سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 تعداد کل بازدید : 552430

  بازدید امروز : 59

  بازدید دیروز : 107

ناب - طالب پور

 
از روی دوستی نگریستن به چهره دانشمندعبادت است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 
نویسنده: حمید طالب پور ::: دوشنبه 91/1/28::: ساعت 9:0 عصر

به نام خدا

 {خطبه ی 65 نهج البلاغه : ...لَمْ یَخْلُقْ مَا خَلَقَهُ لِتَشْدِیدِ سُلْطَانٍ - وَ لَا تَخَوُّفٍ مِنْ عَوَاقِبِ زَمَانٍ - وَ لَا اسْتِعَانَةٍ عَلَى نِدٍّ مُثَاوِرٍ وَ لَا شَرِیکٍ مُکَاثِرٍ وَ لَا ضِدٍّ مُنَافِرٍ

مخلوقات را براى تقویت حکمرانی وفرمانروایى، و یا براى ترس از آینده، یا یارى گرفتن در مبارزه با همتاى خود، و یا براى فخر و مباهات شریکان، و یا ستیزه جویى مخالفان ؛نیافریده است.

وَ لَکِنْ خَلَائِقُ مَرْبُوبُونَ وَ عِبَادٌ دَاخِرُونَ ... .

بلکه همه، آفریده‏هاى او هستند  و در سایه پرورش او، بندگانى فروتن و فرمانبردارند.}

حکمای اسلامی در تفاوت بین حکمت وفلسفه ی فعل در خداوند وانسان  گویند:

 حکمت در انسان به غرض فاعلی باز می‏گردد،اما حکمت در خداوند به غرض فعلی بازگشت دارد؛ بدین معنی که خداوند موجودات را برای مقاصد یا مقصدی (یعنی به کمال رساندن آنها) خلق کرده و در راه آن مقاصد قرار داده است و اقتضای فیض و افاضه او نیز بحسب استحقاق موجودات همین است که آنها را به غایات متناسب با ماهیت و ذات آنها برساند به گفته ی حکیم سبزواری:

          ایصال کل ممکن لغایة        اذ مقتضی الحکمة و العنایة  

مقتضی حکمت و عنایت خداوند این است که هر ممکنی را به غایت خود برساند.

و در اینجاست که وجه تمایز سخن حکما با قول اشاعره که: فعل الله لایعلل بالاغراض و اینکه خلق خداوند نه لِمّ ثبوتی دارد و نه لِمّ اثباتی و نیز با قول معتزله که فعل‏الله را عبث ندانسته و دارای اغراض می‏دانند واضح می‏گردد؛ زیرا حکما ومتکلمین اسلامی ،نه به لزوم عبث معتقدند و نه به فاعلیت بالقصد . و بدین جهت حکما بویژه مرحوم ملاصدرا ؛به فعل ذی غرض و فاعل بیغرض و بعبارت دیگر اثبات غرض فعلی و نفی غرض فاعلی قائل شدند.ضمنا استادشهید مرتضی مطهری در شرح الهیات شفا (ج 3 ص 87) مطالب مبسوطی در این باره دارند.

ازجمله متکلمان امامیه ؛ خواجه نصیرالدین طوسی نیز مرام حکما را اختیار نموده چرا که در تجریدالاعتقاد ضمن صحه گذاشتن بر غرضمندی خداوند، آن غرض را فاعلی ندانسته و مطابق شرح مرحوم علامه حلی در کشف المراد آن را به فعل باز گردانده است:  کشف المراد  المسألة الرابعة، فی انه تعالی یفعل غرض، و نفی الغرض یستلزم العبث و لایلزم عوده الیه. (ونیز مقاله ی ویژگیهای فیض و فاعلیت وجودی درحکمت متعالیه صدرالمتألهین ،سعید رحیمیان. در تبیان . نت)

 همچنان که در شعر معروف مولوی آمده :

 من نکردم خلق تا سودی کنم          بلکه تا بر بندگان جودی کنم

خداوند غرض فاعلی ندارد بلکه فلسفه ی خلقت او ،نشان دادن جود و فیاضیتش است

مرحوم ملاصدرا در جلد 2 اسفار ص 354 وج 8 ص 203 در مورد «فیض» می گوید : فعل فاعلی که فعلش دائم بوده وبرای غرض وعوض نباشد ،که مرادف جود است

وایشان در معنای «جود »می گوید: افاده ی آن چه باید وشایسته است لکن نه در برابر عوض. <اسفار ج 2 سفر 1 ص 269>

لذا در نماز هر روز بارها این مطلب را اندیشه می کنیم که " الله الصمد"یعنی تمامی موجودات عالم در تمامی حوائجشان قصد او می کنندکه او هستی بخش ،بی نیاز مطلق وفیاض علی الاطلاق است .

 ادامه دارد - طالب پور


 
 
 
 

موضوعات وبلاگ

 

درباره خودم

 

حضور و غیاب

 

آوای آشنا

 

اشتراک