بازدید امروز : 19
بازدید دیروز : 6
به نام خدا
معنای «آتش به اختیار»
«آتش به اختیار»، اصالتاً تعبیری نظامی است و البته میدانیم که استفاده از تعابیر نظامی در زبان طبیعی، گاه بسیار پرکاربرد است (مثل واژهی راهبرد، جبهه و…. وقتی این تعبیر در فضای فرهنگی و عمومی جامعه طرح میشود، معنایی استعاری مییابد و نشانگرِ وضعیتی است که در نظام هماهنگی و کنشِ فرهنگی جامعه (از لایهی مسئولین تا فعالان فرهنگی در سطح جامعه) اختلال به وجود آمده است. اگر بخواهیم بر اساس همان فضای معنایی مبدأ در این استعاره -که فضایی نظامی است- سخنی دقیقتر بگوییم، در ادبیات نظامی، فرایند تدبیر و هماهنگی و فرماندهی در سه سطح راهبردی (استراتژیک)، عملیاتی و تاکتیکی طرح میشود و اختلال در قرارگاه عملیاتی، زمینهای برای اعلام شرایط آتش به اختیار برای نیروهای تاکتیکی خواهد بود.
نکتهی مهم این است که در این شرایط (یعنی آتش به اختیار)، ارتباط میان سطح راهبردی و تاکتیکی قطع نیست؛ یعنی نیروهای انقلابی و افسران جوان جنگ نرم میدانند که دشمن کیست، مسیر مقابله با آن چگونه است، اصلیترین روشهای دشمنی چیست، مهمترین ابزارها و محملهای دشمن کدامند، برای انسجام درونی چه باید کرد، مهمترین معارف، باورها و توصیهها (منظومهی فکری اسلام ناب محمدی صلیاللهعلیهوآله و مکتب امام خمینی رحمهالله) که نیروها باید میدانستهاند، به آنها گفته شده است و بهطور خلاصه، نیروهای انقلابی در شرایط حرکت در دالان تاریک نیستند و با وجود غبارهای فتنه، میدانند که جهت عَلَمهای مقتدایشان در کدام سمتوسو است.
مهمترین اولویتِ اقدام
وقتی افسر جوان جنگ بخواهد در عرصههای مختلف بهصورت «آتش به اختیار» عمل کند، برای انتخاب تاکتیک مناسب باید اولویت عملیات خود را بشناسد و مسائل اصلی و فرعی محور خود را بهدرستی شناسایی کند؛ زیرا از زمینههای صدور فرمان «آتش به اختیار» اساساً همین جابهجایی اصلیها و فرعیها است. در شرایط تهاجم و نفوذ نرم دشمن، غفلت مسئولان و «اصلی – فرعی نکردن امور» و عدم شناخت درست از اولویتها برای اقدام، مایهی آسیبهای گسترده در ابعاد ملی است. این عدم تشخیص صحیح در شرایطی که «دستگاه محاسباتی مسئولان نظام اسلامی» دچار اختلال میشود، ابعاد و عمق گستردهتری مییابد و هزینههای فراوانی را بر انقلاب و کشور تحمیل میکند.
الزامات رسیدن به تصمیم درست در شرایط «آتش به اختیار»
اگر نیروهای انقلابی و افسران جنگ نرم در شرایط «آتش به اختیار»، بخواهند به تصمیمهای درست برسند لازم است به نکات مهم زیر توجّه کنند:
1. توجه به اصولِ فکری امام و انقلاب اسلامی:
نیروهای انقلابی، اندیشه و عمل حضرت امام خمینی (رحمهالله) و حضرت آیتالله خامنهای را گزارههایی دینی میدانند که بر اساس روش اجتهادی از منابع دینی برداشت شدهاند. مهمترین آفت در برخورد با این گزارهها «تحریف» آن است؛ و راه مقابله با این آفت نیز برخورد اجتهادی با اندیشهی امام خمینی و آیتالله خامنهای، هم در مرحلهی شناخت اصول و هم در مرحلهی اقدام است: «آن راهى که میتواند مانع از این تحریف بشود، بازخوانى اصول امام است. امام یک اصولى دارد، یک مبانىاى دارد؛ این مبانى در طول ده سال دوران حاکمیّت اسلامى و پیش از آن در طول پانزده سال دوران نهضت، در بیانات گوناگون بیان شده است؛ اصول امام را در این بیانات میشود پیدا کرد؛ این اصول را، این خطوط را کنار هم که بگذاریم، یک شاکلهاى از امام بزرگوار تشکیل خواهد شد؛ شخصیّت امام این است. این اصول را امام در بیانات خود تکرار کرده است؛ این اصول را گزینشى هم نبایستى انتخاب کرد.» 1394/3/14 و البته مهمترین اصول فکری حضرت امام (رحمهالله) نیز توسط رهبر انقلاب تبیین شده است:
«اسلام ناب محمدّى و نفى اسلام آمریکایى»،
«اتّکال به کمک الهى، اعتماد به صدق وعدهى الهى و در نقطهى مقابل، بىاعتمادى به قدرتهاى مستکبر و زورگوى جهانى»،
«اعتقاد به ارادهى مردم و نیروى مردم و مخالفت با تمرکزهاى دولتى»،
«طرفداری جدّى از عدالت اجتماعی و حمایت از محرومان و مستضعفان و مخالفت با نابرابرى و اشرافیگری»،
«مخالفت و مبارزه با قلدران بینالمللى و مستکبران و حمایت از مظلومان و جبههی مقاومت»،
«توجّه به استقلال کشور و ردّ سلطهپذیرى» و «توجّه به وحدت ملّى و مقابله با توطئههاى تفرقهافکن». 1394/3/14
2. توجه به عقلانیت انقلابی:
در اندیشهی رهبر انقلاب، مهمترین تعابیری که در تقابل معنایی با عقلانیت انقلابی قرار دارند، محاسبهی محافظهکارانه، قشرىگرى، تحجّر، اسیر اوهام و تخیّلات خود شدن و سازشکاری (با دشمن) است؛ بنابراین در شرایط آتش به اختیار، هیچکدام از نیروهای انقلابی به این ورطهها درنخواهند افتاد. همچنین توجه به «حکمت» و به کار گرفتن خرد و تدبیر و فکر و محاسبات و کار کارشناسى، مطالعهى درست، ملاحظهى جوانب و آثار و تبعات یک اقدام -و حتى گاهى ملاحظهى تبعات یک اظهارنظر- از مهمترین بایستهها در شرایط آتش به اختیار و مبتنی بر عقلانیت انقلابی است.
3. نظم و قانونگرایی:
در اندیشهی رهبر انقلاب، نظام اسلامی با معماری حضرت امام خمینی (رحمهالله) و با توجه به چهار عنصر کلیدی بنیاد گرفته است: «اسلام، مردم، قانونگرایى و دشمنستیزى»؛ 1380/3/14 و اهمیت قانونگرایی در نظام اسلامی، در چنین سطحی قابل طرح است؛ یعنی با بیتوجهی به قانون در نظام اسلامی، گویی یکی از مهمترین دستاوردهای انقلاب اسلامی و حضرت امام خمینی (رحمهالله) بیاهمیت انگاشته شده است: «هنوز از پیروزى انقلاب دو ماه نگذشته بود که امام همهپرسى دربارهى نظام اسلامى را اعلان کرد، که مردم به نظام جمهورى اسلامى رأى دادند. چند ماه از پیروزى انقلاب نگذشته بود که امام گفت باید قانون اساسى نوشته شود… هنوز یک سال از پیروزى انقلاب نگذشته بود که مردم در انتخابات ریاست جمهورى شرکت کردند؛ بعد از مدت کوتاهى هم مجلس شوراى اسلامى به راه افتاد. بنابراین از اوّل، مبناى کارِ انقلاب بر نظم و قانون بود… این انقلاب، مظهر نظم و قانون بود… این را باید مغتنم شمرد. پایبندى به نظم و قانون و مسئولیتهاى قانونى قوا باید مورد احترام همه باشد.» 1380/3/14 {1}
{1} سایت رهبری حفظه الله KHAMENEI.IR
به نام خدا
رهبر انقلاب در جمع مسئولین نظام اسلامی : {«تأثیر تعیینکنندهی انسجام و وحدت ملی» در موفقیتهای چهار دههی اخیر از تجربههای جمهوری اسلامی است؛ باید از این تجربهی موفق در ادارهی کشور استفاده کرد؛ البته «وحدت» منافاتی با اعلام مخالفت با سیاستهای دستگاهها ندارد اما نباید در زمینهی مسائل کلان در کشور کشمکش و بگومگو باشد/ نباید کشور را دوقطبی کرد. نباید مردم را به دو دسته تقسیم کرد؛ مثل آن حالتی که در سال 59، متأسفانه رئیسجمهور وقت، مردم را به دو دستهی مخالف و موافق تقسیم کرد}1396/3/22
رفقا ! شفافیت وصراحت لهجه ی حضرت آقا در این چند ماهه، انسان را به یاد سخنان قاطع وشفاف امام خمینی (ره) در دهه ی شصت بویژه جریانات ریاست جمهوری بنی صدر و نیز خلع آیت الله منتظری از قائم مقامی رهبری ، می اندازد .
برحذر داشتن رئیس جمهور واتاق فکر ایشان از غلطیدن در ورطه ی دوقطبی سازی خطرناک زمان بنی صدر ،(بنی صدر : رأی من 16 میلیون ، رأی خمینی 2 میلیون)که مقابله ی منطقی وقاطع امام (ره) ،مجلس وبویژه مردم انقلابی ایران اسلامی را در پی داشت؛ مهمترین هشدار امام مسلمین حفظه الله به جریان نفاق وتزویر در کشور بود . فتأمل جیّداً
به نام خدا
دوستان ولایت مدار! انسانهای منافق ومزوّر در همه مقاطع زندگی در پی برتری جویی وبرکرسی نشاندن حرفهای منافقانه ی خود اند لذا به هر چه بتوانند تمسک جسته ودروغ خود را چنان در قالبهای متفاوت ومختلف تزیین می کنند که گویی واقعا درست است ، لذا اینجا بصیرت وتحلیل درست از سوی مخاطبان ، نجات بخش است .
دقت در مباحث سیاسی اجتماعی وپیشینه شناسی این مباحث در صدر اسلام تا کنون ، تنها راه سعادت ونجات را تمسک به رهبری وولیّ حق برمی شمارد ودر این تلاطمها وفتنه هایی که احتمال ورود شک ، شبهه، تردید وگیجی حتی در نیروهای انقلابی وعموم مردم داده می شود، یگانه طریق برون رفت از بن بست تاریک تردید وورود به جاده ی روشنایی ، تمسک به ولیّ ورهبر جامعه ی اسلامی است .
رفقا! هوشیار باشیم تا تاریخ تحمیل ساده اندیشی بر امام علی (ع) وفشار غفلت آمیز صلح طلبی به امام حسن (ع) واندیشه ی بدعهدی ،جهالت و دنیا طلبی نسبت به امام حسین (ع) ، امروزه در قالب تحمیل اسنادی چون 2030 وامثال اینها تکرار نشود ورهبر و ولیّ زمان در برابر نفاق وتزویر وزور(که ظاهرا قالب وظاهر عوض کرده) ، مظلوم وتنها نماند./. انشاءالله.
لطفا مطالعه کنید:
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
آوای آشنا
بایگانی
اشتراک