا می روند. وقتى اینجور شد، مردم با همهى وجود وارد میدانهاى دشوار خواهند شد.
حالا من اگر بخواهم یک قضاوتى بکنم نسبت به این هدفى که گفته شد، قضاوت من قضاوت مثبت است. در طول دوران سى سالهى انقلاب، ما به طور مرتب پیشرفت کردهایم. البته فراز و فرود بوده است، تندى و کندى بوده است، ضعف و قوّت بوده است، اما هرگز پیشرفت کشور و ملت به سوى آن قلهى مورد نظر متوقف نشده است (19/7/91 در جمع مردم بجنورد)
1 ) اعْمَلْ لِدُنْیَاکَ کَأَنَّکَ تَعِیشُ أَبَداً وَ اعْمَلْ لآِخِرَتِکَ کَأَنَّکَ تَمُوتُ غَداً
امام موسى کاظم علیه السلام فرمود: چنان براى زندگى دنیا تلاش کن که گویا تا ابد زنده هستى و براى آخرت خویش آنچنان کار کن که گویى فردا از دنیا خواهى رفت.
من لایحضره الفقیه، شیخ صدوق، ج 3، ص 156 ؛ بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج 44، ص 138.
به نام خدا
فراخوان
به نظر می رسد برخی از اقدامات، مبنایی ودر عین حال اجرایی وکاربردی است؛ از جمله ،تشکیل وبلاگ یا سایت یا چند وبلاگ وسایت که هم به معرفی طلاب ،فضلا وعلمای شهرستان اردکان (قدیم وجدید)بپردازد ومیزان تخصص ها و توانایی های ایشان تبیین گردد وهم بتواند با کیفی سازی ، به ارتقاء محتوای اندیشه ی دینی ومذهبی جوانان ومردم عزیز با رویکرد ایجاد وحدت رویه برای مبلغین وطلاب بزرگوار اقدام کند ودر کنار آن به پرسشها وشبهات مختلف ومتنوع در مسایل وموضوعات گوناگون به صورت تخصصی پاسخ دهد.
البته این پیشنهادی است که در سالهای اخیر توسط تعدادی از طلاب گرانقدر مطرح شده اما بستر آن فراهم نبوده؛ ولی به نظر می رسد زمینه ی ایجاد چنین تشکلی از سوی طلاب وفضلا ،فراهم گردیده است، لذا
تقاضا می شود دوستان طلبه وفاضل اردکانی مقیم قم واردکان که توانایی وفرصت همکاری ،در هر زمینه وبه هرمقدار دارند ضمن اعلام آمادگی جهت همکاری، شماره تلفن خود را نیز درج نمایند تا با همکاری وتعامل هر چه بهتر وبیشتر بتوانیم قسمتی از وظیفه ی ذاتیمان را انجام دهیم ودر تبیین ودفاع از اسلام ناب موفق گردیم . ضمنا امید است در بخشهایی از این فعالیت از پشتیبانی هیئت رئیسه ی جلسه ی طلاب ومسئولین دیگر بهره مند گردیم . 15/7/1391
کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور
ای دل غمدیده حالت به شود دل بد مکن
وین سر شوریده بازآید به سامان غم مخور
گر بهار عمر باشد باز بر تخت چمن
چتر گل در سر کشی ای مرغ خوشخوان غم مخور
دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت
دایما یک سان نباشد حال دوران غم مخور
هان مشو نومید چون واقف نهای از سر غیب
باشد اندر پرده بازیهای پنهان غم مخور
ای دل ار سیل فنا بنیاد هستی برکند
چون تو را نوح است کشتیبان ز طوفان غم مخور
در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم
سرزنشها گر کند خار مغیلان غم مخور
گرچه منزل بس خطرناک است ومقصدبس بعید
هیچ راهی نیست کان را نیست پایان غم مخور
حال ما در فرقت جانان و ابرام رقیب
جمله میداند خدای حال گردان غم مخور
حافظا در کنج فقر و خلوت شبهای تار
تا بود وردت دعا و درس قرآن غم مخور
ساعات عمر من همگی غرق غم گذشت
دست مرا بگیر که آب از سرم گذشت
مانند مرده ای متحرک شدم بیا
بی تو تمام زندگی ام در عدم گذشت
می خواستم که وقف تو باشم تمام عمر
دنیا خلاف آنچه که می خواستم گذشت
دنیا که هیچ,جرعه ی آبی که خورده ام
از راه حلق تشنه ی من مثل سم گذشت
بعد از تو هیچ رنگ تغزل ندیده ایم
از خیر شعر گفتن,حتی قلم گذشت
تا کی غروب جمعه ببینم که مادرم
یک گوشه بغض کرده,که این جمعه هم گذشت...
مولا شمار درد دلم بی نهایت است
تعداد درد من به خدا از رقم گذشت
***
حالا برای لحظه ای آرام می شوم
ساعات خوب زندگی ام در حرم گذشت
ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی
به نام خدا
برخی از غلطهای ادبی رایج ومشهور:
1- «محال»
مَحال : به فتح میم یعنی محلها وجایها
مِحال : به کسر میم یعنی عقاب،مکر وفریب
مُحال : به ضم میم یعنی ناشدنی ، بیهوده ، ناممکن
(فرهنگ فارسی- معین ،قاموس قرآن – قرشی ولسان العرب – ابن منظور)
پس«محال» که برای ناممکن وناشدنی ،به فتح میم به کار می رود یکی از غلطهای رایج می باشد وصحیح آن «مُحال» به ضم میم است .
2- «فوت» یا«وفات»
اغلب مردم برای کسی که از دنیا می رود وبه سرای دیگر منتقل می شود لغت «فوت » بکار می برند در حالی که
«فوت» یعنی <از بین رفتن ، نابود شدن>
وانسانی که می میرد از بین نمی رود بلکه روحش که حقیقت اوست (و"من" واقعی هرکسی است)منتقل می شود .
«وفات» یعنی <گرفتن به تمامه ومنتقل کردن >
لذا در قرآن مجید از لغت «توفّی» که هم ریشه با «وفات» است برای قبض روح وانتقال آن به سرای دیگر (عالم برزخ ومثال)استفاده شده است :
" الله یَتوفی الاَنفس حین موتها "<زمر آیه ی 42> (خدا ارواح را به هنگام مرگ قبض می کند)
" یَتوفّیکم ملک الموت الذی وکّل بکم ثم الی ربّکم ترجعون" <سجده آیه ی 11> (فرشته ی مرگ که بر شما مأمور شده (روح)شما را می گیرد سپس شما را به سوی پروردگارتان باز می گرداند).
پس استفاده از کلمه ی «وفات» یا موت به جای غلط رایج «فوت» ، صحیح می باشد .
البته با دقت وپژوهش ،می توان به لغات متعددی از این دست که غلط رایج اند، آگاهی پیدا کرد (گرچه این پست را قبلا داشته ام اما به نظرم ارزش تکرار دارد )./.طالب پور
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
آوای آشنا
بایگانی
اشتراک