عالي بود استاد... لينک کردم ... با خوندن مطالب شما ياد خاطره اي افتاده ... ( فکر نکني بي ربطه ها ) يادم مياد روزهاي نوجواني و جواني هميشه گمشده اي داشتم به نام استاد اخلاق و چند هفته اي با اصرار به صورت هفتگي خودمو قالب کردم به يکي از طلبه هاي با صفاي اردکان که اصالتن اردکاني هم نبود و ايشون نيم ساعتي منو نصيحت مي کردم و شده بود استاد اخلاقم ولي عمر اين مريد بازي کفاف نداد چون اون عزيز رفت قم ... بعدها همينجور عقده استاد اخلاق داشتن رو دلم موند...
ممنون از اينکه ارتباط خوندن مطالب نابتونو با خاطره منو خوب حدس زدين ... ادامه بدين تا بتونيم با معرفت بيشتري ادامه بديم...
سلام عليکم
بخشيد در خلوص نيت شما شک ندارم
ولي يک کم منابع اين سخنان ضعيف است به نظرم و اين کارتان را ضعيف مي کند...به نظر من عميق تر هم مي توان مبناي اين قائلان را زير سؤال برد و با سند محکم تر.
به نظر من به جاي اينکه اينقدر سلبي کار کنيد بيشتر مي توانيد ايجابي کار کنيد مثلا مباني حضرت امام و يا امام خامنه اي مظلوم را بياوريد بعد مي توانيد مقايسه کنيد با اين حرف ها البته با منابع محکم تر...
اين هم يک شعر براي شما
آماده ايم هستي خود را فدا کنيم
يعني فداي مکتب خون خدا کنيم
آماده ايم بيرق ثار اللهي به کف
با يک اشاره معرکه را کربلا کنيم
قالو بلي ولايت مولايمان علي است
بايد به عهد روز نخستين وفا کنيم
...