باسلام
1-فکر مي کنم رفرنس بريده هاي مطبوعات دوران درخشان يا بهتر بگويم رنسانس اصلاحات از روزنامه کيهان و حسين شريعتمداري باشد جمله هايي که سر وته ان نامشخص است. اسلاميت ايرانيت انسانيت تثليث جدا ناشدني اصلاح طلبان مي باشد.
2-درتعجبم چرا جنابعالي وهمفکرانت اسلام ائمه اطهار وامام خميني را فقط مصادره به مطلوب خود مي نماييد. مگر طيف بزرگ اصلاح طلبان از نهضت ازادي گرفنه تا کارگزاران سازندگي اسلام را قبول ندارند شايد اسلامي که شما پايبند ان هستيد قبول نداشته باشند شما نگاه کنيد به کتابهاي مرحوم بازرگان و سحابيها.... سروش و مهاجراني در مورد تاثيرات پيامبر و اسلام...
مگر اطرافيان نزديک امام خميني از مرحوم ايت الله توسلي گرفته تا برادران انصاري وبيت امام خميني هميشه همراه محمد خاتمي نبوده ونيستند؟
3-نه تنها اسلام با سکولاريسم بلکه با بعضي از نحله هاي ليبراليسم نيز پارادوکسيکال نمي باشد. شما نگاه کنيد به سکولاريسم عيني که نماد ان امريکا وترکيه مي باشد اين دو کشور يکي از مذهبي ترين کشور هاي جهان مي باشند اين سکولاريسم ذهني است که مذهب را طرد مي نمايد.
3- نظرات ملااحمد نراقي اخوند ملامحمد کاظم خراساني و شيخ اعظم مرتضي انصاري رادر مورد ولايت فقيه مطالعه بفرماييد.... براي نمونه شيخ اعظم از بزرگترين علماي تاريخ تشيع حتي به ولايت در حيطه عمومي قائل نبوده وتنها بر احتياط واجب معتقد به ولايت فقيه در امور حسبيه بوده که امور حسبيه يک سري امور خاص ومحدود هستند که جمهور علماي شيعه معتقد به ولايت فقها در اين امور هستند واين درجه از ولايت فقيه بسيار پايين تر از ولايت در امور عامه است يا اخوند خراساني که معتقد به هيچ ولايتي براي فقها نيستند....