سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 تعداد کل بازدید : 551075

  بازدید امروز : 54

  بازدید دیروز : 97

ناب - طالب پور

 
خداوند، پاک است و پاکان را دوست دارد ؛پاکیزه است و پاکیزگان را دوست دارد . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
 
نویسنده: حمید طالب پور ::: پنج شنبه 94/9/26::: ساعت 6:13 عصر

به نام خدا 

سوال: آیا حدیث پیامبر(صلی الله علیه  و آله و سلم) که می فرماید:«هر کسی مرا بخروج ماه صفر بشارت دهد من او را به بهشت بشارت می دهم». درست است؟

ابن عبّاس گوید: روزى پیغمبر صلى اللَّه علیه و آله به چند تن از اصحابشان که در مسجد قبا در خدمت وى بودند فرمود: نخستین شخصى که اکنون بر شما وارد شود مردى از اهل بهشت است، چون این سخن را از آن بزرگوار شنیدند، گروهى از ایشان برخاسته و بیرون رفتند، و هر یک از آنان قصد داشت که سریعتر مراجعت نماید تا خود نخستین واردشونده باشد و در نتیجه بهشتى گردد،پیغمبر صلى اللَّه علیه و آله به نیّت آنان پى‏ برد، و به باقى مانده اصحابش که نزد وى بودند فرمود؛ بزودى چند تن بر شما وارد مى‏شوند که از جهت زودتر رسیدن در حال سبقت از یک دیگرند، پس هر کدام از آنان که مرا به خروج «آذر» مژده دهد اهل بهشت است. سپس آنان که بیرون رفته بودند بازگشتند و أبو ذر نیز همراهشان بود، آنگاه پیغمبر صلى اللَّه علیه و آله به ایشان فرمود: ما اکنون در کدام یک از ماههاى رومى بسر می بریم؟

أبو ذر گفت: یا رسول اللَّه آذر بپایان رسیده است.

 

پیغمبر صلى اللَّه علیه و آله فرمود: اى أبا ذرّ... 

 

سوال: آیا حدیث پیامبر(صلی الله علیه  و آله و سلم) که می فرماید:«هر کسی مرا بخروج ماه صفر بشارت دهد من او را به بهشت بشارت می دهم». درست است؟

جواب:

چنین گفتاری صحیح نیست و سندی ندارد!. آنچه در احادیث آمده است بشارت بهشت به جناب ابوذر در ماه آذر رومی هست نه در ماه صفر!.  بشارتی شخصی است، عمومی نیست.(قضیه خارجیه است ،حقیقیه نیست)  آنچه زمینه ساز آن شده تا چنین مطلبی از سوی برخی بیان شود را مطرح می کنیم :

    1-حدیث با لفظ «من بشّرنی بخروج صفر بشّرته بالجنّة».

الف)- جناب میرداماد در الرواشح السماویة ص 287 به ضعیف بودن این حدیث اشاره دارد.

ب)- در کتاب مستدرک سفینة البحار نوشته الشیخ علی النمازی الشاهرودی اینچنین آمده:‌…وعن کتاب عجائب المخلوقات قال : روی عن النبی ( صلى الله علیه وآله ) إنه قال : من بشرنی بخروج صفر أبشره بالجنة . مستدرک سفینة البحار ، ج 6 ص 293. همانطور که می بینید بدون سند و با لفظ«روی» آمده است.

ج)-در کتاب المراقبات ( أعمال السنة ) – میرزا جواد آغا الملکی التبریزی – ص 37 این حدیث بدون سند آمده است.

د)- علامه جعفری در شرح مثنوی مولوی ذیل ابیات :« گفت هر کس که مرا مژده دهد – چون صفر پاى از جهان بیرون نهد» این حدیث رآ آورده اند و گویند:« روایت فوق مأخذ معتبرى ندارد ، از میر داماد نقل شده است : که روایت مجعول است».  علامه جعفری طبق یک احتمال که بدان تمایل دارند؛ رحلت پیامبر  صلی الله و علیه و آله و سلم را در دوم ماه ربیع مطرح و می گوید:«پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله اشتیاق زیاد به لقاء الله داشته است … موقعى که ماه صفر فرا رسید ، پیامبر شادمان گشت و با خود مى گفت که پس از این ماه به سوى حق سفر خواهم کرد .هر شب تا بروز از این اشتیاق نجات بخش آهنگ « الى الرفیق الاعلى » ساز کرده بود .فرمود هر کس پایان یافتن ماه صفر و ورود ماه ربیع را بمن بشارت بدهد ، من بهشت را باو بشارت داده و شفیعش خواهم گشت. عکاشه این بشارت را داد و پیامبر فرمود : اى شیر مرد بزرگ ، بهشت نصیب تو باد . شخص دیگرى هم آمد که بشارت ورود ربیع الاول را بدهد ، حضرت فرمود : عکاشه بر تو سبقت گرفته است». تفسیر ونقد وتحلیل مثنوى جلال الدین محمد مولوى – محمد تقی جعفری – ج 10 ص 456. باید گفت: چون هیچ سندی برای این حدیث نیست و بر جعلی بودن آن بسیاری از علما اتفاق کرده اند، نمی توان این مطلب را قبول کرد، برفرض هم که بپذیریم، این جریان فقط در همان زمان پیغمبر بوده و با بشارت عکاشه پایان یافته است، لذا دلیل این نمی شود که از آن به بعد هر کس بشارت دهد به بهشت برود!.

هـ)- ملا علی القاری از علمای اهل سنت این حدیث را جعلی می داند.حدیث : من بشرنی بخروج صفر بشرته بالجنة».لا أصل له» الأسرار المرفوعة فی الأخبار الموضوعة ( الموضوعات الکبرى ) ، ص 324 .

    2)- حدیث با لفظ  «فَمَنْ بَشَّرَنِی بِخُرُوجِ آذَارَ فَلَهُ الْجَنَّة».

الف )- برای فهم روایت لازم استمتن کامل حدیث را طبق نقل شیخ صدوق (ره) ببینیم:

    «عَنْ سَعِیدِ بْنِ جُبَیْرٍ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ: کَانَ النَّبِیُّ ص ذَاتَ یَوْمٍ فِی مَسْجِدِ قُبَا وَ عِنْدَهُ نَفَرٌ مِنْ أَصْحَابِهِ فَقَالَ أَوَّلُ مَنْ یَدْخُلُ عَلَیْکُمُ السَّاعَةَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ فَلَمَّا سَمِعُوا ذَلِکَ قَامَ نَفَرٌ مِنْهُمْ فَخَرَجُوا وَ کُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ یُحِبُّ أَنْ یَعُودَ لِیَکُونَ أَوَّلَ دَاخِلٍ فَیَسْتَوْجِبَ الْجَنَّةَ فَعَلِمَ النَّبِیُّ ص ذَلِکَ مِنْهُمْ فَقَالَ لِمَنْ بَقِیَ عِنْدَهُ مِنْ أَصْحَابِهِ إِنَّهُ سَیَدْخُلُ عَلَیْکُمْ جَمَاعَةٌ یَسْتَبِقُونَ فَمَنْ بَشَّرَنِی بِخُرُوجِ آذَارَ فَلَهُ الْجَنَّةُ فَعَادَ الْقَوْمُ وَ دَخَلُوا وَ مَعَهُمْ أَبُو ذَرٍّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ فَقَالَ لَهُمْ فِی أَیِّ شَهْرٍ نَحْنُ مِنَ الشُّهُورِ الرُّومِیَّةِ فَقَالَ أَبُو ذَرٍّ قَدْ خَرَجَ آذَارُ یَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ ص قَدْ عَلِمْتُ ذَلِکَ یَا أَبَا ذَرٍّ وَ لَکِنِّی أَحْبَبْتُ أَنْ یَعْلَمَ قُومِی أَنَّکَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ کَیْفَ لَا یَکُونُ ذَلِکَ وَ أَنْتَ الْمَطْرُودُ عَنْ حَرَمِی بَعْدِی لِمَحَبَّتِکَ لِأَهْلِ بَیْتِی فَتَعِیشُ وَحْدَکَ وَ تَمُوتُ وَحْدَکَ وَ یَسْعَدُ بِکَ قَوْمٌ یَتَوَلَّوْنَ تَجْهِیزَکَ وَ دَفْنَکَ أُولَئِکَ رُفَقَائِی فِی الْجَنَّةِ الْخُلْدِ الَّتِی وُعِدَ الْمُتَّقُونَ.علل الشرائع – الشیخ الصدوق – ج 1 ص 176/معانی الأخبار – الشیخ الصدوق – ص 204 .

ابن عبّاس گوید: روزى پیغمبر صلى اللَّه علیه و آله به چند تن از اصحابشان که در مسجد قبا در خدمت وى بودند فرمود: نخستین شخصى که اکنون بر شما وارد شود مردى از اهل بهشت است، چون این سخن را از آن بزرگوار شنیدند، گروهى از ایشان برخاسته و بیرون رفتند، و هر یک از آنان قصد داشت که سریعتر مراجعت نماید تا خود نخستین واردشونده باشد و در نتیجه بهشتى گردد،پیغمبر صلى اللَّه علیه و آله به نیّت آنان پى‏ برد، و به باقى مانده اصحابش که نزد وى بودند فرمود؛ بزودى چند تن بر شما وارد مى‏شوند که از جهت زودتر رسیدن در حال سبقت از یک دیگرند، پس هر کدام از آنان که مرا به خروج «آذر» مژده دهد اهل بهشت است. سپس آنان که بیرون رفته بودند بازگشتند و أبو ذر نیز همراهشان بود، آنگاه پیغمبر صلى اللَّه علیه و آله به ایشان فرمود: ما اکنون در کدام یک از ماههاى رومى بسر مى‏بریم؟

أبو ذر گفت: یا رسول اللَّه آذر بپایان رسیده است.

پیغمبر صلى اللَّه علیه و آله فرمود: اى أبا ذرّ آن را مى‏ دانستم و لیکن دوست داشتم قوم من بفهمند که تو مردى از اهل بهشت مى‏باشى، و چگونه چنان نباشد، حال آنکه پس از من بدلیل علاقه‏ات به اهل بیتم تو را از حرم من دور گردانند، و تنها زندگى خواهى نمود، و تنها خواهى مرد، و قومى که عهده دار مراسم کفن و دفنت بشوند بسبب تو سعادتمند گردند و در بهشت جاودانى که به پرهیزگاران نوید داده شده همراه من خواهند بود.»(معانی الأخبار ص205، علل الشرایع ج1 ص175)

توضیح:

این حدیث از جهت سند مورد قبول هست اما معنای خاص به خود را دارد. آنچه از این روایت بدست می آید و هدف پیغمبر بوده، همان معرفی جایگاه ویژه جناب ابوذر به دیگران بوده است. و گرنه معنا ندارد که بهشت برای کسی باشد که یک خبر ساده اینچنینی را مطرح نماید. پس قضیه فی الواقعه هست و الغای خصوصیت برای غیر در آن معنا ندارد!. یعنی این فرمایش رسول مکرم اسلام برای همان حادثه می باشد و نمی توان آن را تعمیم داد و بشارت بهشت را برای  تمام زمانها و تمام انسانهای پس از این واقعه دانست. بخوبی حدیث آشکار است و از آن بدست می آید که پیغمبر مکرم اسلام تنها خبر اباذر را پذیرفت، و اگر قرار بود صرف خبر خروج ماه صفر برای بشارت بهشت ملاک باشد حتما بقیه اصحابی که این خبر را دادند، باید بشارت بهشت را از پیغمر صلی الله و علیه و آله و سلم می شنیدند! در حالی که اینچنین نیست، حال برسد به اینکه پس از گذشت سالهای زیادی از این حادثه آن را درباره عده زیادی بخواهیم تعمیم و اثبات نماییم!.

از همه اینها گذشته حضرت فرموده اند: «خروج آذر». آذر از ماه های رومی است و ماه رومی روزهایش با ماه قمری تطابق ندارد. لذا اینگونه نیست که همواره ماه آذر با ماه صفر مطابق باشد. تا بتوان این بشارت ها را برای این ماه دانست.

نتیجه:

1- هیچ حدیث معتبری وجود ندارد که بیان کند «هر کسی مرا بخروج ماه صفر بشارت دهد من او را به بهشت بشارت می دهم»!. و این مطلبی جعلی است.

2- روزهای سال با هم یکسان هستند، معنا ندارد، بدون علت ماهی بر سایر ماه ها برتری این چنینی پیدا کند که به صرف بیان تمام شدن آن ماه بهشت لازم و بشارت داده شود!.

3- در روایاتی که اشاره به ماه آذر شده است ، منظور بیان برتری و جایگاه ویژه جناب ابوذر در طی یک حادثه است تا ماندگاری آن بیشتر شود. البته برخی از اهل سنت مانند احمد حنبل این روایت را قبول نکرده اند، شاید چرایی آن این باشد که ابوذر از حامیان اصلی اهل البیت علیهم السلام بوده و اثبات چنین فضیلتی برای آنان گران تمام می شده است.

4- خبر سایر اصحاب به اتمام ماه آذر سبب بشارت آنان به بهشت نشد! لذا نمی توان برای سایر مسلمانان در نسلهای بعد این حدیث را جاری بدانیم.

5- برای اینکه کسی به اشتباه نیفتد در حدیث به خوبی آمده است که پیامبر صلی الله و علیه  وآله وسلم ماه را می دانستند و ملاک صرف خبر به خروج ماه نبوده است، بلکه مقصود بیان فضیلتی برای ابوذر بوده است.«قَدْ عَلِمْتُ ذَلِکَ یَا أَبَا ذَرٍّ وَ لَکِنِّی أَحْبَبْتُ أَنْ یَعْلَمَ قُومِی أَنَّکَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ »

 

6- لازم است از انتساب هر مطلبی به اهل بیت علیهم السلام تا زمانی که درستی آن اثبات نشده، خودداری نماییم. تا دچار نسبت های دروغ و ایجاد بدعت ها نشویم. یا علی 

( در چند سایت این مطلب ضبط شده است ، با تلخیص و اندکی تصرف )


 
 
 
 

موضوعات وبلاگ

 

درباره خودم

 

حضور و غیاب

 

آوای آشنا

 

اشتراک