بازدید امروز : 71
بازدید دیروز : 6
به نام خدا
(امید است انشاءالله با فراغ بال وبدون تعصب مطالعه نمایید)
رفقا ! یادمان نرود:
همکاری رییسِ اسلامِ حداقلی ، با دشمنان ایران اسلامی!
همزمان با انتخابات یازدهم ریاست جمهوری و پس از انتخاب دکتر روحانی به عنوان رئیس جمهور، اصلاح طلبان تندرو پروژه بازگشت بدون هزینه خاتمی به صحنه سیاسی را کلید زدند.
رونمایی از همکاری رئیس دولت اصلاحات با دشمنان ایران!
یکروز با حضور خاتمی در اجرای تئاتر و روز دیگر با پیام تبریک خاتمی برای سالگرد ازدواج یک بازیگر. هنگامیکه این اقدامات با بی اعتنایی افکار عمومی روبرو شد، این جریان تندرو، پروژه خداحافظی نمایشی خاتمی با عرصه سیاست را کلید زد. پس از این اقدام، مشاوران نزدیک خاتمی که هرکدام نقشی ویژه در فتنه 88 ایفا کرده اند و بعضا در آن ایام نیز دستگیر شده اند، در کنار حمله به دولت، در نمایشی مضحک، از خداحافظی خاتمی اظهار تأسف کرده و هر روز با بهانه ای در پی خارج کردن وی از انزوای سیاسی و بالطبع آن پاک کردن صورت مسئله بودند.
با توجه به رویکرد غیرصادقانه رسانه های زنجیره ای اصلاحات و تبلیغات روزافزون آنها برای خاتمی، لازم است نخست نقش وی در فتنه 88 واکاوی شود.
روز 26 بهمن 1384، "کاندولیزا رایس" به ساختمان "کنگره ایالت متحده امریکا" رفت و درخواستی مبنی بر افزایش بودجه 75 میلیون دلاری انقلاب مخملی ایران، با هدف حمایت بیشتر از فعالیت های اپوزیسیون سیاسی داخل کشور ارائه کرد.
بنیاد آزادی، رشد و آبادانی ایران در اندیشه پایه گذاری حکومتی سکولار
"بنیاد باران"(بنیاد آزادی، رشد و آبادانی ایران) در راستای پروژه کودتای مخملی در ایران در آخرین روز ریاست جمهوری سید محمد خاتمی تشکیل شد و از محل بودجه عمومی کشور برای این موسسه ردیف بودجه تعیین گردید.اهداف این بنیاد به 3دسته کلی تقسیم بندی شد:
1- ادامه کار تشکیلاتی- عقیدتی بر مبنای سکولاریسم اسلامی، حفظ و تقویت نیروهای فکری و ابزاری در چارچوب موسسه ای به نام بنیاد باران.
2- انتقاد همه جانبه از دولت اصولگرا با هدف ایجاد نوستالژی اصلاحات در جامعه و نیز ایجاد تنفر عمومی از رئیس جمهور مستقر؛ یکی از کار ویژه های مهم در این بنیاد، سازماندهی انتقاد پیوسته از شرایط کشور در دوران مسئولیت دولت اصولگرا بود. از سیاست خارجی گرفته تا اقتصاد و فرهنگ، همه و همه مورد حمله قرار می گرفت تا اوضاع بحرانی نشان داده شود.
3- طرح ریزی نظری و برنامه ریزی عملیاتی برای اجرای کودتای رنگی با استفاده از فرصت انتخابات دهم ریاست جمهوری.
مهم ترین فعالیت تئوریک "سید محمد خاتمی" و" بنیاد باران" غیر از تلاش برای بومی سازی ایده انقلاب رنگی، تئوریزه کردن عقیده سکولاریسم اسلامی در قالب تز "اسلام میانه" بود؛ تز اسلام میانه یک ایدئولوژی تمام عیار برای پایه گذاری حکومتی سکولار بود که می رفت تا پس از براندازی جمهوری اسلامی از طریق کودتای مخملی، تشکیل شود.
در همین ایام، در کنگره آمریکا طرحی به نام "آزادی ایران و قانون حمایتی" برای افزایش کمک های مالی برای ادامه مطلب...
به نام خدا
در آغاز انقلاب شکوهمند اسلامی ، موافقان وحامیان اصل ولایت فقیه که بنیادی ترین اصل اساسی کشور است؛ چند دسته بودند، از جمله :
نخست : مستضعفان فکری که اساسا " هیچ عقیده ای را دارای ارزش رنج کشیدن " نمی دانستند وغالبا تحت تأثیر امواج سیاسی – اجتماعی ؛ جایگاه خود در جهان را تغییر داده ،نان را به نرخ روز مطالبه می کردند.(سودای سکولاریسم، صص 65 و66)
دوم : کسانی که با وجود عدم اعتقاد نظری ، به طور موقت با این اصل کنار آمده ؛وهر چند در ظاهر ، زبان به مدح ولایت وذم مخالفانش گشودند ، اما بعدها به صراحت گفتند که «روی اصل ولایت فقیه حرف داشتیم اما به خاطر امام (ره)نمی گفتیم »(محمد موسوی خوئینی ها به نقل از پایگاه www.irdc.ir/fa/content/11782/default.aspx )
این گروه پس از رحلت امام (ره) به سرعت رو به مقابله ی نظری و عملی با اصل ولایت فقیه آورده و حتی در این راه به اعتراف خود «تنه به تنه لیبرالیسم» نیز زدند. (پایگاه خبری بنیاد باران ، 10/6/86)
سوم : کسانی که مخالفت نظری با ولایت فقیه نداشتند، اما منافع شخصی و گروهی، پایه های عقایدشان را سست ساخت و ترجیح دادند به همان اعتقاد نظری کفایت کرده و التزام عملی را به فراموشی بسپارند.
چهارم : کسانی که در نظر و عمل به ولایت فقیه وفادار ماندند و دو دوره رویارویی را تجربه کردند:
در ابتدای انقلاب با مخالفان صریح نظام ولایی همچون ؛ جدایی طلبها،بازماندگان رژیم سابق ، توده ایها، مجاهدین خلق(منافقین)، مارکسیستها، لیبرالها .
و در دوره ی پس از رحلت امام(ره)، با حامیان ومدافعان دیروز و مخالفان امروز، دگر اندیشان دو رویی که با دگردیسی آشکاری سر از بغی ونفی ولایت در آوردند وآشکار وپنهان ،به روشهای گوناگون در حال برنامه ریزی بوده وهستند .آری نزاع حق وباطل ادامه دارد./.
به نام خدا
رفقا ! وقتی نامه ی مقام معظم رهبری حضرت امام خامنه ای حفظه الله به جوانان اروپا وآمریکای شمالی را مطالعه می کنی تازه می فهمی عالم عامل و حکیم متأله وامام امت ورهبر جهان ،یعنی چه ؛ آدم می فهمه بصیرت وزمان شناسی یعنی چه ! ودر ضمن باید خجالت بکشیم البته بیشتر منظورم مسئولین مربوطه ی حکومت به مراتب بیشتر باید شرمنده شوند که چرا باید کم کاری وعدم تدبیر وزمان ناشناسی شان را رهبری عزیز جبران کند ولااقل درس بگیرند وراه بیافتند .ایشان در این نامه فرمودند:
...درباره انگیزههای سیاهنمایی گسترده علیه اسلام کاوش کنید،
...این فرصت را برای فهم صحیح و درک بدون پیشداوری از اسلام از دست ندهید
بسم الله الرّحمن الرّحیم
به نام خدا
"امروز همه جوانان، در جهان اسلام «جهاد مغنیهاند» و همه پاسداران انقلاب اسلامی «الله دادی». این شهادت ها ثابت کرد که ما نباید از جهاد فاصله بگیریم؛ صهیونیستها باید منتظر صاعقههای ویرانگر باشند آنها در گذشته ظهور خشم ما را دیدهاند."
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
آوای آشنا
بایگانی
اشتراک