سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 تعداد کل بازدید : 552972

  بازدید امروز : 68

  بازدید دیروز : 66

ناب - طالب پور

 
مردمى خدا را به امید بخشش پرستیدند ، این پرستش بازرگانان است ، و گروهى او را از روى ترس عبادت کردند و این عبادت بردگان است ، و گروهى وى را براى سپاس پرستیدند و این پرستش آزادگان است . [نهج البلاغه]
 
نویسنده: حمید طالب پور ::: سه شنبه 91/12/15::: ساعت 4:48 عصر

 بسم الله الرحمن الرحیم

«نحن قدّرنا بینکم الموت و ما نحن بمسبوقین»(1)

    (امید وارم با دقت بخوانید)تدبیر امور خلق به جمیع شؤ ون و خصوصیاتش از لوازم خلقت و افاضه وجود است ،وقتى خداى تعالى به انسان هستى مى دهد، هستى محدود مى دهد، از همان اولین لحظه تکوینش تا آخرین لحظه زندگى دنیائیش ، و تمامى خصوصیاتى که در طول این مدت به خود مى گیرد و رها مى کند، همه از لوازم آن محدودیت است، و جزو آن حد است و به تقدیرو اندازه گیرى و تحدید خالق عزوجلش است ، که یکى از آن خصوصیات هم مرگ او است (همچنان که اصل اختیار واراده را هم، خدا در خلقت انسان قرار داده است) ،

 پس مرگ انسان مانند حیاتش به تقدیرى از خدا است ،  نه که خدا نتوانسته انسان را براى همیشه آفریده باشد، و چون او از چنین خلقتى عاجز بوده ، و قدرتش همین قدر بوده؛ آفریده اش مثلا هفتاد سال دوام داشته باشد، قهرا بعد از هفتاد سال دستخوش مرگ شود (العیاذ باللّه) .
 و نه این که خدا او را براى همیشه زنده ماندن ، خلق کرده باشد،و لیکن اسباب و عوامل مخرب و ویرانگر بر اراده خداى عزوجل غلبه کرده ، و

مخلوق او  را بمیراند، چون لازمه این دو فرض این است که : قدرت خداى تعالى محدود و ناقص باشد،  در فرض اول نتوانسته باشد دوام بیشترى به مخلوق زنده اش بدهد، و در فرض دوم نتوانسته باشد از هجوم عوامل ویرانگر جلوگیرى کند، و این در مورد خداى تعالى محال است ، براى این که قدرت او مطلق و اراده اش شکست ناپذیر است .
از این بیان روشن شد که منظور از جمله«نحن قدرنا بینکم الموت»اینست که بفهماند اولا مرگ حق است ، و در ثانى از ناحیه او تقدیر شده است، نه این که مقتضاى نحوه ی وجود یک موجود زنده باشد، بلکه خداى تعالى آن را براى این موجود مقدر کرده ، یعنى او را آفریده تا فلان مدت زنده بماند، و در رأس آن مدت بمیرد.
و نیز روشن گردید که مراد از جمله«و ما نحن بمسبوقین» -با در نظر گرفتن این که کلمه سبق به معناى غلبه و مسبوق به معناى مغلوب است - این است که : ما در عروض مرگ بر یک مخلوق زنده ؛ ازعوامل ویرانگر شکست نمى خوریم ، و چنان نیست که حیاتى دائمى به شما افاضه کنیم ، ولى آن اسباب براراده ما غلبه کنند، و حیاتى را که ما خواسته ایم همیشه باشد، باطل سازند.(2)

 رفقا انشاءالله بحث اراده واختیار که انسان در داشتنش مجبور است یعنی اینکه  اصل اراده  ارادی نیست (همچون اصل وجود وهستی ما و نیزمرگ ما که اختیاری نیست) وفرقش با افعال ارادی واختیاری انسان یعنی فعل ارادی که اختیاری انسان است ،  به عبارت دیگر محطّ ومحل بحث جبر واختیار کجاست ، بماند برای یاد داشتی دیگر ؛ بزودی انشاءالله./. ح - ط

پاورقی :

1-سوره واقعه آیه 60

2-تفسیر المیزان ،علامه طباطبایی، ذیل آیه ی مورد بحث  


 
 
 
 

موضوعات وبلاگ

 

درباره خودم

 

حضور و غیاب

 

آوای آشنا

 

اشتراک