سلام
حاج آقا
مشتاق ديدار
نظر سوم:
سلام. گرچه نظرمو براي درج کردن ميذارم ولي ديگه برام مهم نيست که تأييد کني يا مثل نظر دومم حذف کني!
فقط خواستم بگم معني طرفدار گفتگو بودن و تبادل نظر که ميگفتي از آقاي خاتمي ياد گرفتي فهميدم!
مرد حسابي.نظر دومم کجاش بدي يا توهين داشت که تأييد نکردي؟! بحث و سوال علمي بود و بايد جواب ميدادي يا لااقل نظرمو درج ميکردي.اگه چيزي ميگي بايد پاش وايسي.چون اگه جواب ميدادي قطعا محکوم ميشدي بيخيال شدي و پا روي حرف حق و مبناي توهميت گذاشتي!
يه حرفي زدي که عمرا بتوني پاش وايسي.درباره اصل برائت و غيره.رطب و يابس در اونجا به هم چسبونده شده بود و ازش نتيجه دلخواه گرفته شده بود.ميخواي منحرف باشي باش ولي خواهشا از اسلام مايه نذار.طبق نظر اسلام نائبش الأن رهبره.آيا تابعي؟ مطمئن باش با اين طرز فکر و اعتقادات اگر اون زمان هم بودي تابع رهبر و امامت نبودي.ميخواستم درباره بعضي بندهاش بحث کنم.ولي اهل گفتگو نيستي. وگرنه نظرو ميذاشتي و جواب ميدادي
خيالم راحت شد.چون فهميدم جاهل مرکب نيستي.اين خيلي اذيتم ميکنه.ولي وقتي خودت بدوني داري حق رو ماست مالي ميکني ديگه با خودته
عيبي نداره.ادعا خيليه ولي کو عمل؟ تقصير خودت نيست.بزرگت که نظريه گفتگو رو از اون ياد گرفتي اينجوريه که شاگرداش اينجوري شدند! يادمون نرفته نحوه گفتگو و برخورد با مخالفش در آخرين ماههاي مسئوليتش در دانشگاه با جوانان دانشجوي مخالفش (زنده باد مخالف من!!!!!) و يادمون نرفته نحوه گفتگو کردنش بعد انتخابات 88!!!
خدا هدايتت کنه
بقيه نظر دوم:
"اصل برائت است" در اينجا بسيار بسيار بي ربط است و دليل نا آشنايي شما از شرايط برائته! با يه جستجو ميتوني پيدا کني
اصل، عدم انتساب احاديث نقل شده به معصومينه مگر خلافش ثابت بشه.چون وادي حديث خيلي دقيق است و ما ميخواهيم از حديث واقعي مانند قرآن بهره برداري کنيم.ولذاست که در علم رجال اگر يک راوي از سند حديث ناشناخته بود(ونه ضعيف) آن حديث را کنار ميگذارند و بر طبق آن فتوا نميدهند.اگر تمام احاديث نقل شده از معصومين رو مثل شما صحيح بدونيم و نيازي به آدرس و سند نباشه پس هزاران حديث جعلي که وارد رواياتمان شده را چگونه جدا کنيم و از کجا بفهميم که احاديث ما جزئي از آنها نيست؟
لطفا تحقيق کنيد و سپس جواب دهيد و آدرسها را هم بياوريد.متشکرم
نظر دوم:
1- اگر يادداشت ازخودتان نيست بايد اسم نويسنده مطلب رو بزنيد يا اگر صلاح نيست! لااقل به عنوان يادداشت مهمان مطرح کنيد تا به نام خودتان دانسته نشود
2-اصل، در اينجا برائت رواياتي است که به اميرالمومنين نسبت داده ميشه! مثل اينکه واقعا با رسوم مطالب و مقاله هاي علمي ديني ناآشنا هستيد؟! عزيز من.هر کس هر مطلب به هر کسي نسبت ميده بايد دليل و سند داشته باشه چه برسه به معصومين عليهم السلام که در مورد اونا براي عدم تحريف و عدم اختلاط با احاديث جعلي، آوردن آدرس در پاورقي لازمه.اين خيلي واضحه و من متأسفم که سر چنين مطلب بديهي بايد با شما بحث کنم
اگر من همه جا بگم فلان آقا که غايبه فلان چيزو گفته در حالي که نگفته يا مشکوکه و کسي بپرسه از کجا ميگي وچه مدرکي داري؟ من ميتونم بگم شما مدرکي دال بر نا معتبر بودن حرفم بيار؟! اگه اينجوري باشه که در باب احاديث ديگه سنگ روي سنگ بند نميشه و اصلا علم رجال بيخود ميشه.در حالي که علم رجال اگه نباشه کلي از کاراي روايي تعطيل ميشه!
جواب ايشان به نظر اول:
اين مطلب نوشته من نيست. ضمنا ، اصل بر برائت است. شما اگر در صحت اين احاديث و روايات شک داريد، مدرکي دال بر نا معتبر بودن آنها ارائه نماييد. ممنونم.
نظر اول:
واي!
چقدر اشتباه داره اين متن
آدرس احاديث و رواياتي که بهش استناد کردي رو دونه به دونه بايد ذيل مقالت بياري.اين رسم مقاله نوشتنه.از کجا بعضي از اينا رو در آوردي؟!
اگر نميتوني بزني پس معلومه مشکل داره و مجهوله
بزن.منتظرم
اگه زدي بعدش راجع به بعضي تحليلها و برداشتهات مينويسم وگرنه که اصلا جواب نداره!!!
سلام.وبلاگ "اردکان نگين کوير ما" (درسهايي از مکتب علي) را به آدرس
http://zardog1.blogfa.com/post-1125.aspx